3.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجتماع عظیم مردم در شب عاشورا در کربلا
حال و هوای کربلای معلی در شب عاشورا
#محرم
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 گزیده ای از بیانات رهبری درباره عزاداری حضرت سید الشهدا(ع)
#حضرت_سیدالشهدا
#فلسفه_قیام
#عزاداری
#رهبری
کلام استاد #شهید_مطهری ره🔻
☑️ عصر تاسوعا
🔹شمر با هزار نفر در همین روز تاسوعا وارد کربلا شد. دستور ابن زیاد هم بسیار اکید و شدید بود که به سرعت و فوریت باید اجرا بشود. عصر روز نهم است. عمر سعد برای اینکه از شمر کم نیاورده باشد و برای اینکه نزد ابن زیاد شهادت بدهند که دستور شما را خیلی خوب اجرا کرد فورا دستور داد که به لشکریان بگویید که حرکت کنند و همین الآن حمله کنند.
🔸نزدیک غروب آفتاب است. اباعبدالله (ع) در آن وقت در جلو یکی از خیمهها در حالی که شمشیر را روی زانوهایش گذاشته و نشسته بود و دستهایش را روی شمشیر و سرش را روی دستش تکیه داده بود خوابش برده بود. یک وقت صدای همهمه لشکر و صدای سم اسبها و صدای بهم خوردن اسلحه برخاست، و سی هزار نفر مکمَّل شده بودند، درست مثل دریایی که موج بزند و بخروشد. اینها هم که [افراد جنگاورشان] یک جمعیت 72 نفری بودند که برخی از آنها هم بچه بودند. همه نفوسشان، زن و مرد و بچهشان شاید به صد نفر نمیرسید. آنها دور تا دور اینها بودند، حلقه را تنگتر و تنگتر کردند.
🔹این صدا که پیچید، زینب(س) در درون یک خیمه بود، فورا بیرون دوید ببیند چه خبر است. تا این وضع را دید آمد سراغ اباعبدالله. آرام دست روی شانه اباعبدالله گذاشت، عرض کرد: برادر جان! این صداها را نمیشنوی؟ اباعبدالله سر را بلند کرد ولی بیاعتنا به این وضع. ظاهراً در همین جاست که فرمود: الآن در عالم رؤیا جدّم پیغمبر را در خواب دیدم و به من فرمود: حسینم! تو عنقریبٍ به من ملحق خواهی شد. (حالا اینجا ببینید دیگر زینب چه حالی پیدا میکند!) فورآ اباعبدالله از جا حرکت کرد و فرمود: برادرم عباس بیاید. اباالفضل آمد با دو سه نفر از بزرگان و خیار صحابه که از مشاهیر دنیای اسلام بودند، مثل جناب حبیب بن مظهّر و جناب زهیر بن القین. اینها همه صحابه پیغمبر بودند. فرمود: برادر! برو ببین چه تازهای است، چه خبر است، سرشب وقت غروب اینها از ما چه میخواهند؟
🔸ابیالفضل با این دو سه نفر رفتند و در مقابل لشکر ایستادند و اعلام کردند: بایستید، با شما حرف داریم. آنها هم ایستادند. فرمود: چه شده است، چه میخواهید؟ گفتند: امر قاطع از امیر ابن زیاد رسیده است که حسین باید یکی از دو کار را انتخاب کند: یا تسلیم، کتبسته او را تحویل ابن زیاد بدهیم یا جنگ. فرمود: پس شما بایستید، از جای خود تکان نخورید تا من بروم با برادرم در میان بگذارم. ابیالفضل میداند و شک ندارد که حسین چه راهی را انتخاب کرده است ولی به قدری در مقابل اباعبدالله باادب است که هرگز نمیخواهد از طرف خودش حرف بزند، میخواهد پیغام اباعبدالله را برساند. برگشت ولی آن دو نفر ایستادند، شروع کردند به صحبت کردن، پند و اندرز دادن، نصیحت کردن. اباالفضل بازگشت و گفت: برادرجان! چنین میگویند، حالا هرچه امر میفرمایید من همان را بگویم. فرمود: اما تسلیم، محال است من میجنگم تا در راه خدا شهید بشوم، ولی فقط یک موضوع هست تو با اینها در میان بگذار و آن اینکه الآن سر شب است، جنگ را بگذارند برای فردا. برادرجان! خدا خودش میداند که من که این جمله را میگویم نه برای این است که میخواهم شهادت را به تأخیر انداخته باشم بلکه میخواهم امشب را تا صبح با خدای خودم نماز بخوانم و راز و نیاز کنم.
🔹حضرت ابیالفضل برگشتند و فرمودند: برادرم میگوید من جنگ را انتخاب کردم ولی ما فقط یک استدعا از شما داریم، میپذیرید یا نه؟ و آن این است که امشب را به ما مهلت بدهید. عدهای فریاد کردند که خیر مهلت نه، امیر گفته است که بعد از اینکه نامه من رسید معطل نشوید. یک عده هم گفتند چه عجلهای است برای امشب، باشد فردا. در میانشان اختلاف افتاد. پسر سعد دید که کار به اختلاف کشیده است و اگر روی نظر خودش پافشاری کند ممکن است که در میان لشکر تفرقه بیفتد و بد بشود. گفت: بسیار خوب، امشب را ما مهلت میدهیم تا فردا.
📚آشنایی با قرآن، جلد ۱۰، ص۸۵
م.ع.میرزاییAUD-20210811-WA0018.mp3
زمان:
حجم:
7.77M
🔳«السَّلامُ عَلَيكَ يا ابا عبدالله الحسین»🔳
⚫امشب شب قتل حسین سلطان خوبان است... زینب پریشان است....
سیدرضا نریمانیمداحی_آنلاین_برای_من_اشک_نریزی_ای_مشک_نریمانی(1).mp3
زمان:
حجم:
5.88M
🔳«السَّلامُ عَلَيكَ يا قمر بنی هاشم»🔳
⚫ سینهزنی
طاقت بیار تا خیمه ای مشک....
🎤با نوای کربلایی سید رضا نریمانی
🍃امام خمینی [رضوان الله تعالی علیه]
💠 #رمز_بقای_انقلاب_اسلامی، ایستادگی بر ارزشها و آرمانهایی است که در منطق #عاشورا به شفافترین و زلالترین وجه ممکن متجلی گردیده است.
📚 صحیفه امام؛ ج۱۷، ص ۴۸۲
سبک زندگی اسلامی
🔔#بدون_تعارف😊
🔰 قابل توجه بعضیها که عکس همسر خود را اشتراک میگذارند!🔔
🌞#عصر_عاشورا بود!
😔#حجاب از سر #زنان و #دختران حسينی 😈#ربوده شد!
♻️ هنگامی كه #حضرت_رقيه(س) بعد از 🥀#شهادت_پدر و 👋#سيلی خوردن
⚠️ از دست 👿#شمر و اصابت كعب ني به #بازو و پاره شدن #گوش،
😭#عمه اش زينب را می بيند!
🔔از هيچكدام از اينها #شكايت نمی كند!❌
✅ #فقط می گويد:
📝 ای عمه جان آيا #پارچه ای هست كه سر خود را از 😈#نامحرمان بپوشانم!
📚 بحارالانوار ج ۴۵ ص ۶۱
📣 حضرت #زينب(س) در خطبه آتشين خود به يزيد ملعون می فرمايد:
▪️اى پسر آزادشدگان!
🤔 آيا از #عدالت است كه #زنان و كنيزان خود را #پشت_پرده جاى دهى و
⚠️ #دختران پيامبر اسلام را به اسيرى ببرى!؟
⚠️ تو #چادرهاى ايشان را #برداشتى!🙆♀
⚠️#صورتهاى آنان را #باز نمودى!😔
📚 بحارالانوار ج ۴۵ ص ۱۳۴
🔔 باور كنید حتی #يزيد هم به #حجاب زنان و دخترانش #حساس بود...!!!
✍تهیه و تنظیم: حجت الاسلام عادلی
نشر این پیام صدقه جاریه است.🌹
✍🏻 امام رضا(علیه السلام) در اهمیت سوگواری و اندوه در غم واقعه روز عاشورا فرمودند: "هرکه روز عاشورا، روز سوگواری و اندوه و گریهاش باشد، خداوند عزوجل روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار می دهد.
📚 علل الشرایع، ص۲۲۷
🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