eitaa logo
گوهرشاد قم
399 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
275 ویدیو
10 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویدادهای ایجاد شده در #انجمن_شعر_گوهرشاد_قم و معرفی بانوان شاعر کشور می باشد. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
15.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه‌ شب‌ها به هم از غم یار گفتیم از آهنگ محزون اخبار گفتیم اذان تا اذان، در میان دعاها از آنی که رفته‌ست، بسیار گفتیم مکرر مکرر مکرر عزیز است اگر قصه‌اش را به تکرار گفتیم دریغا که او را ندیدیم دیگر دریغا که از او عزادار گفتیم برایش _همان شب که مهتاب گم شد_ چه مرثیه‌ها بین آوار گفتیم ولی شعر‌ها را حماسی سرودیم ولی نوحه‌ها را رجزوار گفتیم و هرجا که پیچیده شد کار پیکار در گوش هم از علمدار گفتیم به جای «خداحافظ» از پشت تابوت هزاران «به امید دیدار» گفتیم | @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
شبیه مسجد و منبر، کبوترخانه هم داری کنارت عین عامی، عالم فرزانه هم داری برای ایل دریادل، هزاران سفره اقیانوس برای قمریِ گنجشک‌روزی، دانه هم داری نه تنها شیر و آهو را نوازش می‌کند دستت که سِرّی با خیال نازک پروانه هم داری فقط آیینه نه، با سنگ‌ها هم مهربانی تو میان زائران عاقلت، دیوانه هم داری شبی در چایخانه مزه کردم معنی مِی را… چه می‌دانستم اینجا ساغر و پیمانه هم داری سپس از شادی مشهد به بغض قم رسیدم باز تو آخر یک غم زیبا و معصومانه هم داری در انبوه سکوتِ خیس جاری در شبستانت ببخش آقا اگر که دختری پرچانه هم داری @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
نوسروده‌ای برای شهید حسام شبات -خبرنگار فلسطینی- که وصیت کرده بود: «صحبت دربارهٔ غزه را متوقف نکنید. اجازه ندهید که جهان رویش را برگرداند. به مبارزه ادامه دهید، به بازگو کردن داستان‌های ما ادامه دهید…» چقدر رد شدی از برف، تا بهار شوی برای غربت انجیر، یار غار شوی چقدر در همهٔ عمر خون دل خوردی که روی شاخهٔ تقدیر خود، انار شوی صدای العطش دشت تا به گوشت خورد به سمت صخره دویدی که آبشار شوی تویی که در دل دریای غم توانستی به رغم هیبت امواج، غرق کار شوی خبر خود تویی و عزم کرده‌ای این‌بار که با مرکب خونت خبرنگار شوی که واژه واژه خودت عین ماجرا باشی که تکه تکه خودت شرح انفجار شوی هزار شعر قرار است از تو بنویسند هزار قرن قرار است ادامه‌دار شوی | @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
یکی شبیه تو… از ایلِ دل‌اناری‌ها امیدِ رد شدن از فصل بی‌قراری‌ها یکی شبیه تو در روزهای برفیِ رنج پناه داده به گنجشک‌ها، قناری‌ها یکی شبیه تو با عشق زندگی‌کرده نجیب و ساده و هم‌سفرهٔ نداری‌ها یکی شبیه تو حرفش نشسته بر کرسی که ایستاده میان شلوغ‌کاری‌ها نه از جماعتِ هم‌کیش با نفاق و فریب نه از قبیلهٔ بی‌رونقِ شعاری‌ها یکی شبیه تو باید که از شبِ فتنه دریچه‌ای بگشاید به رستگاری‌ها @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
