💚
#میلاد_حضرت_زینب سلام الله علیها مبارک
ای نام تو دیباچهی عشق و حسنات
از یمن قدوم تو رسیده برکات
ای معجر تو تجلّی نور عفاف
بر مقدم تو ز ما هزاران صلوات
#نگین_نقیبی
۱۶ آبان ۱۴۰۳
✒️❥᭄@najvayebaran
💚
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
به سیدشهدای مقاومت درآستانه ی چهلمین روزشهادت ایشان
چرا تومثل شیوخ عرب خموش نبودی؟!
درعافیت طلبی غرق عیش و نوش نبودی!؟
چرا مشابه یک عده پست فطرت بی رگ
علاقه مند به دنیا و دین فروش نبودی؟!
چگونه میشد اگر سرخوش ازقمار جهالت
میان معرکه ها اینچنین به هوش نبودی؟!
تونه...تولحظه ای حتی ز پای هم ننشستی
نبود ثانیه ای که تو درخروش نبودی
اگر نبود دل کربلایی تو که هرگز
میان اینهمه خولی علم به دوش نبودی
توهیچ وقت چنان رهبران سنگ دل رذل
مقابل ستم ظالمان خموش نبودی
#فاطمه_محرومی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
دردم همه عـشق است و دوایم همه عـشق
جانم به فدای دلِ بانــــــوی دمـشق...
#زهره_قاسمی
https://eitaa.com/khalvatevesal
دلبند علی دلیل لبخند علی
ای زینت تا ابد خوشایند علی
پیغام رسان کربلایی با اشک
مظلومی و مقتدر تو مانند علی
#مریم_بسحاق
@goharshadqom
به نام خدا
دوچشم خیس و دل بی قرار کافی نیست
وعشق با همه ی اعتبار کافی نیست
نوشتن از تو قلم های نور می خواهد
تلاش این من غرق غبار کافی نیست
چگونه از تو بگویم؟چگونه یا زینب!
که هرچه واژه شود سوگوار،کافی نیست
به پای تو نرسد،نه نمی رسد یعقوب
که صبر او و هزاران هزار،کافی نیست
شکوه،هرچه توهستی،جمال،جلوه ی توست
برای وصف تو هرگز بهار،کافی نیست
حسین، آن که جهان را کشید سمت بهشت
به تو اگر نشود دل دچار کافی نیست
کمال عشق همان لحظه ی اسارت توست
به کربلا بشوی رهسپار کافی نیست
اسیر نه که جهان در اسارت غم توست
اگر که گریه کند بی شمار،کافی نیست
کلام حیدریت معجزات شمشیر است
میان جنگ ،مگر ذوالفقار کافی نیست؟
#زهرا_سلیمی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
بغضاند اگرچه، آخر سر گریه میکنند
ماه و ستاره، وقت سحر گریه میکنند
یک چله شد که قاصدکانِ پریدهرنگ
در باد، پابهپای خبر گریه میکنند
با یاد آن مزار غریبانهای که نیست
در کوچهها گذر به گذر گریه میکنند
باران میآید و به گمانم فرشتهها
نمنم به حال و روز بشر گریه میکنند
با من هزار و چند غم نورسیده هست
در من هزار و چند نفر گریه میکنند
بی تو یتیم شد همهٔ شهر، مردمت
انگار در عزای پدر گریه میکنند
فرماندهان فاتح میدان هنوز هم
با عکسهات کنج مقر گریه میکنند
این ابرها به باور طوفان رسیدهاند
با خشم رعدوبرق اگر گریه میکنند
یک روز سهم ما همه خندهست و دشمنان
در هایوهوی «أین مفر؟» گریه میکنند
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
کجای قصه خندیدم
که خندیدی و باریدی
چرا خیره به چشمامی...
چی تو چشمای من دیدی ..
.
چرا انقدر بی تابی ؟چرا انقدر دلگیری..
نفس میگیری از چشمام و بعد اروم میمیری...
من و فکر وخیال و خونه و بارون و تنهایی ...
تو و رویای دست و شونه و موهای خرمایی
من و کابوس شب های بلند و ترس و بی خوابی
تو و پرواز تو موج لباس روشن آبی
شبیه بچه اهوهای دشتم گیج و حیرونم...
تو میبینی و میخندی به این حال پریشونم...
.
همیشه لحن غمگین غریبی توی گوشامه...
دلم لبریز از موجای اقیانوس ارامه
نه تو اوجم ، نه رو خاکم ، نه خورشیدم...نه تاریکم...
به حس جوجه گنجشکای بی پرواز ، نزدیکم..
.
.
من لبریز از خاکستری ، از رنگ بیزارم
تو گیلانی تو سبزی... من کویرم ..من نمیبارم
تو میباری و من هم ابرم و از بغض لبریزم
تو اشک شوق فروردین و من اندوه پاییزم
چی میشد قبل ازاین عشق جنون انگیز اجباری
چشامو بسته بودم تا نفهمی دوستم داری
ریحانه ابوترابی
https://eitaa.com/otaghekonji
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
خبر آمد که می آید، مدینه چشم در راهش
شب چادر به سر سر می رسد با نی نی ماهش
صدای گریه ی نوزادی از بیت علی آمد
چه نوزادی! که می آید صدای قل هو الله ش
دل دنیا برای خنده هایش ضعف خواهد رفت
اگر آروغ بگیرد مادر از دل درد گهگاهش
مگر پشت علی را می شود خم کرد با چیزی؟
پدر باشی خبر داری، فقط کافی است یک آهش
کنار صبر او وقتی بلا از راه می آید
خجالت می کشد کوه احد با قد کوتاهش
فدک تا کربلا، این سال ها را ساده نشماری
اسیر پنجه ی آه است و می خوانند پنجاهش
کسی چیزی به جز لبخند دیده بر لب عمه!؟
برادر زاده است و ناز و بازی های دلخواهش
صدایش می زنند از روز اول "زینب کبری"
بمیرم من، چه غم های بزرگی هست در راهش..
#سیده_تکتم_حسینی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
دل می بری ولی ضربانت نمی شوم
تو آتشی حریف زبانت نمی شوم
ای رونق نداشته! وقت مرا نگیر
اینجا نمان که روغن نانت نمی شوم
بار تو روی دوش جماعت چه می کند؟
در من چه دیده ای چمدانت نمی شوم
پس می زنم تنفس مصنوعی تو را
من زنده ام، دهان به دهانت نمی شوم
آه ای همیشه تشنه! ز چشمان من برو
بازیچه سراب روانت نمی شوم
دیدی؟! میان مشت تو هرگز گلی نبود؟
پوچی که من پر از هیجانت نمی شوم
سردی، طلاق عاطفی از تو گرفته ام
دنیا برو دوباره از آنت نمی شوم
صامره حبیبی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
دلشوره دارم، جمعه از دیدار بنویسم؟
یا باز هم از قصهی تکرار بنویسم؟
از جمعهای پاییزی و بغضی زمستانی
از حسرتم با دیدهای خونبار بنویسم؟
معلوم شد، این هفته هم تجدید آوردم
وقتی نشد از لذّت دیدار بنویسم
معلوم شد، دستان من این بار هم خالیست
حالا چگونه از غم دلدار بنویسم؟
دنیا فریبم داد مثل سیب،حوّا را
آدم شدم، باید از او بسیار بنویسم
جای تمام شعرها این هفته را باید
با گریه، دائم مشق استغفار بنویسم
شاید اگر اینبار با اصرار بنویسم
از مادر و از کوچه و مسمار بنویسم
قسمت شود تا صبح جمعه شعر زیبایی
با دلخوشی از لحظهی دیدار بنویسم(ان شاالله)
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
#اطلاعیه
شانزدهمین نشست شاعرانه #مدح_امیر
موضوع: مؤمن قریش؛ جناب ابوطالب علیه السلام
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین عباسی
شعرخوانی شعرای ارجمند:
حجتالاسلام محمدحسین انصارینژاد
محمود شریفی «کمیل» از کاشان
جواد هاشمی «تربت» از تهران
مجتبی تاجیک از ورامین
مهدی رضایی از اصفهان
محسن غلامحسینی از اصفهان
جواد جامی از اصفهان
سید مصطفی عبدالهی از اصفهان
اسماعیل شمس
دکتر قدرتالله شفیعی(شاعر روشندل)
زمان: یکشنبه ۱۴۰۳/۸/۲۰
ساعت ۱۷:۳۰ همزمان با اقامه نماز مغرب
مکان: قم، تقاطع بلوار سمیه و بلوار پیامبر اعظم، خیابان شهیدین، پلاک ۵۲، #بنیاد_فرهنگی_امامت
🆔 @Bonyad_Emamat
🆔 @emamateradat
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
چه غمی! پُشتِ دفترم تا شد
منم و یک جهان پریشانی
تو بگو... می شود مگر مادر؟
از غمت بگذرم به آسانی
قلم از دست من زمین افتاد
آه! پایش قلم شود ای کاش
او که با پای خود به در میزد
پای حیدر ولی تو میمانی
زیر و رو کردن دلِ عالم
یکی از معجزات مادریات
واژه ها در تحیّر اند از تو
با صلابت که خطبه میخوانی
گریه کردی فراق بابا را
گریه کردی امام تنها را
تا که با قطره قطرهی اشکت
ریشهی ظلم را بخشکانی
مادر! این سنگها که میدانند
پشت دَر بار شیشه داری تو
هیزم آورده اند!؛ با آهت،
کاش این قوم را بسوزانی
و علی حق و حقِ اویی تو
حق او گرچه زیر پا مانده
مانده آه تو نیز... بی پاسخ
اثری نیست از مسلمانی
واژهها از سکوت بیزارند
پُرِ دردند و سخت بیمارند
واژهها از خجالتت دارند،
عرقِ شرم روی پیشانی!
من هم این روزها عزادارم
در هوای غم تو میبارم
دم آخر بیا به دیدارم
حال و روز مرا که میدانی...
✍ #فاطمه_معصومه_شریف
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom