تو زیر آفتابی و من زیر آفتاب
ای سایه ی سرم چه کند با غمت رباب
ای ماه من !تن تو کجا و تب کویر
آه از زنان پرده نشین و شب کویر
آن گرگ ها که پیرهنت را دریده اند
حالا به موی دخترکانت رسیده اند
قلبم به یاد پیکر تو تیر می کشد
ذهنم تو را دوباره به تصویر می کشد
جایی برای بوسه نبود آه بر تنت
لب را گذاشتیم به رگ های گردنت
بر سینه می زنم من از این داغ سینه سوز
در گوش من صدای سم اسب ها هنوز ..
ما سوختیم از غم تو مثل مادرت
دارد فرار می کند از خیمه دخترت
گهواره را ...نبر..نبرش یادگاری است
بعد از تو سهمم از همه عالم نداری است
باور نمی کنم که چنین پیر و خسته ام
در نصف روز این همه آقا شکسته ام
تنها پناه من فقط آغوش زینب است
بار غم حرم همه بر دوش زینب است
نه اینچنین اسیر شدن نه فدا شدن
جان کندن است از تو حسینم جدا شدن
#فاطمه_معصومه_شریف
#شام_غریبان
#محرم
#رباب
#علی_اصغر
#اسارت
@masoome_sharif
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
یا زین العابدین
چشمهای دیگران خواب و تو بیداری هنوز
آفتاب روزی و ماه شب تاری هنوز
گرم استغفار هستی از گناهانی که نیست
آخر ای ابر پریشان از چه میباری هنوز؟
ای غروبِ سرخ عاشورا طلوع گریهات
کم غمت را درک کردیم و تو بسیاری هنوز
ماجرای خیمه آتش زد تو را خورشید من!
شعله شعله آه میسوزی، عزاداری هنوز
صبح و شب دشنام و شام از خاطرت بیرون نرفت
خنده ها در یاد تو، گریان بازاری هنوز
نیمهشبها فکر طفلان یتیمی، ماه من!
مانده بر دوش تو از جدت علی باری هنوز
#عاطفه_جوشقانیان
#امام_سجاد_علیهالسلام
#عاشورا
#شام_غریبان
@sobhetazedam
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
بگو باران بگیرد از غم عظمای خواهر
که می سوزد شبیه خیمه ها دنیای خواهر
تو نفس مطمئنه هستی و زینب پریشان
بکش دستی به روی بی قراری های خواهر
تمام دشت را با عطر سیبت مست کرده
نسیمی که تو را بوسیده امشب جای خواهر
غمت افزون شد آن لحظه که دیدی جای خلخال
غل و زنجیر افتاده به دور پای خواهر
چنان هفتاد پشت صبر را خم کرده اینجا
که می سوزد جهان از داغ جانفرسای خواهر
چه آمد بر سر ام المصائب در دل شام
که شد تکرار در تکرار عاشورای خواهر
#فرزانه_قربانی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
تقدیم به زین العابدین علیه السلام
صحیفهی عشق
از آن روزی که ما را با صحیفه آشنا کردی
وجود تشنگان عشق را غرق خدا کردی
تداوم یافت راه عشق،با خون واژه های تو
تو که با خطبه ات در شام،عاشورا به پا کردی
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب
چه اسراری که به نام عظیمت برملا کردی
ننوشیدی بدون اشک، بعد از کربلا آبی
مدینه نینوا شد، بس که یاد از کربلا کردی
پدر،خواهر،علی اصغر،ابالفضل و علی اکبر
تمام هستی خود را به پای دین فدا کردی
تو مهتابی،تو خورشیدی،که بر این خاک تابیدی
وَ ایران را به نور شهربانو باصفا کردی
زمین و آسمان وقت سجودت هم صدا می شد
تو باب استجابت را به روی خلق،وا کردی