اخبار وهم‌آلوده و اخبار در مه پیچیده آواز غمی انگار در مه ای دشت‌ها! کو رد پای رود در برف؟ ای کوه‌ها! کو رد پای یار در مه؟ کو آن نگاه شعله‌ور در باد و بوران؟ آن شورِ آتش‌پوش و مشعل‌دار در مه؟ دی‌ماه را من پیش از این یخ کرده بودم اردیبهشتم گم شده اینبار در مه از لابلای صخره‌ها داغی شکفته گل کرده یک اندوه بی‌تکرار در مه چشم و دلت روشن که تا این شب شود صبح فانوس می‌ماند فقط بیدار در مه تاریک اگر ماندی، هوالنّوری بگو باز تا روشنایی‌ها قدم بردار در مه ققنوس من! برخیز از خاکستر رنج ایران من! برخیز از آوار در مه @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
یه کیف زرشکی… یه کفش کتونی… یه پیراهن آبیِ آسمونی… می‌گشتم تو آوار و با گریه تند تند هی از تو به مردم می‌دادم نشونی تا پیدات کردم دلم تنگ‌تر شد بغل کردمت با لباسای خونی مامان رفت… بابا رفت… نگا کن چه تنهام! بگو بعد اونا تو پیشم می‌مونی؟ تو هم درد داری دقیقا مث من تو هم زخم داری رو قلب و پیشونی تو هم بس که توی گلوت بغض داری نمی‌افتی رو دور شیرین‌زبونی نشد وا بشی غنچهٔ ناز من… حیف تو هم مث من زردی، زاری، خزونی دیدی؟ چیزی از خونه باقی نمونده دیگه کو خوشی‌های خونه‌تکونی؟ دیگه کو واسه بچه‌ها جای امنی؟ دیگه کو واسه جوجه‌ها آشیونی؟ اصلا خوش نداشت خنده‌هامونو انگار چه دنیای بی‌رحمِ نامهربونی! منم آخرش مهمون ابرا می‌شم فقط کاش پیدا کنم نردبونی… سر ساکتا داد بزن وقتی رفتم صداتو بلند کن عروسک! می‌تونی؟ | @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
پریدی از قفس بی ترس و بی‌پروا… زهی اقبال! کجا رفتی؟ کجای آن شبِ غمگین گشودی بال؟ صدا پیچید در این‌سو و آن‌سو با طنینی سرخ که برگشته به سمت خیمه‌ها یک اسبِ خونین‌یال… تو اما زنده‌ای، زنده‌تر از هر روزِ پیش از این خدا گفته! چه حاجت وحی منزل را به استدلال؟ چه می‌فهمم که لبخند تو روز وصل یعنی چه؟ چه می‌فهمند از طعم رسیدن سیب‌های کال؟ خوشا فوج ابابیلی که برمی‌خیزد از سوگت خوشا این قدرت طوفانیِ از خشم مالامال وطن این‌روزها بیش از همیشه جمع اضداد است چه رودی این‌همه محکم؟ چه کوهی این‌همه سیال؟ برای سرزمینی که چنین جانانه می‌جنگد می‌آید روزهای خوب پیروزی به استقبال بگو آرام خواهد شد دوباره کوچه‌های شهر بگو قطعا نمی‌ماند شبِ تهران بدین منوال افق را تک‌سوار جمعه‌ای روشن قرق کرده و ما جان‌برکفان او حریف لشکر دجال… | 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
صدا، صدای سحر بود و شب شکافت به آنی به لحن رعد ادا شد، چه خطبه‌ای! چه بیانی! نشست اول اخبار و چشم دوخت به تاریخ برای دشمن ایران کشید خط و نشانی که: «این پلیدترین دیو، این برادر ابلیس به سرزمین یلان حمله کرده با چه گمانی؟ به دوش تک‌تک ما پرچم سه‌رنگ مقدس به دست تک‌تک ما هست تیغ و تیر و کمانی حبیب و قاسم و عباس این‌طرف همه جمعند اگر که آن‌طرف قصه هست شمر و سنانی» صدا، صدای سحر بود و مثل صبح درخشید شدند مات رجزخوانی‌اش چه بی‌خبرانی! و تیتر شد همه‌جا: «این صدای روشن حق است» گشوده راه خودش را شبیه رود روانی و بعد، خطبه که پایان گرفت و شور که گل کرد رسید از سر گلدسته‌ها صدای اذانی | 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
امیدوار و رجزگون، تپنده، پر هیجان غرورمند، به لبخند، با تمام توان بایست بین هیاهو و با شرافت محض برای خانه‌ات آواز عاشقانه بخوان صدا بلند کن و از وطن بگو به نسیم که قصه را برساند به گوش بی‌خبران مباد دسته‌گلی در هجوم باد، غریب مباد چشم سحر از کمین شب، نگران در این زمین مقدس که سرو و گنجشکش برای حفظ ‌محل می‌شوند یک گردان به آفتاب بگو پشت‌گرمی ده باش به رودخانه بگو پای کوچه‌باغ بمان اراده کن که جهانی به صحنه خیره شود اشاره کن که بپیچد خبر دهان به دهان که رستم است و به دستش گرفته گرز و کمند که آرش است و به دستش گرفته تیر و کمان و هرچه نعرهٔ دیوان درنده‌تر شده است بلندتر شده فریاد زنده‌باد ایران | 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
چه عاشق و چه صبور و چه ساده و زیباست غمی ستاره‌وش از پشت خنده‌اش پیداست همین کسی که به دامن گرفته ماهی را همین کسی که خودش موج و ساحل و دریاست به فکر دلهرهٔ کودکان دل‌نازک به فکر امنیت بازی عروسک‌هاست تکان نمی‌خورد از بادهای سرخ و سیاه شبیه کوه، سر پُست خویش پابرجاست یقین که حاصل جنگیدن زنانهٔ اوست در این نبرد اگر خانه پرچمش بالاست و کوچه دل به دلش داده بس که آرام است و شهر تکیه به او کرده بس که بی‌پرواست نمانده شک که نسب می‌برد به «تهمینه» نمانده شبهه که «گردآفرید» لشکر ماست که دل‌سپردهٔ «یا زینب» غروب دهم که سینه‌سوختهٔ بانوان عاشوراست و مادرانه هنوز و همیشه بی‌مانند و مادرانه هنوز و همیشه بی‌همتاست | 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
برخیز! می‌خواهم که شوری راستین باشی با گریه‌ها، با بی‌قراری‌ها عجین باشی وقتی که گفتم عاشقم، شاهد اگر کم بود باید دلیل محکمم در آستین باشی می‌دانم از اول نبودی عاقل اما باز دیوانه‌جان! ای کاش مجنون‌تر از این باشی پژواکی از تنهایی او در خیالِ کوه سرخ‌انعکاسی آسمانی در زمین باشی یک آهِ سوزان، یک غمِ آتش‌فشان در باد یک شعله از آن ماجرای آتشین باشی یک پنجره رو به تماشاگاه عاشورا یک پرده از نقاشی روح الامین باشی مات غزل‌هایی که جاماندند در صحرا محو رباعی‌هایی از امّ البنین باشی شادی نمی‌آید به چشمانت پس از روضه شاید تمام عمر خود باید حزین باشی می‌خواهم از عطر شهادت پر شود دفتر باید گلی صدبرگ در میدان مین باشی ای شعر! ای اسب اصیل پارسی! باید هروقت لازم شد برای جنگ، زین باشی من خواب دیدم می‌دوم با تو به سوی او با شوق اینکه پاسخ هل من معین باشی… @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
ای بغض فروخورده! بیا اشک روان شو ای چشم! تو هم چشمه‌ای از این جریان شو بیرون بزن از خیمه و با گریه درآمیز هم‌روضهٔ عصر دهمِ فرشچیان شو هی سینه بزن، سینه بزن، سینه بزن، هی دمّام به دمّام، سراپا هیجان شو تو جامع اضداد، تو آهی و تو فریاد غم‌دیده و دل‌شاد، هم این باش و هم آن شو سرسبز جوانه بزن از جای تبرها لبخند به لب آور و با زخم جوان شو تا خانهٔ خورشید ببر قافله‌ها را در شب، شب تاریک زمین، ماه‌نشان شو صیقل بده حرفی که به دل داشته‌ای را با خطبهٔ شمشیر جلاخورده بیان شو خون باش درون رگ خشکیدهٔ تاریخ در سینهٔ آزاده‌ترین‌ها ضربان شو ای کوه که قسمت شده دلسوخته باشی آمادهٔ دوران جدید فوران شو | 🇮🇷 @fatemeh_arefnejad ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom