eitaa logo
#منتظران گل نرگس(۷)
175 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.8هزار ویدیو
289 فایل
آگاهی به روز ودرست
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷رهبر انقلاب تاکید کردند سراسر با فرماندهی بی‌نظیر امام(ره) و بود رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز گذشته در ارتباط تصویری با مراسم تکریم و تجلیل از پیشکسوتان و ، با‌ اشاره به پیروزی درخشان و واضح ملت ایران در دفاع مقدس گفتند: این واقعیت، نتیجه‌ رهبری و فرماندهی شگفت‌انگیز ، حضور همه‌جانبه‌ قشرهای مختلف و اقدامات و ابتکارات عقلایی مدافعان اسلام و انقلاب در این حماسه‌ تاریخی بود که باید مراقب تلاش دشمنان در این قطعه از هویت برجسته‌ ایرانیان باشیم .
💢- بسيجي يعني دل باايمان، مغز متفكّر - داراي آمادگي براي همه ميدانهايي كه وظيفه اين انسان را به آن ميدانها فرا مي خواند، اين معناي بسيجي است. مقام معظم رهبري 78/9/3 🔹-🔸🌹🔹-🔸 🎥 🔻نقش در صحنه دفاعی داخلی و خارجی 🔹 یک و برای است. 🔸نقش الهام بخش در حوزه منطقه ای و بین المللی 🔺 و و حضور آن در کشور به تنهایی ایجاد می کند 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb
1.pdf
3.67M
🌠🍁 🍁 💠 (مدظله العالی): مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه‌ی بعد از انتخابات ۸۸ این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹ 🔸⚫️🔹 🌀 🌐نسخه pdf ✅موضوع: ، از فتنه تا بصیرت 🔸🌹🔹 🔻شروع فتنه با اعلام نتایج 🔹 به تدریج خط خود را از جداکردند 🔸 نمونه ای از انقلاب اسلامی بود 🔺 یکی از مهم ترین دستاورهای حماسه 9 دی بود 🍁 🌠🍁
🇮🇷 🔻دیکتاتورها و دیکتاتورچه های جهان به او حمله می‌کنند و از او حمایت می نمایند. 🍃🌹🍃 🔸زرسالاران و پول مداران به او حمله می کنند و حامی او هستند. 🔹ذهن جاهلان بازی پیشه و دل مرده از فهم او کوتاه است و او در صاحبدلان پاک جای دارد. 👌چه نشانه های روشنی! 🌺 🗣سیدحسین آقامیری | | 🆔http://rubika.ir/meyar_pb 🆔http://eitaa.com/meyarpb
🔴دشمن از کار شهید شهریاری متحیر شد ♦️امام خامنه ای:«شهید شهریارى بسیجى‌وار کار کرد. آن روزى که درها را به روى ملت ایران خواستند ببندند که محصول این رادیوداروها به دست نرسد و دچار مشکل بشود و گفتند «نمیفروشیم» که این مرکز تهران تعطیل بشود، اینها - مرحوم شهید - هم مشغول کار شدند، تلاش کردند، که بعد آمدند به ما گفتند که توانستیم بیست درصد را تولید کنیم، بعد هم آمدند به ما اطلاع دادند که ما لوله‌ى سوخت و صفحه‌ى سوخت را هم ساختیم؛ دشمن [متحیر] ماند. این کار کار بود.» ۱۳۹۳/۰۹/۰۶ : حرکت بسیجی‌وار شهید شهریاری در زمینه‌ی فعالیت‌های علمی و ناکام گذاشتن توطئه 🌹به مناسبت ۸ آذر سالروز شهادت شهید دکتر مجید شهریاری دانشمند هسته‌ای کشور در سال ۱۳۸۹ 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ پس از نماز صبح بدون اسلحه برگشت و کنارم نشست....😥 نگاهش دریای نگرانی بود،..😥😥 نمیدانست از کدام سر قصه آغاز کند و مصیبت ابوالفضل آهن دلم را آب داده بود که خودم پیش قدم شدم _من مصطفی!😊✨ از اینکه حرف دلش را خواندم.. لبخندی غمگین☺️😢 لبهایش را ربود و پای در میان بود.. که نفسش گرفت _اگه دوباره دستشون به تو برسه، من چی کار کنم زینب؟😥❤️ از هول دیروزم.. دیگر جانی برایش نمانده بود که نگاهش پیش چشمانم زمین خورد.. و صدای شکستن دلش بلند شد _تو نمیدونی من و ابوالفضل دیروز تا پشت در خونه چی کشیدیدم، نمیدونستیم تا وقتی برسیم چه بلایی سرتون اومده!😠😥❤️ هنوز صورت و شانه و همه بدنم از ضرب لگدهای وحشیانه شان درد میکرد،..😣 هنوز وحشت😥 شهادت بیرحمانه مادرش به دلم مانده.. ترس آن لحظات در تمام تنم میدوید، ولی میخواستم با همین دستان لرزانم باری از دوش غیرتش ..❤️✌️ که دست دلش را گرفتم و تا پای حرم بردم.. _یادته داریا منو سپردی دست حضرت سکینه (س)؟ 😊اینجا هم منو بسپر به حضرت زینب(س)!😊✨🕌 محو تماشای چشمانم ساکت شده بود،.. از بغض کلماتم طعم اشکم را میچشید و دل من را ابوالفضل با خودش برده بود.. که با نگاهم دور صحن و میان مردم گشتم و حضرت زینب(س) را شاهد عشقم گرفتم _اگه قراره بلایی سر و این بیاد، دیگه چه ارزشی داره؟😊☝️ و نفهمیدم با همین حرفم... با قلبش چه میکنم که شیشه چشمش ترک خورد😢 و عطر عشقش در نگاهم پیچید❤️✨ _این و جون این و جون همه برام عزیزه!😢برا همین مطمئن باش نه دستشون به حرم میرسه، نه به این مردم نه به تو!😢😠🕌❤️ در روشنای طلوع آفتاب... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ در روشنای طلوع آفتاب، آسمان چشمانش میدرخشید..🏙🕌 و با همین دستان خالی.. عزم مقاومت کرده بود که از نگاهم و بلند شد،.. پهلوی پیکر ابوالفضل و مادرش چند لحظه درددل کرد.. و باقی دردهای دلش تنها برای حضرت زینب(س) بود که رو به حرم ایستاد.😢✋ لبهایش آهسته تکان میخورد.. و به گمانم با همین نجوای عاشقانه✨💚 عشقش را به حضرت زینب(س) میسپرد... که تنها یک لحظه به سمتم چرخید.. و میترسید چشمانم پابندش کند که از نگاهم .. و به سمت در حرم به راه افتاد... در برابر نگاهم میرفت.. و دامن عشقش به پای صبوری ام میپیچید که از جا بلند شدم... لباسم خونی و روی ورود به حرم را نداشتم..😞😓 که از همانجا دست به دامن محبت حضرت زینب (س) شدم...😢🤲💚 میدانستم رفتن امام حسین(س) را به چشم دیده.. و با هق هق گریه به همان لحظه قسمش میدادم.. 😭🤲💚🕌 این و و را نجات دهد..🌟🕌❤️💚😭🕊🌸 که پشت حرم همهمه شد...😧👤👥👤👥👥👥😧😧😧😧😧😧 مردم👥👥👥👥 مقابل در جمع شده بودند،.. رزمندگان🌟🌟🌟🌟 میخواستند در را باز کنند.. و باور نمیکردم😧 تسلیم تکفیری ها شده باشند.. که طنین ✨"لبیک یا زینب"✨✊در صحن حرم پیچید... دو ماشین نظامی💫 و عده ای مدافع وارد حرم شده بودند.. و باورم نمیشد..😢😍 حلقه محاصره شکسته شده باشد.. که دیدم مصطفی به سمتم میدود.😧🏃‍♂ آینه چشمانش از شادی برق افتاده بود، صورتش مثل ماه میدرخشید..😍😊 و تمام طول حرم را دویده بود که مقابلم به نفس نفس افتاد _زینب حاج قاسم اومده!😍😇😁💪💪💪💪😍😍😍 یک لحظه فقط نگاهش کردم،.. تازه فهمیدم ☺️سردار سلیمانی😍 را میگوید.. و او از اینهمه شجاعت به هیجان آمده بود...☺️😍 ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