eitaa logo
گوهرشاد قم
296 دنبال‌کننده
523 عکس
132 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویداد هایی ایجاد شده که در #انجمن_گوهرشاد قراره اتفاق بیفته. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
غریبی در این شهر بیگانه‌ام تو شمع و چراغی که پروانه‌ام به آب وضوخانه‌ات می‌خورم قسم، تا که مهمان این خانه‌ام اگر میهمانت شده سرزده غریبانه این خانه را در زده اگر بال واکرده بر گنبدت اگر سوی گلدسته‌ات پرزده نظر کرده و نیتی داشته حرم دیده و حسرتی داشته کسی مثل من در نگاه شما عجب قدری و قیمتی داشته اگر کوی بانوی من بود کو اگر روی او سوی من بود کو به گرمی به نرمی اگر دست او نوازشگر روی من بود کو زمان، درد بود و تنت را گرفت زمین عطر و پیراهنت را گرفت به هر ریسمانی خدا چنگ زد نخِ نازک دامنت را گرفت صفایی در این مروه دارد منا نیازی به این قبله‌ی آشنا به پایت می‌افتم که سجاده‌هاست به دست تو و .. ربنا آتنا! @shaeranehowzavi @goharshadqom
برای رئیس جمهور شهید؛🌷 خبر و بی‌خبری بود و امید و بیمی کوه بر دامن خود بُرد سرِ تسلیمی بوی پاییز دمید از نفس صبحِ بهار در کفِ باد ورق خورده مگر تقویمی بارها رفت و از این راهِ خطر بازنگشت ملتی ماند در آوارِ چنین تصمیمی دل من کنده شد و پاره شد از درد فراق نیمی افتاده در اینجا و در آنجا نیمی آتشی را به گلستانه بدل کرد ولی در گلستانه هم آتش‌زده ابراهیمی از تو محرومم اگر سید محرومانی شانه‌ام خم شده از بار چنین تحریمی پ‌ن: حلالمون کنید شهید آیه‌الله رئیسی🌷 @shaeranehowzavi @goharshadqom
بعد از آن خورشید تابان روز ما کوتاه بود می‌گذشت از ما و در دستش چراغ ماه بود از درون ظلمت آمد در میان نور رفت از ازل در راه و گويا تا ابد در راه بود از میان ابر پر باران مسیحایی گذشت مردم از پایین ندا دادند روح‌الله بود @goharshadqom
هوالمحبوب⚘️ من زمینم روی دست آسمان برخاسته قدرِ ماه آسمان را رنگِ خاکم کاسته نامم ایران است بردارم سر از زانوی خاک مادرِ دنیا منم آری من این بانوی پاک با درختان نخستین زمین هم‌ریشه‌ام زیر سقف آسمان خوابیده شیر بیشه‌ام من زمینم زیر نور آفتاب دیگری با گیاهانی که می‌نوشند آب دیگری با جگرپروردگان آذری تا مازنی دورم از اندیشه‌ی ناپاک یا اهریمنی دایه‌ی ملّاح و جاشوی لبِ دریانشین مادر چابکسوارِ ترکمن‌صحرا نشین آه فرزندان من بی‌تاب نام مادرند کرد و لر یا پارس باشند و عرب، نام‌آورند آه فرزندان من از تات و گیلک تا بلوچ آه فرزندان من در شهر یا صحرای کوچ هر زبانم را به شعر آورده و هم‌مهین‌اند دامن مادر به دست و شیرخواران منند من زمینم، سرزمین لاله‌های غرق خون سینه‌ی من لاله‌زار و رنگ شیرم لاله‌گون پ‌ن: که پایِ درد تو نشستن، افتخاری‌ست ایرانِ من! @shaeranehowzavi
عرض ارادت و تشکر؛ در این راستا و مسئولیتی که به بنده محول شده است، چند پیشنهاد کاری با دوستان شاعر و فرهیخته دارم: قطعا علاقمندان و شاعران‌، در عرصه‌ی چاپ و انتشار کارهای فخيم و ستوده با مشکلاتی مواجه می‌شوند و شاید به دلیل هزینه‌کرد و سختی راه ورود به این مسیر را دور از ذهن بدانند. ♦️انتشارات بین‌المللی حوزه مشق این مسیر را برای شما آسان کرده و خواستار جمع‌آوری چندین مجلّد از اشعار شاعران‌ است. به همین دلیل به شاعرانی که تمایل به چاپ اشعارشان دارند دستِ همکاری می‌دهیم و منتظر استقبال عزیزان هستیم. ♦️ اولین قدمی که با مشورت دکتر فردین بر‌می‌داریم، چاپ و انتشار شعر با موضوع شهدای خدمت خواهد بود، پس منتظر شعر شما با همین موضوع هستیم. ♦️ همچنین قلم به دستان و نویسندگان داستان کوتاه، دل‌نوشته و یادداشت هم می‌توانند با همین موضوع و انتشار آثار خود همکار ما باشند. ♦️برای این منظور گروهی در ایتا متشکل از شاعران‌ و نویسندگان تدارک خواهیم دید و منتظر استقبال دوستان هستیم. 🔹برای همکاری به دایرکت من مراجعه بفرمایید. پ‌ن: تشکر ویژه دارم از جناب دکتر فردین احمدی مدیر مسئول انتشارات بین‌المللی حوزه مشق به خاطر این همکاری ستودنی @fardinahmadi.ir 🖊مهتا صانعی، دبیر شعر آیینی و ملی انتشارات بین‌المللی حوزه مشق. @shaeranehowzavi
هر شب سوال می‌کنم از خود که کیستی ای ماهِ شام تیره که هستیّ و نیستی ای ماهِ شام تیره که بی‌تابی و اسیر بی‌تابم از اسیری‌ات ای دختر امیر وقتی که نیستی چه کنم با شب سیاه جانم فدای هستی‌ات ای جان پناه ماه باید ستاره‌ها بدرخشند در شب‌ام وقتی که قطره قطره نواخوان زینب‌ام تا هر کجا قلم بکشد می‌شود نوشت ای خطبه‌ی تو آتش و ای روضه‌ات بهشت ماهِ منیرِ توست، به زیبایی‌اش سلام بر ساحت بلند شکیبایی‌اش سلام بانو سلام ای کلماتم نوای تو ای خطِّ من کشیده به کرب و بلای تو ای ندبه‌خوان روضه‌ی دارالسّلام ما بانوی ما و حاجب ما و امام ما ما بانوانِ روضه‌نشین غمِ تو ایم چادر به سر کشیده و در ماتم توایم بانو سلام و شکر که خوب است حال ما وقتی که زیر چادرمان همدم توایم افتاده مثل قطره‌ای از چشم‌های تو ما طالبان زخم تو و مرهم توایم بیچاره آن زنی که از این کوچه بگذرد ما در پیِ نشان تو در عالم تو ایم تنها به این خوشیم که بانوی‌مان تویی تا شاعر و ندیم تو و محرم تو ایم اشک‌ام که قطره قطره‌ی من کوکب شب است شعر‌ام که صفحه صفحه‌ی من یاد زینب است @shaeranehowzavi ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
از رایحه و شمیم، منظور تویی در شمس و قمر معنیِ والنّور تویی مفهوم بشارت و امیدی همه‌گیر در نعشِ بناتِ* زنده در گور تویی ☘☘☘ چون باد اقامه بسته صحرا به شما چون موج به سجده رفته دریا به شما تکبیره‌الاحرام و قیام است و قعود لاحول و لا قوه‌ الّا به شما *نعشِ بنات: مجموعه‌ای از ستارگان هم به این نام است @shaeranehowzavi
