eitaa logo
حفظ و دفاع از خون شهداء
416 دنبال‌کننده
89.6هزار عکس
63.2هزار ویدیو
314 فایل
باسلام هدف از کانال مقابله با جنگ فرهنگی و نرم دشمن به سبک زندگی شهدایی _ زنده نگه داشتن یادونام شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️حدود یک هفته از شروع جنگ۳۳ روزه لبنان می گذشت با اصغر تماس گرفتم و گفتم: داداش این لباسی که پوشیدیم الکی نیست که شنیدم خود حاجی هم رفته لبنان بیا بریم التماس کنیم ما رو هم بفرستن برای جنگ -مصطفی جون من سه روزه که نامه نوشتم و درخواست اعزام دادم دیر بفکر افتادی +اصغر خیلی نامردی تلفن رو قطع کردم و تو دلم کلی بدوبیراه گفتم به اصغر آخه هیچ وقت تک خور نبود، همیشه هرچی داشت اول می داد به دور و وری ها بعد خودش خودکارم رو برداشتم و شروع کردم به نوشتن بسمه تعالی به... از... موضوع: درخواست اعزام با عرض سلام و احترام... شاید ده دقیقه طول کشید در اتاقم باز شد، دیدم اصغر با اون هیبت حیدری و محاسن نرم و زیباش و اون لبخند همیشگی و ملیحش ایستاده بین چارچوب در و یه نگاه چپ به من میکنه، بهش گفتم: +چیه؟چته؟ بی معرفت!!! -حالا گوشی رو رو من قطع میکنی؟ روی من؟!!! +بدون اینکه به من بگی رفتی درخواست اعزام دادی! - نمیخواستم کسی بفهمه، الانم نباید بهت می گفتم اما وقتی دیدم میخوای داوطلب بشی دلم نیومد که به تو نگم. الانم حواست باشه کسی نفهمه آخه ریا میشه( باخنده) -حالا داری چه غلطی می کنی؟ + دارم درخواست می نویسم، بیا یکم کمکم کن برگه A4 رو از زیر دستم درآورد و هم زمان سرم رو گاز گرفت و گفت: اینم تنبیهت ات بود که دیگه تلفن رو رو من قطع نکنی شروع کرد به نوشتن؛ بعد من پاک نویسش کردم و با موتور اصغر رفتیم ساختمان فرماندهی و نامه رو تحویل دبیرخانه دادیم. تو راه برگشت بهم گفت: یه سر بریم پیش ... یه مقدار پول ازش قرض بگیرم لازم دارم. ۵۰ هزار تومن گرفت، وقتی برگشتیم قرارگاه همین که میخواستیم چای بخوریم یکی از سرباز ها در زد و اجازه گرفت تا وارد اتاق بشه پسر خوبی بود، بچه افسریه، فقط یکم زیادی شرارت داشت از بس فرار کرده بود از خدمت، ۴ سالی می شد که خدمتش ادامه داشت، اما حالا تنها نبود، دیگه زن و یه بچه ۶ ماهه هم داشت اسمشم حسین... بود گفتم: بله حسین جان کاری داری؟ گفت: آقای گودرزی یه مشکلی برام پیش اومده یه مقدار پول لازم دارم میتونید بهم قرض بدین؟ بهش گفتم: دو سه روز دیگه بیا کارت رو راه میندازم حتما. دیدم اصغر بلند شد و دست کرد توی جیبش و همه ۵۰ هزار تومنی رو که گرفته بود داد به حسین و راهیش کرد که بره گفتم: اصغر جان این چه کاری بود خودت گیر بودی گفت: اون سربازه بیشتر از من گیره حالا من یه کاریش میکنم حالا شده و هر لحظه خاطرات اون توی مغزم جولان میدن، خاطراتی که هر کدومش ساعت ها قلبم رو به درد میاره .
🚨 🔻 پیکر مطهر شهید ساعاتی قبل با ۲ اسیر تروریست مبادله شد و تحویل مقامات نظامی ایرانی شد. 🔻 پ.ن: ای شهید عزیز خوش‌آمدی! مردم ما هم امروز گل کاشتن و نماینده‌های انقلابی را با لیبرالها مبادله کردند! 🚨 هم‌اکنون در تخریب‌چی 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وداع با پیکر شهید بی سر اصغر پاشاپور در معراج شهدا تهران یکی سر میده برا وطن یه حروم لقمه هم ماسک احتکار میکنه! #سردار_بی_سر #اصغر_پاشاپور🌷 @AntiBBC
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 پیکر مطهر شهید بی‌سر #اصغر_پاشاپور در معراج شهدا 👈 برای شادی روح شهید #صلوات 🌹 #کانال_جوانان_انقلابی 🆔 @naslechaharome