فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🎁🌸✨🍃🌸کادوی تولد به امام هادی علیهالسلام
✨🍃🌸ویژهی ولادت #امام_هادی علیهالسلام
#عید_غدیر
🌸🌿🌺🌸🌿🌺🌸🌿🌺
به یُمن حضرت دلبر خدا بر من کرامت کرد
همین که نامش آوردم دعایم را اجابت کرد
نه تنها من سرآغاز امورم " یاعلی " گفتم
خدا هم " یاعلی " گفت و شروع امر خلقت کرد
تمام انبیا هر جا گره بر کارشان افتاد
دم " حیدر " گرفتند و خود مولا وساطت کرد
پدر بعد از اذان در گوش من " نادعلی " خوانده
همان " نادعلی " عمری از ایمانم حفاظت کرد
به دل حب علی دارم، شده زهرا خریدارم
خودم لایق نبودم که، ولی مادر محبت کرد
گرفتار و پریشانم، سراپا غرق عصیانم
دل ویران من را ساقی کوثر مرمت کرد
نمی پرسد چرا مستی؟ نمی گوید برو پستی
گدا هرقدر بد بوده علی بر او کرامت کرد
به هجر او گرفتارم، به دل شور نجف دارم
به هرکس که نجف رفته دل زارم حسادت کرد
دوباره دیشبی در خواب دیدم زیر ایوانم
دوباره این دل شیدای من میل زیارت کرد
هوای نوکرانش را همیشه مرتضی دارد
در اوج هر گرفتاری مرا راهیِ هیئت کرد
.
.
به دست خاندان او فقط جود و کرم باشد
علی باب الحوائج می شود شش ماهه هم باشد
مرضیه نعیم امینی
#عید_غدیر
🌼🌿🌹🌼🌿🌹🌼🌿🌹
تا ملائک همگی دور علی چرخیدند
حاجیان را ز ارادت به علی سنجیدند
حاجیان که همگی منتظر حق بودند
در بر احمد مختار علی را دیدند
با نفس های علی باز خدا ساخت بهشت
چون که از برکت حیدر، همه را بخشیدند
مثل نقلی روی دستان پر از لطف نسیم
اختران را طرف عرش خدا پاشیدند
تا که دستان علی را به هوا بُرد نبی
دست او را همه ی آینه ها بوسیدند
آسمان ها همگی خَم شده و مثل زمین
روی خود را به کف پای علی ساییدند
زائرانی که ز اخلاص به او رو کردند
کوثر از دست خود فاطمه می نوشیدند
یا علی بود که از عرش خدا می بارید
نور مولا به سر ثانیه ها می بارید
عاشقان تو علی، دل که به دریا بزنند
این محال است که در شیعِگی ات جا بزنند
بارها خواستهٔ قلب بهشت این بوده
مثل ایوان تو در جنّت الاعلی بزنند
عده ای که رخ ایوان شما را دیدند
قید دیدار جنان حین تماشا بزنند
قصد کردند ملائک همه در عید غدیر
پرچم عشق تو را بر سر دل ها بزنند
امر و دستور خدا بوده که باید عالَم
بوسه بر خاک در حضرت مولا بزنند
کاش می شد بشوم فرش حریم تو علی
تا که زوّار تو بر فرق سرم پا بزنند
مردمانی که به دنبال خدا می گردند
باید آقا که درِ بیت شما را بزنند
از غدیر تو به معراج رسیدیم علی
کوثر از دست تو یک جرعه چشیدیم علی
تو رسیدی که سرآغاز امامت بشود
چشم تو معنی ایثار و رشادت بشود
هر کسی دیده تو را لحظۀ شمشیر زدن
تا ابد شیفتۀ درس شهامت بشود
در مقام تو همین بس که در این راه دراز
حضرت فاطمه حامی ولایت بشود
عکس زهرا که به چشمان تو افتاد خدا
بین چشمان تو با فاطمه رؤیت بشود
مطمئنم که از این جمله خدا هم راضی ست
باید از نام تو هر ثانیه صحبت بشود
نوکری تو مدالی ست که زهرا داده
آن قدر نذر نمودم که عنایت بشود
همۀ حرف من این است شب عید غدیر
دیدن صحن نجف کاش که قسمت بشود
به خدا می رسد آن کس که تو را پیدا کرد
زین جهت بود خداوند تو را مولا کرد
من مریض توأم ای شاه شفا می خواهم
بی سر و پایم و آقا سر و پا می خواهم
منِ بیچاره چه دارم به تو تقدیم کنم
تازه امشب سفر کرب و بلا می خواهم
تا محرّم بشود چند شبی مانده هنوز
روزی نوکری از دست شما می خواهم
دامنت را دمی از دست من آقا نکشی
بهر شالم نخی از کُنج عبا می خواهم
التماست بکنم می کنی آقا نظری
چادر سوختۀ فاطمه را می خواهم
یک دعا کن که دل نوکر تو قرص شود
کارم از کار گذشته ست دعا می خواهم
روزیم را شب عید است کمی اشک بده
راضی ام؛ اشک مرا هم ز همان مشک بده
مهدی نظری
#عید_غدیر
🍃🍀✨🍃🍀✨🍃🍀✨
اتّفاقی نبود می دانم،
اتّفاقی که در غدیر افتاد
دست مولا به سمت بالا رفت،
سرِ نامردها به زیر افتاد
همه دیدند عشق در کار است،
دست بالای دست بسیار است
همه دیدند اشک را وقتی
سر زد از گونه امیر افتاد
چه قدر ردّ پا که رفتند و
باز از نیمه راه برگشتند
بس که رفتند و بس که برگشتند
چین به پیشانی کویر افتاد
از بیابان گذشت لبّیکی
که به طرزی عجیب کوفی بود
آن قدر آشنا که در کوفه،
لرزه بر کاسه های شیر افتاد
دست خود را گذاشت بر زانو
روی پایش بلند شد برکه
عاقبت دستِ دست گیر علی
توی دست غدیر گیر افتاد
مهدی رحیمی
#امام_هادی علیه السلام
💐🌷🌴💐🌷🌴💐🌷🌴
دهمین چشمه ی جوشنده ی این آبادی
آیه ی نور علی نور، حدیث شادی
چارمین نام علی، صبر و وقار علوی
خلق و خوی رضوی، معرفت سجادی
هرکه گمراه شد از عشق، "فلا هادی له"
هرکه دنبال شما بود، "و انت الهادی"
کی شود مژده ی قدقامت فرزند تو را
جبرئیل آرد و آید به مبارکبادی
ای که باران به اشارات شما می بارد
تشنه لب چشم به راهند هزاران وادی
مهدی جهاندار
#امام_هادی علیه السلام
🌴🌼💫🌴🌼💫🌴🌼💫
بر لکنت زبان من آقا امان دهید.
یا لطف کرده و به بیانم توان دهید.
تا مدح یک فضیلتتان را بیان کنم.
قدر تمام عمر جهانم زمان دهید.
کار از کمیت لنگ غزل هم گذشته است.
الفاظ قاصرند به الفاظ جان دهید.
تا حق مطلب از سر ایمان ادا کنم.
ابن سکیت نطق مرا در فشان دهید.
بر ذوق کور من تب دریای ملتهب.
سقفی بلند تر، ز خود آسمان دهید.
از وحی در ثنای تو باید مدد گرفت.
پس کوی جبرئیل امین را نشان دهید.
تا دعبل و کمیت و فرزدق شوم به پات.
شب تا سحر غزل بسرایم، غزل برات.
بر شیر پرده جان بده دم را به هم بریز.
بالاتر از مسیح عدم را به هم بریز.
شعری بخوان که وقت هدایت گری شده.
ارکان کفر و ظلم و ستم را به هم بریز.
آقا اگر بناست دمی بی تو سر کنم.
تقدیر من به لوح و قلم را به هم بریز.
اصلا به دست های کریمت گل مرا.
از نو سرشته، آب و گلم را به هم بریز.
بر سائل درت نظری کن ز روی لطف.
کل معادلات کرم را به هم بریز.
آقای مهربان دلم با تبسمی.
دریای پر تلاطم غم را به هم بریز.
آرامش دلم دو جهان در پناه توست.
کارم همیشه گیر نفوذ نگاه توست.
انداخت گر چه کینه ی دشمن به زحمتت.
یک ذره کم نشد به خدا از شرافتت.
گردیده بارها متوکل ذلیل تو.
بوده رفیع سایه ی دیوار عزتت.
صد آسمان فرشته به شمشیر آخته.
دارند چشم در پی فرمان حضرتت.
راضی نشد دلت رسد آسیب بر عدوت.
جوش و خروش داشت ز بس دیگ رحمتت.
آورده دائما سر تعظیم را فرود.
دنیای علم عالمیان پای حکمتت.
اسلام رفت تا به دل قاره ی سیاه.
از برکت درایت بسیار و همتت.
نورت گرفته کشور دلها به جلوه ای.
از بس شبیه حضرت زهرا به جلوه ای.
از کفر محض با دمت ایمان درست کن.
از زنگی سیاه مسلمان درست کن.
در پای درس و بحث سراسر هدایتت.
از وحشیان حقیقت انسان درست کن.
از راز قلب مرد مسافر خبر بده.
از او کسی شبیه به سلمان درست کن.
ای حسرت بهشت خدا خاک پای تو.
از دوزخ خرابه گلستان درست کن.
یک خنده ی ملیح به لبهای خود نشان.
قبله برای یوسف کنعان درست کن.
با سطری از معارف والای حضرتت.
راهی برای بینش قرآن درست کن.
در وصف خوبی تو هزاران حکایت است.
عشقت همان میان بر راه هدایت است.
چون نوکری که خو کرده بر امیر خود.
من را نما به نیمه نگاهی اسیر خود.
تا جای دیگری نروم از درت، مرا.
بر خانه ات الی الابدی کن فقیر خود.
در باب معرفت تو مرا پای جامعه.
بخشیده ای بصیرت و کردی بصیر خود.
دست مرا بگیر و ببر تا غدیر خم.
با سطری از زیارت اهل غدیر خود.
اهل گناه بودم و با مهربانی ات.
وا کرده ای تو پای مرا در مسیر خود.
از سختی زمان گله ای نیست، شکر حق.
خواندی مرا به خنده به مهمان پذیر خود.
دل بسته ی کلامکم النورتان منم.
در باب عشق وصله ی ناجورتان منم.
دنیاست عبد خانه ی عبدالعظیم تو.
محتاج دست های همیشه کریم تو.
با اهدنا الصراط تو اهل هدایتم.
با نور توست راه دلم مستقیم تو.
این حس همیشه بوده به همراه من که هست.
مشمول من عنایت و لطف قدیم تو
در کاظمین، مدینه و قم، مشهد و نجف.
شد تازه پای جامعه روح از نسیم تو.
با جامعه، زیارت هر یک از اهل بیت.
دارم سلام بر تو و قلب سلیم تو.
حال و هوای گنبد سلطان که جای خود.
دارد هوای گنبد تو یا کریم تو.
نزدیک شد محرم شاه شهید دین.
امضا بزن حواله ی دل را یک اربعین.
رسول رشیدی راد
#امام_هادی علیه السلام
🌿🌹🍁🌿💐🌹🍁
اَلمِنّهُ لله که نامت شده هادی
منّت به محبانِ خود از جود نهادی
حقا که گل فاطمه، فرزند جوادی
این است نشاط و شعف و برکت و شادی
سکان هدایت به کفِ هر که خدا داد
از روز ازل قرعه بنام علی افتاد
ما گم شده بودیم، تو رخسار نمودی
دل را به نگاهی ز همان غمزه ربودی
ما را به ره عشق گرفتار نمودی
آغوش به احبابِ خود از مهر گشودی
با فطرتِ مومن به تو دادیم سلامی
والله امامی تو، امامی تو، امامی
کِی از رخ ماه تو به خورشید رسیدیم
از پرتو مهر تو به توحید رسیدیم
در نور ولای تو به تمجید رسیدیم
با مدح تو بر نابترین عید رسیدیم
یعنی تو هدایتگر دلها به غدیری
فرزند امیری و به میخانه امیری
ای منطق تو شرح معمّایی حیدر
تفسیرگرِ خطبه ی غرّای پیمبر
هم خیر کثیری تو و هم معنی کوثر
هم خُمّی و هم باده ای و هم مِی و ساغر
ما مِی زده ی خُمّ غدیریم ز هادی
هنگام سحر باده بگیریم ز هادی
ناب است عجب از تو احادیث و روایات
تاویلِ حکیمانه ی هر سوره و آیات
رفتار تو گفتار تو در باب زیارات
این است که ما بر تو نمائیم مباهات
با جامعه ی تو بشِناسیم علی را
با متن غدیریّه سپاسیم علی را
ای معرفت از علمِ تو سرریز علی جان
دریای معارف ز تو لبریز علی جان
گوشِ دلِ ما بر سخنت تیز علی جان
لحنِ تو خوش آهنگ و دلاویز علی جان
آهنگ نماز تو برَد هوش ز سرها
بس راز و نیاز تو برَد هوش ز سرها
ای سوز و گداز تو پر از نغمه ی معراج
آگاه تو هستی ز سراپرده ی معراج
هم آگهی از خنده و هم گریه ی معراج
زیباست که ما را بدهی هدیه ی معراج
آن هدیه،،، به آوای جلی حیدر کرار
دلدار علی، یار علی، حیدر کرار
هر جا که به معراج شده منزل احمد
دیده ست جلوتر ز خودش جلوه ی سرمد
دیده ست علی را همه جا هست موید
یعنی که علی هست جلودار محمد
آری بخدا مقصد و مقصود علی بود
روزیکه نبود آیتی از بود علی بود
این است تجلیِ هدایت به دو عالم
هادیست که بر ما بدمَد روح دمادم
با نام علی جلوه کند آن شهِ اعظم
این است وفا و کرم و جودِ مسلم
آرامِ دلِ فاطمه، آرامِ دلِ ماست
ایام به یُمنَش همه بر کامِ دلِ ماست
ما شیعه ی اِثنی عشرِ آل رسولیم
فرمانبرِ فرماندهیِ امرِ بتولیم
با لطفِ چنین مادری از لطف قبولیم
تا خون به رگِ ماست، سرِ عهد و اصولیم
مائیم هدایت شده ی منبر هادی
شیعه شده ی دستِ هدایتگر هادی
تا پای چنین منبر پر فیض گدائیم
هم نوکر آل علی و عبد خدائیم
هم زائر با معرفت کرب و بلائیم
آری بخدا خونجگرِ خون خدائیم
خونی که به گودال از آن حنجره میریخت
خونیست که از چشمِ حرم یکسره میریخت
ایکاش که زینب تهِ گودال نمیدید
جسم پسر فاطمه پامال نمیدید
بر کشتنِ او اینهمه اقبال نمیدید
او را ز رمق رفته و بی حال نمیدید
ایکاش نمیدید سری بر سرِ نیزه
خواهر چه کند ناله ی خود در برِ نیزه
محمود ژولیده
عمرت دراز باد کہ ما را فراق تو
خوش میبرد به زارے و خوش زار میکشد
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشاق را مفارقت یار میکُشد...
#وحشی_بافقی
#امام_علی #مدح_امام_علی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت
شاعر به سرش زد غزلی داشته باشد
تاکید به عشقی ازلی داشته باشد
این شعر که با نام علی می شود آغاز
ابیاتِ به طعمِ عسلی داشته باشد
تردید نداریم که در عَرش، خدا نیز
چون حیدرِ کرار، یَلی داشته باشد!
هرچند اذان مدح خدا میکند اما
با ذکرِ تو "خَیرِ العَملی" داشته باشد
در آتشِ دوزخ نرود پای کسی که
یک ذره به دل حُبِّ علی داشته باشد!!
👤: #محسن_زعفرانیه
🍃🌸🍃