eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
956 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صحبت از نفحه گل تا به میان می آید نام او گوشه لب عطر فشان می آید تا بگویند محمد ز سر شوق و ادب بی اراده صلواتی به زبان می آید @golchine_sher
عشق تو نفس داده دوباره قلمم را تا آنکه نویسم همه شادی و غمم را این روز عزیزست ؛ خدایا به محمـّـد در راه خودت صرف بکن هر قدمم را @golchine_sher
نمی خواهم دگر فصل خزان زرد، برگردد برایم لحظه های تلخ و خیلی سرد، برگردد نه اینکه سنگ دل باشم ولی هرگز نمی خواهم به زیر چتر من شخصی که ترکم کرد، برگردد همیشه با رفیقم شرط میبندم که نگذارم غمِ قلیان کنار تخته های نرد، برگردد شبیه قصه های تلخ و غمگین هدایت بعید است این طرف ها آن «سگ ولگرد»، برگردد شدیدا دوستش دارم، همین اندازه بیزارم مبادا بین اشعارم بیا برگرد، برگردد ‫ @golchine_sher
گرم کن دلم را با لبخندت در این روزهای سرد زمستانی هیچ چیز به اندازه‌ی بودن در آغوشِ تو برایم مزه ندارد @golchine_sher
نفس هایش به دنیا اعتباری تازه بخشیده نفس هایی که بی منت بهاری تازه بخشیده خدای کعبه بی همتاست ای دنیا تماشا کن برای خانه ی خود پرده داری تازه بخشیده جهان مبهوت و سردرگم در آغاز و سرانجامش ولی آیات او دل را قراری تازه بخشیده "بخوان پروردگارت را"، همان که خالق دنیاست همانکه راه انسان را گذاری تازه بخشیده کجا پیدا کند دنیا چنان پروردگارش را؟ که اینگونه به آدم اختیاری تازه بخشیده؟ محب خاندان عصمتیم و عبد معبودش همانکه اهل عالم را وقاری تازه بخشیده @golchine_sher
دوباره از کوی عشق بوی وفا می رسد دوباره پای نسیم به کوچه ها می رسد رسیده پیک صبا به خلوت باغ ها به باغبان مژده ده ،وقت صفا می رسد بخوان رسول امین ،بخوان بنام خدا بخوان که از نای تو شور ونوا می رسد به پُشت این پنجره کسی صدا می زند صدای او آشناست که از حرا می رسد چشم امید جهان جمله بر این درگه است به خستگان مژده ده ،عقده گشا می رسد بهار عشق آمد و بعثت گلها رسید چه خوش صدای خوشش به گوش ما می رسد پنجره را باز کن بهار پشت در است دوباره بلبل به باغ نغمه سرا می رسد @golchine_sher
بگذار اگر این بار سر از خاک برآرم بر شانه‌ی تنهایی خود سر بگذارم از حاصل عمر به‌ هدر رفته‌ام ای ‌دوست ناراضی‌ام، امّا گله‌ای از تو ندارم در سینه‌ام آویخته دستی قفسی را تا حبس نفس‌های خودم را بشمارم از غربتم این‌قدر بگویم که پس‌از تو حتی ننشسته‌ست غباری به مزارم ای کشتی جان! حوصله کن می‌رسد آن‌روز روزی که تو را نیز به دریا بسپارم نفرین گل سرخ بر این «شرم» که نگذاشت یک‌بار به پیراهن تو بوسه بکارم ای بغض فرو خفته! مرا مرد نگه دار تا دست خداحافظی‌اش را بفشارم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا پُرِ ظلم و درد بود، پیش از تو مدفونِ غبار و گَرد بود، پیش از تو مبعوث شدی و نور دادی به جهان خورشید سیاه و سرد بود، پیش از تو @golchine_sher
سیاهی بود و ایمان در دل ظلمت عصا می زد جهالت راهبر می شد خودش را نور جا می زد نمی بارید غیر از غم،نمی رویید غیر از یأس گل ریحانه در گور حماقت دست و پا می زد زمین تا مرز عصیان رفته بود از جرم آدم ها زمان در خواب بود و فتنه ناقوس عزا می زد خدا از سنگ بود و داشت شیطان در دل دنیا به شادی دست در خلق هزاران ماجرا می زد برای ختم این کابوس جانفرسای مرد افکن زمین دست توسل رو به درگاه خدا می زد جهان چشم انتظار آیتی در آسمان اما خدا اعجاز را بر سینه ی غار حرا می زد ندا آمد بخوان، ترسید، اما داشت در آن شب خدا با صوت جبرائیل ،«احمد» را صدا می زد زمان انعکاس نور بود و بعثت خورشید خدا مهر نبوت را به نام «مصطفی» می زد پس از یک عمر جان کندن میان هجمه ی غمها زمین لبخند با اعجاز «ختم الاوصیا» می زد محمد(ص) ذکر لبها شد،جهان زیبای زیبا شد عجب ذکری که دل با گفتنش خود را جلا می زد @golchine_sher