eitaa logo
کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
10هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
157 فایل
بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇 ایتاوتلگرام 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi ارتباط با مدیریت کانال👈 @msoghandi
مشاهده در ایتا
دانلود
ماه رجب آمده بندگی آغاز کن مرغ دل خسته را پر بده پرواز کن مطرب دل را بگو نغمه ی دل ساز کن ماه علی آمده عقده ی دل باز کن خوان کرم پهن شد باز ز لطف خدا کاش که روزی شود یک شب آن کربلا کن نفسی تازه در حال و هوای رجب خواهی اگر لطف حق ، باش گدای رجب دست تضرع ببر سوی خدای رجب تا که دمادم شوی پر ز عطای رجب زمزمه کن روی لب ذکر من ارجوه را غرق خداوند کن قلب پر اندوه را قلب پر اندوه را در تب و در تاب کن ظلمت دل را پر از جلوه ی مهتاب کن از برکات رجب دیده پر از آب کن دیده پر از آب با روضه ی ارباب کن رو به حرم کن بگو شاه سلام علیک اذن بگیر و بگو ماه سلام علیک ماه رجب آمده عبد فراری بیا توبه شکستی ولی پای قراری بیا سوی خداوند با گریه و زاری بیا اشک بریز اشک چون ابر بهاری بیا اول ماه رجب خسته ز راهی اگر دست سوی دامن حضرت باقر ببر حضرت باقر همان زاده ی پیغمبر است نور دل فاطمه نور دل حیدر است نوکر درگاه او از همه عالم سر است خاک درش آفتاب شمع شبش اختر است مطلع ماه رجب روی دلارای او جنس طلا می شود خاک کف پای او زاده ی زهراست او جلوه ی مولاست او عالم هستی همه قطره و دریاست او کون و مکان جملگی بنده و آقاست او فاش بگویم چنین کعبه ی دلهاست او کاش که روزی شود تا که بقیعش روم تا که بگیرم دمی بوسه ز خاک حرم 🔸شاعر: ________________________
🕊💕مدح خوانی ویژۀ میلادِ کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ حاج مهدی رسولی💕 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• چه خوش بر لب که بسم الله الرحمن الرحیم افتد و یا بر لب نوای یا علی و یا عظیم افتد چه خوش بر شوره زار دل گذاری از نسیم افتد چه خوش باشد که سائل کار و بارش با کریم افتد چه خوش عبدی که تا آخر گدای پنج تن باشد چه خوش نوکر که ارباب دو دنیایش حسن باشد دلا بنگر که در ماه مبارک ماه تابیده چه زیبا روی دست فاطمه با ناز خوابیده علی چون روی ماه مجتبای خویش بوسیده گشوده چشم ، طفل و بر امام خویش خندیده جهان چون شام تاریکی و مهتابش حسن باشد حسین ارباب عالم لیک اربابش حسن باشد بیا افطار خود واکن بگو جانم حسن جانم کرامت را تو معنا کن بگو جانم حسن جانم کویر دل چو دریا کن بگو جانم حسن جانم و جا در قلب زهرا کن بگو جانم حسن جانم حسن سبط نبی آری حسن نور جلی باشد حسن شیر جمل بود و سپهدار علی باشد علی چون خاتم احمد حسن نقش آفرین باشد حسن بنگر علمدار امیرالمومنین باشد حسن آقا ، حسن مولا ، معزالمومنین باشد حسن مولا و استاد یل ام البنین باشد اگر مولا کند جلوه میان نه فلک یک دم تمام حُسن یوسف میرود از خاطر عالم به دل مهر حسن دارم حسن را دوست می دارم همیشه هر کجا یارم حسن را دوست می دارم به عشق او گرفتارم حسن را دوست می دارم شده مولا کس و کارم حسن را دوست می دارم امام آخرین ما به آقاییش می نازد می آید ، از برای او حریمی ناب می سازد ______________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
صدا از عرش می آید بخوان ای دل که یا زینب قدم بر خاک بنهاده عزیز مصطفا زینب جلالش جلوه دارد از جلال مرتضا زینب پس از خیرالنسا او هم بود خیرالنسا زینب امیرالمومنین را زینت هر دو جهان باشد جلال پنج تن از جلوه ی زینب عیان باشد بشارت ده دو عالم را که نور عالمین آمد شبیه حضرت زهرا به احمد نور عین آمد ببین زینب ولی گویا یل بدر و حنین آمد عقیله ، عالمه ، نور دو چشمان حسین آمد به روی قلبش از اول نشان عاشقی خورده همان اول به لبخندی دل ارباب را برده بخوان زینب ولی در او ببین آیات کوثر را ببین زینب ببین خوشحالی هر دو برادر را بخوان زینب ببین هر دم گل لبخند مادر را ببین بر دل غم اما روی لب لبخند حیدر را بخوان زینب ببین او آیه آیه پنج تن باشد که او جان نبی جان علی جان حسن باشد سرا پا نور ، نور حی سبحان آمده امشب ببین نور آمده ، قدر آمد ، انسان آمده امشب ببین قرآن به روی دست قرآن آمده امشب علی را زینت و بر فاطمه جان آمده امشب ملک هر صبح و هر شب آستان بوس درش باشد به مدح او همین کافی که زهرا مادرش باشد ز صبر و بردباری اش دهان صبر وامانده ز وصف او عقول عاقلان دهر جا مانده به حیرت در مقاماتش همه ارض و سما مانده برایش تا ابد در چشم عالم گریه ها مانده طلوع غم میان طالع این دختر افتاده که زینب آمد اما ، فاطمه در بستر افتاده دگر دنیا نخواهد دید مانند و نظیر او ببین در شام و کوفه خطبه های بی نظیر او به ظاهر او اسیر خصم اما خصم اسیر او جهان قربان زینب گردد و نعم الامیر او پس از عباس پرچم را به دوش خود برد زینب بسی سوغات تا شهر مدینه آورد زینب کنار نام زینب اشک هم‌ همواره جا دارد که او بر دیده اشک از ماجرای کربلا دارد تنی بر روی خاک افتاده ، سر بر نیزه ها دارد چه تصویر عجیبی از ذبیحا بالقفا دارد زنی که سایه اش را مرد همسایه نمی دیده میان کوچه های شام و کوفه او چه ها دیده شاعر: