گلبرگ ازدواج
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ #شهید_ایوب_بلندی #قسمت_سی_ویکم 🌴 وقتی برگشتیم ایران، ایوب رفت دنبال درمان فک
❤️ بسم رب الشهدا ❤️
#شهید_ایوب_بلندی
#قسمت_سی_ودوم
🌸 از آموزش و پرورش برای ایوب نامه آمده بود که باید برگردی سر شغلت،
یا بابت اینکه این مدت نیامده ای، پنجاه هزار تومان خسارت بدهی..
پنجاه هزار تومان برای ما خیلی زیاد بود.
گفتم:
+ بالاخره چه کار میکنی؟
_ برمیگردم سر همان معلمی، اما نه توی شهر، می رویم روستا
💕 اسباب و اثاثیه مان را جمع کردیم رفتیم قره چمن، روستایی که با تبریز یک ساعت و نیم فاصله داشت.
ایوب یا بیمارستان بود یا جبهه
یا نامه می فرستاد یا هر روز تلفنی صحبت می کردیم.
چند روزی بود از او خبری نداشتیم.
تنهایی و بی هم زبانی دلتنگیم را بیشتر می کرد.
هدی را باردار بودم و حالت تهوع داشتم.
🌿 از صدای مارشی، که تلویزیون پخش می کرد معلوم بود عملیات شده.
شب خواب دیدم ایوب می گوید "دارم می روم مشهد"
شَستم خبر دار شد دوباره مجروح شده.
صبح محمد حسین را بردم توی حیاط و سرش را با دوچرخه اش گرم کردم.
خودم هم روی پله ها نشستم و دستم را گذاشتم زیر چانه ام.
نمیدانم چه مدت گذشت که با صدای
"عیال، عیاااااال" گفتن ایوب به خودم آمدم.
🌷 تمام بدنش باندپیچی بود.
حتی روی چشم هایش گاز استریل گذاشته بودند.
+ چی شده ایوب؟ کجایت زخمی شده؟
_ میدانستم هول می کنی، داشتند مرا می بردند بیمارستان مشهد.
گفتم خبرش به تو برسد نگران می شوی، از برادرها خواستم من را بیاورند شهر خودم، پیش تو..
شیمیایی شده بود با گاز خردل..
مدتی طول کشید تا سوی چشم هایش برگشت...
🍀 توی بیمارستان آمپول اشتباهی بهش تزریق کرده بودند و موقتاً نابینا شده بود.
پوستش تاول داشت و سخت نفس می کشید.
گاهی فکر می کردم ریه ی ایوب اندازه یک بچه هم قدرت ندارد و هر لحظه ممکن است نفسش بند بیاید.
برای ایوب فرقی نمی کرد.
او رفته بود همه هستیش را یک جا بدهد و خدا ذره ذره از او می گرفت.. 😔
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈با ما همراه باشید....
هر روز ، ساعت 15
@golbarg_ezdevaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ
👈بحران ازدواج در ایران...
تشریفات دست و پا گیر خانواده ها
حمایت های ضعیف دولت
توقعات بیجای جوانان
🔴لطفا مسئولان دولتی و اجرایی و همه نهادها همت جدی کنند
🆔 @golbarg_ezdevaj
✅ جوانی كه شغل، پول، خانه، ندارد، چگونه #ازدواج كند؟⁉️
⭕️فقر و نداری به او فشار آورده بود، اول جوانیش بود، این فقر طاقت فرسا تمام فكر و ذهنش را به خود مشغول كرده بود، تا این كه روزی تصمیم گرفت نزد پیامبر خدا برود و از او كمك بخواهد، چون میدانست؛ پیامبر مهربانیش بی پایان است. خودش را به رسول خدا رساند و زبان به شكایت گشود و از فقر و نداری شكوه كرد، رسول خدا به او فرمود: ای جوان برو ازدواج كن.
جوان كه تعجب تمام سر تا پای او را گرفته بود، با زبانی سرشار از تعجب پرسید: یا رسول الله من از نداری و فقر به ستوه آمدهام و مخارج زندگی خودم به تنهایی را نمیتوانم تامین كنم؛ آن وقت شما میفرمایید هزینه زندگی شخص دیگری را نیز به گردن بگیرم؟.
🌹بله این قصه برای همه جوانان تعجب برانگیز است كه، چگونه میشود با دستی خالی، بدون مسكن، بدون ماشین، و شغل درست حسابی به ازدواج فكر كرد...همه اینها به خاطر این است كه ما هنوز خدای مهربان را نشناختهایم و نمیدانیم چگونه درهای روزی به روی ما باز میشود، قطعا وقتی انسان مجرد است احتیاج زیادی به خانه و وسایل معیشت ندارد، آن وقتی كه ازدواج میكنید نیازمند كمك و لطف الهی میشود و خدا نیز آن وقت درهای روزی را به روی او میگشاید همان گونه كه پیامبر میفرماید:
🌻زن بگیرید؛ زیرا كه ازدواج كردن روزی شما را بیشتر میكند.
🌺گاهی این تفكرات از پدر و مادرها به وجود میآید و در مقام دلسوزی مانع از ازدواج فرزندانشان میشوند و بهانه این دل سوزی هم نداشتن مال و ثروت كافی برای ازدواج است، در حالی كه پیامبر خدا این تفكر را درست نمیدارد و میفرماید:
🌹مردان عزب خود را زن دهید؛ زیرا با این كار خداوند اخلاق آنان را نیكو می گرداند و روزیهایشان را زیاد میكند و بر جوانمردیهای آنان میافزاید.
⛔️ امام صادق علیه السلام به آن هایی كه از ترس نداری ازدواج نمیكنند میفرماید:
هر كه از ترس تهیدستی ازدواج نكند، به خدای متعال گمان بد برده است. خدای متعال میفرماید: «اگر تهیدست باشد خداوند از فضل خود توانگرشان میسازد ».
⭕️امید است با خواندن این مطلب به فكر فراهم ساختن مقدمات ازدواج جوانان بیافتیم و از این گذرگاه خود نیز به قرب الهی نزدیك شویم چرا كه امام صادق علیه السلام میفرماید:
هر كه مجردی را زن دهد، از جمله كسانی است كه خداوند در روز قیامت به او نظر میافكند..
😳این همه ثواب و تاكید به خاطر اهمیت این عمل زیبا است، تصمیمی كه سرنوشت هر انسانی را رقم میزند، ازدواج نزد خداوند بهترین اعمال است همان گونه كه پیامبر خدا در روایتی از محبوبیت این عمل عند الله خبر میدهد و میفرماید:
🌺در اسلام هیچ بنایی ساخته نشد، كه نزد خدای عز وجل محبوبتر و ارجمند تر از ازدواج باشد.
دانستنی های #قبل_از_ازدواج
🆔 @golbarg_ezdevaj
گلبرگ ازدواج
✅ جوانی كه شغل، پول، خانه، ندارد، چگونه #ازدواج كند؟⁉️ ⭕️فقر و نداری به او فشار آورده بود، اول جوان
پست بالا ☝️
مطلبیست درباره اینکه:
«جوانی كه شغل، پول، خانه و... ندارد، چگونه #ازدواج كند؟»
لطفا با کانال خودتون همراه باشید 🌺
گلبرگ ازدواج
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ #شهید_ایوب_بلندی #قسمت_سی_ودوم 🌸 از آموزش و پرورش برای ایوب نامه آمده بود ک
❤️ بسم رب الشهدا ❤️
#شهید_ایوب_بلندی
#قسمت_سی_وسوم
💠 نفس های ثانیه ای ایوب جزئی از زندگیمان شده بود.
تا آن وقت از شیمیایی شدن فقط این را می دانستم
که روی پوست تاول های ریز و درشت می زند.
دکتر برای تاول های صورتش دارو تجویز کرده بود.
با اینکه دارو ها را می خورد ولی خارش تاول ها بیشتر شده بود.
صورتش زخم می شد و از زخم ها خون می آمد.
💕 ریشش را با تیغ زد تا زخم ها عفونت نکند.
وقتی از سلمانی به خانه برگشته بود خیلی گرفته بود.
گفت:
"مردم چه ظاهر بین شده اند، می گویند تو که خودت جانبازی، تو دیگر چرا؟؟"
🍄 بستری شدن ایوب آنقدر زیاد بود که بیمارستان و اتاق ریکاوری مثل خانه خودم شده بود.
از اتاق عمل که بیرون می آوردنش نیمه هوشیار شروع می کرد به حرف زدن:
"شهلا من فهمیدم توی کدام دانشگاه معتبر خارجی، پزشکی تدریس می شود.
بگذار خوب بشوم، می رویم آنجا و من بالاخره پزشکی می خوانم."
