تا نلرزد بیش از این از درد غربت شانهها
نورباران شد شب تنهایی پروانهها
پاسخی محکم بده تا شر بخوابد زودتر!
صحبت از زنجیر باید کرد با دیوانهها
گوش کن! الله اکبر میوزد در شهر و ده
گوش کن! فریاد شادی میرسد از خانهها
بذر غیرت کاشتیم و خاک حاصلخیز بود
معجزه گل داد جای هر کدام از دانهها
مطمئن، در سجدهٔ شکر: آشنایان، دوستان
مضطرب، در وحشت از فردایشان: بیگانهها
با کدامین واژه باید فتح را تعبیر کرد؟
در قیاس قصهٔ ما کوچکاند افسانهها
#فاطمه_عارفنژاد
#وعده_صادق
@fatemeh_arefnejad
@goharshadqom
شروع ناگهانی داشت طوفانی که حرفش بود
رسید از شش جهت سجیلبارانی که حرفش بود
رسید از سررسید فتح، آن روز تماشایی
رسید از سنگر فرمانده، فرمانی که حرفش بود
شاعر: #فاطمه_عارفنژاد
طراح: #زهرا_اللهوردی
| مناسب برای استوری |
#وعده_صادق
@allahverdigallery
@fatemeh_arefnejad
هممرز غم، با رنج و غربت هموطن بودن
تفسیر بیباکانهای از زیستن بودن
در راه طولانی و ناهموار تا قله
همواره سرگرم عبور از خویشتن بودن
در صلح، لبخندی وسیع و خاطری روشن
در جنگ، محکمآذرخشی نقطهزن بودن
با خطبهٔ شمشیر تا ظهر دهم رفتن
بر منبر خون و جنون صاحبسخن بودن
در کسوت استاد، در دارالفنون عشق
از کودکی، از نوجوانی اهل فن بودن
فصل نویی در صفحهٔ تاریخ وا کردن
چیزی فراتر از اساطیر کهن بودن
اینها فقط یک چشمه از دریای روحش بود
سخت است حتی یک نفس سیدحسن بودن
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
مهاجرم، ولی انگار خانهام اینجاست
کبوترانه پر و بال و لانهام اینجاست
به هرکجا بروم باز جلد این صحنم
پرندهام، چه کنم؟ آشیانهام اینجاست
همیشه نان و نمک خوردهام از این سفره
همیشه سهمیهٔ آب و دانهام اینجاست
پناه گریهٔ شبهای تار زندگیام
به رغم لشکر غم، پشتوانهام اینجاست
به دستگیری و دلداری و خطاپوشی
کسی که دست زند روی شانهام اینجاست
اگرچه سربههوا شد درخت زیستنم
همیشه ریشهٔ سبز جوانهام اینجاست
اگر کویر، اگر شورهزار، اگر بیآب
بهشت گمشدهٔ رودخانهام اینجاست
تمام شاعریام را به قم بدهکارم
مداد و دفتر شعرم، ترانهام اینجاست
هزار شکر که همسایهایم با خورشید
هزار شکر خدایا! که خانهام اینجاست
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
فرزند زمانیم، نه دیریم، نه زودیم
از روز ازل معتکف معرکه بودیم
گرد خفقان از افق دید گرفتیم
زنگار غم از چهرهٔ آیینه زدودیم
یک شهر به وجد آمده در فصل تماشا
از منظرهٔ پنجرههایی که گشودیم
در خانهٔ انسانیت امروز ستونیم
در خیمهٔ حقانیت امروز عمودیم
ای عشق! ببین صفحه پر از جوهر خون شد
هربار برایت غزلی تازه سرودیم
باری تو هم از غربت ما بگذر و بگذار
تاریخ بگوید که چه کردیم و که بودیم
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
#شهید_عباس_نیلفروشان
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
یحیی چقدر صاعقه در چشمهای توست!
طوفان فقط چکیدهای از ماجرای توست
«بگذار کربلا بشود» گفتی و گذشت
دنیا هنوز خیره به بغض صدای توست
یحیی! به آرزوت رسیدی؟ مبارک است!
من ماندهام که عید شده یا عزای توست
ای سرو سربلند! به افتادنت خوشند
امروز، روز جشن تبرها برای توست
معمار فتح هفتم اکتبر! مرگ کو؟!
این سنگ قبر نیست، که سنگ بنای توست
کِی با عبور موج فراموش میشوی؟
ساحل همیشه در قرق ردپای توست
آغوش باز کن وطنت را به سعی زخم!
غزه _همان که خواستهای_ کربلای توست
حالا بجنگ زندهتر از سالهای قبل…
یحیی! هنوز اسلحه در دستهای توست
با تو حماسهتر به غزل فکر میکنم
شعرم در انتهای خودش، ابتدای توست
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین | #شهید_یحیی_سنوار
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
بغضاند اگرچه، آخر سر گریه میکنند
ماه و ستاره، وقت سحر گریه میکنند
یک چله شد که قاصدکانِ پریدهرنگ
در باد، پابهپای خبر گریه میکنند
با یاد آن مزار غریبانهای که نیست
در کوچهها گذر به گذر گریه میکنند
باران میآید و به گمانم فرشتهها
نمنم به حال و روز بشر گریه میکنند
با من هزار و چند غم نورسیده هست
در من هزار و چند نفر گریه میکنند
بی تو یتیم شد همهٔ شهر، مردمت
انگار در عزای پدر گریه میکنند
فرماندهان فاتح میدان هنوز هم
با عکسهات کنج مقر گریه میکنند
این ابرها به باور طوفان رسیدهاند
با خشم رعدوبرق اگر گریه میکنند
یک روز سهم ما همه خندهست و دشمنان
در هایوهوی «أین مفر؟» گریه میکنند
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
نگاه میکنی و آه… ناگهان رفتهست
همین که پلک بههم میزنی، زمان رفتهست
خیال خاک به گل قد نمیدهد دیگر
که باغ از نفس افتاده، باغبان رفتهست
نبوده طاقت ماندن که آن اجابت محض
به رغم زمزمههای «بمان! بمان!» رفتهست
از آن تراکم تاریکِ کهنه، در دل شب
خدای من! چه بر آن روشنِ جوان رفتهست؟
غروب کرده و گنجشکها نمیخوانند
چه جای حوصله؟ جان از تن جهان رفتهست
چقدر اشک که بی او چکیده روی زمین
چقدر آه که با او به آسمان رفتهست
عبور کرده و پشت سرش به سمت بهشت
هزار قافله غربت دوان دوان رفتهست
اگر به مصلحتی، روضهها نشد مکشوف
نگو که خاطرهٔ کوچه یادمان رفتهست
دویدهایم که شاید به کربلا برسیم
دریغ اگر که بگویند کاروان رفتهست…
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
شعری بخوان که زمزمهٔ غنچهها شود
فالی بزن که بخت گل سرخ وا شود
بشکن سکوت برفی ده را به خندهای
باید دوباره کوچه سراسر صدا شود
از پشت پرده رد شو که با شوق دیدنت
راز نگاه پنجرهها برملا شود
یلداست! دانهدانه به هر خانه سر بزن
تا محفل انار برایت بهپا شود
حرف از کم و زیاد جهان شد، اراده کن
یکباره جای شادی و غم جابهجا شود
عطر تو میوزد همهجا و بعید نیست
گلدان یاس هم به جنون مبتلا شود
مهتاب شیشه شیشه سرک میکشد که کاش
با چشمهای روشن تو آشنا شود
شاید به یمن پاقدمت سالهای سال
هر عاشقی مسافر این روستا شود
کاشی به کاشیاش غزلی سبزآبی است
روزی اگر به یاد تو مسجد بنا شود
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
مریم؟ شقایق؟ یاس؟ نیلوفر؟
زیباتر از اینهاست، زیباتر
خوشبوترین: در دامنش ریحان
جاریترین: یک چشمه از کوثر
گاهی بخوانش سیب، سیبی سرخ
گاهی گلاب تازۀ قمصر
از چشمهایش شعر میبارد
روی خطوط خالی دفتر
در هفت سال تشنگی، باران
در هفت دور تشنگی، هاجر
در خندههایش شور رستاخیز
در گریههایش یادی از محشر
عشق است اسم اعظمش امّا
در خانه، نام کوچکش، مادر
#فاطمه_عارفنژاد
#شبانماه
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
آن سال… سال غربت و غم… سال پرباران…
آن فصل… فصل درد و دوری… فصل یخبندان…
آن رود رود صبح جمعه… آن شب مواج…
آن آیههای جاری و آن نور در جریان…
یادم میآید لحظهای را که خبر آمد
یادم میآید ساعتی را که جهان حیران…
با روضهٔ مکشوف ما در سوگ فروردین
دیماه میلرزید بر هر شاخهٔ عریان
از کوچههای شهر آه و گریه میجوشید
نامش چه بود آن حادثه؟ سیلاب یا طوفان؟
فرمانده میآمد، به استقبال او لشکر
میرفت با چشمان خیس و بغض نافرمان
جغرافیای عشق پیش پای او برخاست
از کربلا تا غزه، از بیروت تا تهران
مردم به هم با اشکها او را نشان دادند:
آن آشنا! آن مرد! آن همدرد! آن انسان!
او میگذشت و گرچه ایام زمستان بود
میکاشت بذر عشق را در قلب هر گلدان
دنبال دریایی؟ ببین! او راه را رفتهست
پس رد پایش را بگیر ای رود سرگردان
#فاطمه_عارفنژاد
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
با چشمهای باز رؤیا را تماشا کن
از شیشهٔ شب، صبح فردا را تماشا کن
این شام آخر نیست، تازه اول قصهست!
مکر خدایت با یهودا را تماشا کن
با قاصدکها همسفر شو رو به آینده
سرسبز، فروردین صحرا را تماشا کن
پلکی بزن پولک به پولک موج شادی را
برگشت ماهیها به دریا را تماشا کن
طوفان خورشیدیست، ای دنبالهدار من
بر بوم شب، رقص شفقها را تماشا کن
وقتی که پایت روی فرش موجها لغزید
آرامشِ آبی موسی را تماشا کن
از حیدر و خیبر بخوان، آینده تاریخیست
پیروزی طوفان الاقصی را تماشا کن
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین | #مقاومت
@fatemeh_arefnejad
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom