eitaa logo
کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
8.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
121 فایل
بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇 ایتاوتلگرام 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
3119753343.mp3
20.45M
💫شور ستاره از آسمون امشب میباره 🌿🌹🌱🌿🌹🌱🌿🌹🌱 شب ولادت امام سجاد علیه‌السلام پنج‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۹ | ۵ شعبان ۱۴۴۲ مداح : حاج محمدرضا طاهری کربلایی حسین طاهری ‏
#💫 شور ستاره از آسمون امشب میباره » 🌿🌹🌱🌿🌹🌱🌿🌹🌱 شب ولادت پنجشنبه ۲۸ اسفند۹۹ / ۴ شعبان ۱۴۴۲ ستاره از آسمون امشب می باره باز چشما به دستای یاره بابا شده ارباب دوباره امشب هوای گدا رو داره صد تا پسرم اگه بیاره باز اسمشونو علی میذاره باز بخون علی، با زمین و آسمون علی تو بغل عمه زینبش، میگه تو گوشش اذون علی یا علی علی علی شیرینه اسمش که رو لبها میشینه آخه پسر مه جبینه شهبانوی ایران زمینه امشب چی میشه از مدینه دستای خالیمونو ببینه دل خونه زین العابدینه کاشکی این شبا، امضا کنه واسه عاشقا برات زیارت نجف، با یه شب جمعه کربلا یا علی علی علی هواتو دوست دارمو، صحن و سراتو دوست دارمو، ایوون طلاتو دوست دارمو، دلتنگ یارم من غیر تو کسیو ندارم با لطف تو خوبه روزگارم کاش سر رو ضریح تو بذارم جان من علی، دلاور صف شکن علی به گداها سر بزن علی، مولانا ابالحسن علی یا علی علی علی علی نگاتو دوست دارمو، من بچه هاتو دوست دارمو، دنیا رو با تو دوست دارمو، تا بی قرارم رو قلبم دستمو میذارم غیر از علی تپشی ندارم دیوونتم اینه افتخارم زندگیم علی، میخونم از بچگیم علی دوست دارم از قدیم علی، مولانا ابالرحیم علی یا علی علی علی علی 🌿🌹🌱🌿🌹🌱🌿🌹🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#🍃✨امام_زمان_عجل الله تعالی فرجه الشریف 🍃🌹🌸✨🍃🌹🌸✨ رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را همان مسیح که احیا کند مسیحا را همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش شده ست مشتری پا به قرص بازارش همان که چهره ی او نور فاطمی دارد کنار گونه ی خود خال هاشمی دارد خدا کند بپذیرد مرا به خادمی اش سپید بخت شوم مثل خال هاشمی اش سلام یوسف زهرا خوش آمدی آقا امید آخر دنیا خوش آمدی آقا سلام یوسف زهرا تورا صدا کردم برای آمدنت آمدم دعا کردم نگو که فاصله ی ما هزار فرسنگ است ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است عزیز فاطمه عمریست بی تو دربدریم هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم عزیز فاطمه آقا کجاست خانه ی تو گرفته است دل تنگ ما بهانه ی تو تو آخرین پسر خانواده ی ماهی تو آبروی زمینی بقیة اللهی... مجید تال
#🍃امام_زمان_عجل الله تعالی فرجه الشریف 🌷💫🌹🌷💫🌹🌷💫🌹 شبم پُر شد از ماهتابِ علی لبم تر شده از شرابِ علی رطب می‌شوم زیرِ ایوان او مرا می‌پزد آفتابِ علی در ایوان طلایِ علی دیده‌ام خداوندِ خود را به قابِ علی حساب و کتابِ خدا جور شد فقط با حساب و کتابِ علی بجز بیتِ زهرا ندارد زمین نَه تابِ پیمبر نَه تابِ علی همین گفت و گو شامِ معراج بود سوالِ پیمبر جوابِ علی تَرَک خورد اگر کعبه طاقت نداشت که ذره کجا ، آفتابِ علی علی گفتم و مانده‌ام با علی که قسمت شود آخرین یا علی سرا پرده‌ها را چراغان کنید پُر از طاقِ نصرت خیابان کنید مگو ماهِ شعبان که ذی‌الحجه است مرا نذرِ این عیدقربان کنید کریمان به ما گوشه‌ای جا دهید کمی گیسوان را پریشان کنید تنزل نمایید ای ابرها تفقد به حالِ بیابان کنید از این خانه بوی کَرَم می‌رسد مرا میهمانِ حسن جان کنید گدایان برایش بقیع گر نشد دعا پیشِ شاهِ خراسان کنید اگر شد که مشهد اگر شد نجف گمی گریه در زیر ایوان کنید و یا کربلا زیر قُبّه روید بنالید و پاره گریبان کنید صدایش کنید العجل العجل دعایش کنید العجل العجل بیا تا خدا باده در خُم کند و دنیا نبی را تجسم کند بیا ذوالفقارِ علی هو کشد بیا تا که زهرا تبسم کند بیا با حسن دست ما پُر شود و جان با حسینت طلاطم کند بیا تا ابوحمزه‌ات بشنویم و باقر حدیثی ترنم کند بیا تا که صادق تصدق دهد بیا تا که موسیٰ تکلم کند بیا ای رضای جواد علی بیا تا زمین دست و پا گم کند رجز خوانِ زهرا به خیبر بزن به انگشترت نامِ حیدر بزن بزن تکیه بر کعبه و پَر بکش بزن تکیه الله اکبر بکش به سر دستمال علی را ببند و دستی به تیغِ دو پیکر بکش علمهای پیروزی خویش را تو بر دوش عباس و اکبر بکش برای تو و فتح عالم بس است به پیش اباالفضل حیدر بکش تقاص علی را به تیغِ علی سرِ خاک زهرایِ اطهر بکش مدینه بیا در جوارِ نبی غضب کن تقاص از دو کافر بکش انا ابنُ‌الحسینِ خودت را بگو قلم بر شب غیبت آخر بکش بیا گنبدِ مادرت را بساز زِ ایرانیان لشگرت را بساز تو را دیده‌ام بارها بارها ولی رد شدم مثلِ دیوارها تو را دیده‌ام گرچه نشناختم دریغ از شما پیشِ بی عارها سلام علیک و علیک السلام چه بسیار بوده چه بسیارها چه می‌بینی از دستِ مانند من؟ زده پینه دستت از این خارها بجز تو به رویِ من آورده‌اند بدهکاریَم را طلبکارها فقط آه بینِ بساطِ من است فقط آه دارند بیمارها کسی را نداریم ما را ببخش ندارند جز تو گرفتارها فقط جانِ این جمله دستم بگیر امیری حسین و نعم الامیر تو امواجِ سرخی و دریا حسین تو مجنونِ اشکی و لیلا حسین فقط از دهانِ تو باید شنید حسینم حسینم حسینا حسین مرا مادرم یاد داده تو را کنارم نشانم فقط با حسین شبیه حسینی صدا می‌کند تو را مادرت : جان زهرا حسین حسینیه میگردد آنجا که تو صدا می‌کنی آه جدّا حسین دو خط روضه می‌خوانم اینجا بیا که طشتِ طلابود و لبها...حسین یتیمی از آن گوشه سر را شناخت فقط گفت بابا بابا حسین دل طفل شیرین زبان را شکست چنان زد به لب خیزران را شکست حسن لطفی
ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه 🍃🌼🌿✨🍃🌼🌿✨ من که از عشق تو مستم آقا جون سر راه تو نشستم آقا جون به سر زلف کمند تو قسم دل به گیسوی تو بستم آقا جون اباصالح مولا، مولا مدد دل من پر می زنه تا سامرا سامرا پر شده از بوی خدا تو بیا نرگس نرجس را ببین عطر گل می رسد از بیت ولا اومده دل شده آواره او ماه من صورت مه پاره او نرجس امشب لالائی میگه براش بوی زهرا می ده گهواره او دلبرم یوسف مصر وطنه دلبرم لاله باغ چمنه عمریه از سر شب تا به سحر ذکر من سیدی یابن الحسنه مشعر و منا میگه مهدی بیا مروه و صفا میگه مهدی بیا کعبه ای کعبه من منتظره خونه خدا میگه مهدی بیا تو عزیز من عزیز همه ای یوسف گمشده فاطمه ای آقاجون الان کجایی خود بگو گوشه شش گوشه یا علقمه ای حاج سید محسن حسینی نیمه شعبان ۱۴۴۲ ه. ق ۱۴۰۰ ه. ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه 🍃🌼🌿✨🍃🌼🌿✨ همه بود و هستم گل نرجس سر راهت نشستم گل نرجس آمده جانان من ـ (آمده گل در چمن ۲) (سیدی یابن الحسن (۳)) ۲ اومده برای ما چه دلبری اومده برای ما چه محشری تو ببین که دسته گل واشده بروی دست امام عسگری من که در تاب و تبم ( این بود ذکر لبم ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ همه آرزویم گل نرجس همه آبرویم گل نرجس شد دلم آواره ات (کعبه ام گهواره ات ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ به خدا دلبر و دلدار اومده به خدا شمع شب تار اومده ای صبا به یوسف مصری بگو یوسف ما سر بازار اومده یارم آمد از سفر (آمده قرص قمر ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ ای ملک کن تماشا روی ماهش ماه کنعان بیا و کن نگاهش ای مسیحائی نفس (ذکر من این است و بس۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ روی تو روی حسین بن علی موی تو موی حسین بن علی خوی تو خوی حسین بن علی بوی توبوی حسین بن علی ای امام عالمین ( زائر قبر حسین ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ تو که بردی قرارم گل نرجس گره خورده به کارم گل نرجس من که افتادم ز پا ( یک نگاهی کن مرا ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ من به گیسویت اسیرم آقاجون تو بگی بمیر می میرم آقاجون تو کریم ابن کریمی آقاجون من فقیر ابن فقیرم آقاجون تو امیر همه ای ( مهدی فاطمه ای ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ حاج سید محسن حسینی نیمه شعبان ۱۴۴۲ه.ق ۱۴۰۰ه.ش
الله تعالی فرجه الشریف 🌴💫🌷🌴💫🌷🌴💫🌷 غفلت از راه تو بی یار شدن هم دارد غرق در درهم و دینار شدن هم دارد خواب شهوانی ما عار شدن هم دارد "غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد" هر که از غیر خبر داد محلش ندهند هر که از عشق شد آزاد محلش ندهند نزند بنده چو فریاد محلش ندهند "هر که از چشم بیافتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد" درد اینجاست که هر صبح نمی بینیمت غم عظماست که هر صبح نمی بینیمت سینه غوغاست که هر صبح نمی بینیمت "عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد" ما ز هجران تو در اوج غریبی هستیم ما گرفتار بلایای عجیبی هستیم در به در، بی سر و سامان نهیبی هستیم "همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد" دینمان گم شده ای یار دلت با ما نیست؟ نشده موعد دیدار؟ دلت با ما نیست؟ نوه ی حیدر کرار دلت با ما نیست؟ "ای طبیب همه انگار دلت باما نیست بدشدن حس دل آزار شدن هم دارد" اشک ها در اثر هجر شما جمع شده خون دل در دل مردان خدا جمع شده سوز و تاثیر ز الحان دعا جمع شده "آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلمبار شدن هم دارد" همه ی ندبه کنان سائل این درگاهند از عطش سوخته افتاده میان راهند منتظر در صف دیدار رخت ای شاهند "از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد" خسته ایم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما صبح وشب این است کجایی آقا کی رسد بر سر ما دست شفایی آقا "نکند منتظر مردن مایی آقا این بدی مانع دیدار شدن هم دارد" ما فقیریم فقیر غم دنیا هستیم در جوانی همه گیر غم دنیا هستیم بی سبب نیست شهیر غم دنیا هستیم "ما اسیریم، اسیر غم دنیا هستیم غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد" مجتبی قاسمی
الله تعالی فرجه الشریف 🌱💐🌾🌱💐🌾🌱💐🌾 ما را همه گفتند گرفتار نگاهت لب تشنه ی بارانی انوار نگاهت احسنت بر این دولت بختی که نصیب است افتاده به ما نیز سر و کار نگاهت بخشنده تر از این نشنیدیم، ندیدیم خوب است پذیرایی رفتار نگاهت آن ذره که ناید به حسابیم ولیکن خورشید شدیم از تب بسیار نگاهت تو یوسفی و در طلبت ریخته خونِ آنقدر زلیخا سر بازار نگاهت نادیده گرفتی و ندیده نگرفتی قربان کرم خانه ی ستار نگاهت بیچاره دل ما پرما چشم تر ما کرده همه را یکسره آواره نگاهت ما دیده براهیم در این نیمه شعبان دنبال نگاهیم در این نیمه شعبان در کوچه ی ما آیینه بندانی اگر هست خیر قدم توست ، چراغانی اگر هست حتما خبر از آمدن مرد بزرگی است در کوچه ما صحبت قربانی اگر هست هجران، خبر آمدن صبح وصال است فرداش بهار است، زمستانی اگر هست گفتیم بیایی همه شیدای تو هستیم گفتی که بیارید مسلمانی اگر هست از فتنه ی ایام چه باکی چه هراسی پرچم به يَدِ یار خراسانی اگر هست نذر تو نذر حرم عمع سادات بر پیکر عشاق شما جانی اگر هست در طایفه ی ما همه جان بر کف یارند دور و بر ما لشگر سفیانی اگر هست دلداده حق بیم ز تحریم ندارد روحانیت عمامه تسلیم ندارد در جلوه رویت اَرنی ریخته محبوب در کام تو شیرین دهنی ریخته محبوب در وصف لبت هر که چشیده است نوشته است سرخی عقیق یمنی ریخته محبوب رویت نبوی و علوی سیرتی اقا در تو تب مکّی مَدَنی ریخته محبوب آنقدر کریمانه شدی لحظه بخشش این دست کرم را حسنی ریخته محبوب پیغمبر نازی و بدنبال تو آنقدر مجنون اویس قرنی ریخته محبوب پروانه سر راه شما بال و پرش سوخت در شمع سحر سوختنی ریخته محبوب در صبح و مسای تو حسین است شب و روز در طالع ما سینه زنی ریخته محبوب خیر العمل هر شب ما نام حسین است پس نیمه شعبان شب بین الحرمین است گفتند که ما دردسری داشته باشیم در جاده ی تو در به دری داشته باشیم با چشم گنه کار نظر بر تو محال است باید همه چشم دگری داشته باشیم تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ای کاش که ماهم هنری داشته باشیم خوب است سحر داشتن و چشم تر اما باید به کف خود تبری داشته باشیم آقا نکند نامه ی ما با خط کوفیست آقا نکند ک ضرری داشته باشيم گفتند شب جمعه حرم میروی ای کاش همراه تو یک شب سفری داشته باشیم از علقمه باید بنویسیم بیایی باید دهن نوحه گری داشته باشیم ای اهل حرم میر و علم دار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد برگرد و بخوان روضه آب آورى اش را برگرد و بخوان روضه بى ياورى اش را برگرد و بخوان روضه شرمندگى اش را شرم دل بي تاب على اصغرى اش را پشت سر افتادن او خيمه اى افتاد از خيمه گرفتند دم حيدرى اش را واي از دل زينب چه كند بعد علمدار محكم گره زد مقنعه و روسرى اش را با شمر سفر كردن او را چه بگوييم شرحى نبود اينهمه ناباورى اش را ديدى علم افتاد جه شد در ته گودال با زور درآورده شد انگشترى اش را زينب بدني ديد اگر پيرهنى ديد بردند زتن ارثيه مادرى اش را از بعد علمدار امان از دل زينب در كوچه و بازار امان از دل زينب محمدجواد پرچمی