عاشق پزشکی بود. شاید از بس که زیر تیغ جراحی رفته بود و نصف عمرش را توی بیمارستان گذرانده بود.
🌴 چند بار پیش آمد که وقتی پیوند گوشت به دستش نگرفت خودش فهمید عمل خوب نبوده.
یک بار بهش گفتم:
+ ایوب نگو، چیزی از عملت نگذشته صبر کن شاید گرفت.
سرش را بالا انداخت.
مطمئن بود.
دکتر که آمد بالای سرش از اتاق آمدم بیرون تا نماز بخوانم.
وقتی برگشتم تمام روپوش دکتر قرمز شده بود.
🍁 بدون اینکه ایوب را بیهوش کند با چاقوی جراحی گوشت های فاسد را بریده بود.
و کمی بعد به جایی رسید که دیگر گوشت دست خود ایوب بود و خون،
ملافه ی زیر ایوب و لباس دکتر را قرمز کرده بود.
ایوب از حال رفته بود که پرستارها برای تزریق مسکن قوی آمدند. 😢
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈با ما همراه باشید....
هر روز ، ساعت 15
🌷 @golbarg_ezdevaj
#همسرانه
#همسرداری
💕 اگر مشکل مالی دارید؛
حسابی به شوهرتون "قوت قلب" بدید
بهش "اعتماد به نفس" بدید
💕 بهش بگید:
من به تو ایمان دارم
تو میتونی از پس مشکلات بربیای
@golbarg_ezdevaj
☑️ خیلی از بی اعصابی ها به خاطر مسائل مالیه
‼️اگر اهل #قناعت نباشید و همیشه شوهرتان را مجبور به اضافه كاری کنید،
‼️تاوان سنگینی مثل به هم خوردن آرامش زندگی خواهید پرداخت!
💕 @golbarg_ezdevaj
#موفقیت
هیچ کس تا به امروز، با اگر و اما و شاید به خواستههایش نرسیده است.
اگر واقعا خواهان موفقیت هستید باید سلطان "بایدها" باشید، نه بنده "شایدها"
#نکات_آموزنده
🆔 @golbarg_ezdevaj
✨ #مردان_بدانند ✨
#کنترل_نگاه
#عفت و #حیا برای #مردان
به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را(از نگاه به نامحرم) فروگیرند و دامن خود را حفظ نمایند. این برای پاک ماندن آنان بهتر است. خداوند به آنچه انجام می دهند آگاه است.
نکته ها
کلمه «یغُضُّوا» از ریشه «غض» به معنای کاستن و پایین آوردن است. چنانکه لقمان به فرزندش می فرماید: «وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِک» یعنی صدایت را پایین بیاور و با صدای بلند صحبت نکن. در اینجا نیز مراد از «غض بصر» بستن چشم نیست، بلکه پایین آوردن نگاه است، به گونه ای که انسان نامحرم را ببینند. مراد از «فُرُوجٍ» عورتین است که باید آن را از نگاه دیگران پوشاند. البتّه مراد از حفظ فروج در دیگر آیات قرآن، حفظ از زناست، ولی در این آیه، بر اساس روایات، حفظ از نگاه است.
🍃روایاتی درباره نگاه🍃
🍀*حضرت علی علیه السلام فرمود: «لکم اول نظرة الی المرئة فلا تتبعوها بنظرة اخری و احذروا الفتنة»[2] نگاه اوّل مانعی ندارد ولی ادامه نگاه اشکال دارد، زیرا سبب فتنه می شود.
🍀* در حدیثی می خوانیم: تمام چشم ها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از گناه بسته شود و چشمی که در راه خدا بیدار بماند.[3]
🍀*در «صحیح بخاری» می خوانیم که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: جلو راه مردم ننشینید. برخی گفتند: ما ناچاریم از نشستن. فرمود: پس حقّ آن را ادا کنید. پرسیدند حقّ آن چیست؟ فرمود:«غض البصر و کف الاذی ورد السلام و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر» ترک چشم چرانی و مردم آزاری، جواب دادن به سلام دیگران، امر به معروف و نهی از منکر.
🍀*حضرت عیسی علیه السلام فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت را در دل می نشاند و همین برای دچار شدن انسان به فتنه کافی است.[4]
🍀* امام علی علیه السلام فرمود: «العین رائد القلب» چشم، دل را بدنبال خود می کشد. «العین مصائد الشیطان»چشم، کمینگاه شیطان است. و چشم پوشی بهترین راه دوری از شهوات است.[5]
🍀*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «النظر سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من الله اعطاه الله ایمانا یجد حلاوة فی قلبه»[6] نگاه بد، تیری از تیرهای مسموم شیطان است. هر کس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد، خداوند به او ایمانی می دهد که از درون، شیرینی آن را احساس می کند.
🍀*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هرکس چشم خود را از حرام پر کند، در قیامت چشم او از آتش پر خواهد شد مگر اینکه توبه کند.[7]
✨✨ گلبرگ ازدواج ✨✨
✨✨ @golbarg_ezdevaj ✨✨
گلبرگ ازدواج
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ #شهید_ایوب_بلندی #قسمت_سی_وسوم 💠 نفس های ثانیه ای ایوب جزئی از زندگیمان شده
❤️ بسم رب الشهدا ❤️
#شهید_ایوب_بلندی
#قسمت_سی_وچهارم
🌵دوست نداشت کسی جز من کنارش باشد.
مادرش هم خیلی اصرار داشت اما ایوب قبول نکرد.
وقتی خانه بود کنار رختخواب و بساط چایش، همیشه کتاب بود.
از هر موضوعی،کتاب می خواند.
یک کتاب دو هزار صفحه ای به دستش رسیده بود که از سر شب یک لحظه ام آن را زمین نگذاشته بود.
گفتم:
+ دیر وقت است نمیخوابی؟
سرش را بالا انداخت
+ مگر دنبالت کرده اند؟
_ باید این را تا صبح تمام کنم.
صبح که بیدار شدم، تمامش کرده بود.
با چوب کبریت پلک هایش را از هم باز نگه داشته بود.
تا دوساعت بعد هنوز جای دوتا فرورفتگی کوچک، بالا و پایین چشم هایش باقی مانده بود
🌺 با همین اراده اش دوباره کنکور شرکت کرد.
آن روزها در دانشگاه آزاد تبریز زبان انگلیسی می خواند.
گفتم:
+ تو استعدادش را داری که دانشگاه دولتی قبول شوی.
ایوب دوباره کنکور داد
کارنامه قبولیش که آمد برای زهرا پستش کردم.
او برای ایوب انتخاب رشته کرد.
ایوب زنگ زد تهران...
_ چه خبر از انتخاب رشته م؟
+ تو کاری نداشته باش داداش ایوب، طوری زده ام که تهران قبول شی.
واقعا هم قبول شد.
🌹مدیریت دولتی دانشگاه تهران
بالاخره چند سال خانه به دوشی و رفت و آمد بین تهران و تبریز تمام شد.
برای درس ایوب آمدیم تهران.
ایوب مهمان خیلی دوست داشت.
در خانه ما هم به روی دوست و غریبه باز بود.
دوستان و فامیل برای دیدن ایوب آمده بودند.
ایوب با هیجان از خاطراتش می گفت.
مهمانها به او نگاه می کردند و او مثل همیشه فقط به من...
🐚 قبلا هم بارها به او گفته بودم چقدر از این کارش معذب می شوم و احساس می کنم با این کارش به باقی مهمان ها بی احترامی می کند.
چند بار جابه جا شدم، فایده نداشت.
آخر سر با چشم و ابرو به او اشاره کردم.
منظورم را متوجه شد.
یک دور به همه نگاه کرد و باز رو کرد به من
🍄 از خجالت سرخ شدم.
بلند شدم و رفتم توی آشپزخانه
دوست داشت مخاطب همه حرف هایش من باشم.😍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈با ما همراه باشید....
هر روز ، ساعت 15
🌷 @golbarg_ezdevaj
دوستیِ قبل از ازدواج ممنوع⛔️
❣ازدواج در سرنوشت انسان نقش بسیار مؤثری دارد که بهترین راه خوشبخت شدن در این عرصه، رسیدن به همسر خوب از راه "اصولی ازدواج" است نه روابط نادرست!
💞💞💞
@golbarg_ezdevaj
#نکات_آموزنده
#دوران_عقد
🌹"نامزدی" با همه شیرینی اش، دوران پرتنشی است. و اگر شما روش سازنده ای برای مقابله با تعارضهایتان به کار نبرید،
ممکن است به سرعت از یکدیگر فاصله بگیرید.
و عطای این ازدواج را به لقایش ببخشید.
اگر تعارض حل نشود، به رشد خود ادامه می دهد و کم کم رابطه را از هم می پاشد.
#هردو_بدانیم
🆔 @golbarg_ezdevaj