#سمانه_خلف_زاده
#باز_دَم
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
نذر امام سجاد علیه السلام
شن های دشت با گذرش گریه می کند
مردی که اب, پشت سرش گریه می کند
از عرش تا به فرش, زمین در همه زمان
با هرچه هست دور و برش گریه می کند
اتش گرفته است حرم,ان چنان که ظلم
با چشم های شعله ورش گریه می کند
هل من معین تلخ پدر را شنیده است
عمری به پاسخ پدرش گریه می کند
این کشته ی فتاده به هامون غرق خون
بر اهل بیت خسته, سرش گریه می کند
اصلا خود خداست در این ملک لامکان
با نوحه های چشم ترش گریه می کند
#زهرا_سلیمی
@shabenoghreie
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
بسم الله الرحمن الرحیم
🖤تقدیم به روح بلند امام سجاد علیه السلام صلوات:
چه دستهای قنوتی! رسیدهاند به ماه
دعا بخوان که جهان با تو میشود همراه
چنان که روح تو سرشار از خداوند است
به هر کجا بروی میشود عبادتگاه
تو نسل حضرت خورشید روی این خاکی
امام هر که تو باشی، نمیشود گمراه
تو راز خلقت سجادههای مهر به دست
تو اشتیاق اذان، ظهر و عصر و شام و پگاه
طوافِ مهرهی تسبیح دور انگشتت
به کعبه بودن تو بوده تا همیشه گواه
جماعتی به نماز تو اقتدا کردند
نسیم، کوه، بیابان، درخت، رود، گیاه
چه سر به مهر شده رازهای پیشانیت
چه سری است در این گریههای گاه به گاه؟
به عصر روز دهم روضهات گریز نداشت
صدای شر شر باران نبود اگر جانکاه
علی شدی که بجنگی، ولی به تیغ سخن
تویی ادامهی اعجاز سرخ ثارالله
دعا سلاح تو و واژهها سپاه تو اند
که گفته است که هستی تو بی سلاح و سپاه؟!
قیام واژه تو بودی در آن سکوت عمیق
تمام کوفه سکوت و تمام شام نگاه
بخوان صحیفه که ما در هجوم دلهرهها
به دستهای دعای تو میبریم پناه
بگیر دست مرا و به آسمان برسان
که سقف عشق بلند است و قدّ من کوتاه
تو با زبان دعا با جهان سخن گفتی
جهانِ با تو امید و جهانِ بی تو تباه
دعا بخوان که دعای تو مستجابتر است
کسی شبیه تو یک روز میرسد از راه
#فائزه_امجدیان
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
آزاده آزاد است حتی در غل و زنجیر
آیا مگر کم کرده زنجیر از مقام شیر؟
سجاد دست بسته اش هم دستگیر ماست
دور برش پرهیزگارانند دامن گیر
از کربلا داغ فراوان داشت اما باز
هرگز نشد تسلیم ظلم و خدعه و تزویر
هر چند تب دار است و از یاران جدا مانده
تیغ کلامش کاخ دشمن را کند تسخیر
هر جمله ی کاری او بر قلب دشمن زد
زخمی که زد هرگز نزد مانند آن شمشیر
در شام تار بی کسی ها جان پناه ماست
اهل بصیرت می کنند اوضاع را تدبیر
کاسب نخواهد بود هرکس جای دیگر رفت
از بخشش و اکرام سجاد است سائل سیر
با سجده ی طولانی اش غرق خدا می شد
سجاده دریا می شد و عشق خدا تصویر
خاکی و ساده با فقیران انس و الفت داشت
پیش نگاهش برق دنیا بود بی تاثیر
از دشمنش چیزی نمانده جز غبار اما
باقیست از اولاد حیدر نغمه ی تکبیر
#معصومه_توکلی
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
هر شب سوال میکنم از خود که کیستی
ای ماهِ شام تیره که هستیّ و نیستی
ای ماهِ شام تیره که بیتابی و اسیر
بیتابم از اسیریات ای دختر امیر
وقتی که نیستی چه کنم با شب سیاه
جانم فدای هستیات ای جان پناه ماه
باید ستارهها بدرخشند در شبام
وقتی که قطره قطره نواخوان زینبام
تا هر کجا قلم بکشد میشود نوشت
ای خطبهی تو آتش و ای روضهات بهشت
ماهِ منیرِ توست، به زیباییاش سلام
بر ساحت بلند شکیباییاش سلام
بانو سلام ای کلماتم نوای تو
ای خطِّ من کشیده به کرب و بلای تو
ای ندبهخوان روضهی دارالسّلام ما
بانوی ما و حاجب ما و امام ما
ما بانوانِ روضهنشین غمِ تو ایم
چادر به سر کشیده و در ماتم توایم
بانو سلام و شکر که خوب است حال ما
وقتی که زیر چادرمان همدم توایم
افتاده مثل قطرهای از چشمهای تو
ما طالبان زخم تو و مرهم توایم
بیچاره آن زنی که از این کوچه بگذرد
ما در پیِ نشان تو در عالم تو ایم
تنها به این خوشیم که بانویمان تویی
تا شاعر و ندیم تو و محرم تو ایم
اشکام که قطره قطرهی من کوکب شب است
شعرام که صفحه صفحهی من یاد زینب است
#مهتا_صانعی
#سلامعلیقلبِصبورالزینب
@shaeranehowzavi
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
یادم می آید چند ماه پیش
هر شب به اصغر آب می دادم
با عشق، لالایی که می گفتم
گهواره اش را تاب می دادم
من دختر دردانه ی خانه
آرامش قلب پدر بودم
گفتار و رفتارم زبانزد بود
از دختران شهر سر بودم
در خانه ما عشق عادت بود
لبخند هم نوعی عبادت بود
اصلا صدا بالا نمی آمد
گفتار در اوج محبت بود
هنگام رفتن بود و با عمه
بار سفر را دست و پا کردیم
هنگام بالا رفتن از ناقه
آرام، اکبر را صدا کردیم
عمه نگاهش مملو از غم بود
وقتی مهیای سفر می شد
منزل به منزل کاروان می رفت
دلشوره هایش بیشتر می شد
قرآن که می خوانم پر از اشکم
آیینه می بینم پر از دردم
وقتی علی اکبر به میدان رفت
آیینه و قرآن من آوردم
من دفتر شعری پر از زخمم
من راوی مشک علمدارم
من مقتل بیدار عاشورا
من شاهد اشک علمدارم
دیدم که دریا اربا اربا شد
من شاهد آن کوه غم بودم
وقتی که عمه پیش بابا بود
آرامش اهل حرم بودم
با نغمه ی لالایی اصغر
من سال های سال بیدارم
با شعر یا با خطبه یا گریه
تاریخ را باید نگه دارم
#عاطفه_جوشقانیان
حضرت_سکینه سلام الله علیها
@sobhetazedam
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
《اُمُ المَصائب 》
هم آسمان و هم زمین میسوزد امشب
ام المصائب را ببین میسوزد امشب
هم خیمهها میسوزد و هم معجَرِ او
با ناله ی هَل مِن مُعین میسوزد امشب
نقش زمین شدازجفا مَشک و اَبَاالفَضل
حتی عمود آهنین میسوزد امشب
یاد علی اصغر کند یا دست عباس
با یادِ پرچَم دار دین میسوزد امشب
با خونِ سرها غسلِ صبر میکرد انگار
زینب که با قلبی حَزین میسوزد امشب
پَرپَر شده پروانه با مرگِ شقایق
کرب و بلا، این سرزمین، میسوزد امشب
صاحب عزا در بینِ روضه مادر اوست
از داغِ او اُمُ البَنین میسوزد امشب .
#حسینی زاده(سایه)_S.s.h
#محرم
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom