eitaa logo
گلچین شعر
16.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
432 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ای ناز آهوها و پرواز کبوتر ها سلام ای رازِ پنهان پشت زینت ها و زیورها سلام ای از ازل در دشتهای تا ابد جاری سلام ای برکتِ فیّاضِ زمزم ها و کوثر ها سلام ای روشنای سادگی اعجازِ چشمانت زلالِ جلوه ی آیینه از نسل پیمبر ها! بگو این پرده ها خورشید را پنهان نخواهد کرد نه این درگاه و این دربار و این دربان و این درها امام اهلِ تقوا دیدمت در دفترِ دعبل نه سلطانی که می گویند مداحانِ منبرها امام مهربانی ها که بارانِ نمازش را تفاوت نیست صحرای مسلمان ها و کافرها علی وارم بنوشان جرعه از جام سفالینت که جامِ زر ندارد نسبتی با ما ابوذر ها @golchine_sher
تو کیستی که "جان" تو را لبم خطاب می کند که دیدن تو قند در دل من آب می کند تو کیستی که تا کتاب قصه ی لبان تو گشوده می شود مرا نخوانده خواب می کند تو پیش روی زندگی شبیه کوه پشتمی همیشه روی شانه ات سرم حساب می کند دلم میان شادی تو و غرور خود بدان که شادی تو را عزیزم انتخاب می کند بمان که نبض واژه ها به خاطر تو می زند که شعر هم بدون تو مرا جواب می کند @golchine_sher
چنان نهفته‌ام اسرار عشق را که لبم خبر نیافت که نامِ که بر زبان من است @golchine_sher
بعدِ بوسه به لبِ پنجره فولادِ رِضا دو لبم مقصدِ زنبورِ عسل گردیده @golchine_sher
حج فقراست پس به حج می آیند اینجا سرطانی و فلج می آیند عمریست گدا و شاه عالم دارند به محضر ثامن الحجج می آیند @golchine_sher
ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم تویی ماه پشت ابر پنهان شد، گمان کردم تویی ردپایی تازه از پشت صنوبرها گذشت چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی ای نسیم بی‌قرار روزهای عاشقی هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی سایه‌ی زلف کسی چون ابر بر دوزخ گذشت آتشی دیگر گلستان شد، گمان کردم تویی باد پیراهن کشید از دست گل‌ها ناگهان عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت غنچه‌ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی کُشته‌ای در پای خود دیدی یقین کردی منم سایه‌ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی @golchine_sher
زیر باران بنشینیم که باران خوب است گم شدن با تو در انبوه خیابان خوب است با تو بیخوابی و بیتابی و دل مشغولی با تو حال خوش و احوال پریشان خوب است رو به رویم بنشین و غزلی تازه بخوان اندکی بوسه پس از شعر فراوان خوب است موی خود وا کن و بگذار به رویت برسم گاه گاهی گذر از کفر به ایمان خوب است شب خوبی است ، بگو حال زیارت داری ؟ مستی جاده ی گیلان به خراسان خوب است نم نم نیمه شب و نغمه ی عبدالباسط زندگی با تو ، کنار تو ، به قرآن خوب است @golchine_sher
غمِ تو را چنان عزیز داشت دل که پیشِ کس دم از شکایتی که نه! دم از گلایه هم نزد... @golchine_sher
بی تو این دیده کجا میل به دیدن دارد قصه‌یِ عشق مگر بی تو شنیدن دارد؟ @golchine_sher
برای توست می‌خواهم اگر باشوق فردا را که می‌خواهم اگر صاحب شوم هر چیز زیبا را به قدری من یقین دارم به وصل تو که حتی مرگ ندارد قدرتش را که نخواهد پیش هم مارا کدام آیینه از روزی که می‌آیی خبر دارد؟ کدام آینده از اندوه می‌خواهد رها ما را؟ نمی‌خواهم که از چیزی به جز تو باخبر باشم تو می‌آیی و من می‌رانم از خود قاصدک‌‌ها را دوباره می‌رسد روزی که برگردم به آغوشت که تا امروز رودی گم نکرده راه دریا را بیا با من سفر کن در سفر راز عجیبی هست که باهم همسفر کرده پرستوهای تنها را @golchine_sher
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را @golchine_sher
از سرخی لبان تو ای خون آتشین نار آفریده اند انار آفریده اند یک قطره بوی زلف تَرت را چکانده اند در عطردان ذوق و بهار آفریده اند @golchine_sher