🔹️السلام عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ المَعصومة اشْفَعِی لَنَا فِی الْجَنَّه جز تو گلی را بدون خار ندیدم بعد تو در شهر قم بهار ندیدم شب شد و من تا سحر گریستم از غم بعد تو در سینه‌ای قرار ندیدم گوشه‌ی تاری برای گریه ندارم کنج حریم تو را که تار ندیدم سقف عزاخانه‌ی تو ریخت و آنجا هیچ به جز خیلِ سوگوار ندیدم هیچ به غیر از فرشتگان خدا را زائر این مدفن و مزار ندیدم قلب زمین سوگوار کیست به جز تو بی تو ثباتی در این مدار ندیدم تا گل سرخ محمدی بشکوفد سخت‌تر از دردِ انتظار ندیدم تا در میخانه‌ات گشوده به مستان هیچ به جز مردم‌ِ خمار ندیدم دست من و دامنت در این شب غربت غیر تو عشق و به جز تو یار ندیدم @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدیم در پیاله‌ی خود عکس یار را از ما نگیر مستی چشم خمار را پوشانده است آینه را سال‌ها غبار کِی می‌تکانی از دل ما این غبار را من دورم از نگاه تو که گرم و روشن است ای پهن کرده سفره‌ی سبز بهار را تنها به شوق دیدن روی تو بود اگر جانم خرید سختی این روزگار را مردن به خاطر تو اگر حسرت من است کِی می‌کنی نصیب من این افتخار را یاقوت می‌شود همه‌ی اشک‌های من بگذار روی دامنم این کوله بار را طوفان به یال اسب سفید تو بسته است صحرا کشیده حسرت آن تک‌سوار را کوتاهی ندیدنت از دیده‌ی من است پوشانده پرده روی مَه آشکار را عجّل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان پایان ببخش وحشت این انتظار را @darvazhe
🌹سفر به خیر دو شه‌بال و شه‌پر خونین دو دستِ مانده به دوشِ دو پیکر خونین دو کوه سوخته در انفجار خاکستر دو تا حماسه‌ی سرخ از دو دفتر خونین دو تا اشاره به یک قله‌ی همیشه بلند دو هم‌پیاله به شوق دو ساغر خونین @shaeranehowzavi ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
آه از این روزگارِ بعد از تو از خزان و بهارِ بعد از تو آه از این آشیانه‌ی خالی خانه‌ی پرغبارِ بعد از تو رفتی و سوز رفتنت زده است‌ شعله در شام تارِ بعد از تو رفتی و در فراق تو چه کنند مردمِ سوگوارِ بعد از تو همدم باوفا خداحافظ سدره‌المنتهی خداحافظ دلم از درد رفتنت خون است چشم من چشمه نیست جیحون است بیت‌الاحزانِ من همین خانه‌ست که پس از رفتن تو محزون است آه لیلا پس از تو واویلا که جنون در پی تو مجنون است کو که دستاس را بچرخاند دست‌هایی که از تو ممنون است دفن کردم تو را و چرخِ کبود طاق ویرانه از تو وارون است همدم با وفا خداحافظ آیه‌ی والضحی خداحافظ @shaeranehowzavi ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
آن سرزمین دور خیلی آشنا بود جغرافیِ تاریخی‌اش بی‌انتها بود تاریخ یعنی هر چه آمد بر لبِ تیغ تیغی که بر حلقِ کسی در آن مِنا بود بر بامِ هاجر خورده و تاریخ یعنی سنگِ بلا غلتیده از کوه صفا بود آن سرزمین آن خاک لم‌یزرع زمانی ناامن و ناآرام از آن حال و هوا بود با مشعل تاریکی از بیراهه می‌رفت هر کس در آن صحرا به دنبال خدا بود آن سرزمین تشنه و آن خاک بی‌تاب زنگ بهارانش سرود هل اتی بود بر دامن گسترده از ابریشم سبز هر دختری یک گل در آن دشت حنا بود وقتی حبیب من فرود آمد از آن کوه قد بلندش سرو باغ کبریا بود چوپان صحرا بود و دریا بود و نامش فریاد نوری از ته غار حرا بود ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom