eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
446 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
مثلِ "یعقوبی" که بی‌تابِ فراقِ "یوسف" است بارها پیراهنت را در بغل بوییده‌ام... @golchine_sher
وقتي تو خوبي من دلم آرام مي‌گيرد هر ممكن و ناممكني انجام مي‌گيرد جايي كه تاريخي‌ترين درد بشر عشق است گور مرا سرسختي «بهرام» مي‌گيرد يوسف! اگر لب تَر كني نارنج و چاقو هست اينجا زنِ عاشق زليخا نام مي‌گيرد بگذار من از نسلِ امروزي جدا باشم يك زن كه حتّي از نگاهت جام مي‌گيرد ناپخته‌ها من را نمي‌فهمند باور كن! ناپخته من را همچنان خود، خام مي‌گيرد آه از هوس‌هايي كه مي‌گيرد گلوي عشق عشقي كه قبل از آمدن فرجام مي‌گيرد آنقدر با افكار هم مُرديم و جنگيديم آدم ميان زندگي سرسام مي‌گيرد دنياي عاشق‌ها عجيب و غير معمولي‌ است ديدي پلنگ از عكس ماهش كام مي‌گيرد! بگذار هركس هر چه مي‌خواهد بگويد چون عاشق، سراغِ تشت را از بام مي‌گيرد... @golchine_sher
بگو کجا بروم من؟ به خانه‌ای که ندارم؟ چگونه سر بگُذارم به شانه‌ای که ندارم! کدام خاطره‌‌ات را بغل کنم که بیایی برای بودنم اینجا بهانه‌ای که ندارم من آن درخت کهنسال و خشک گوشه‌ی باغم که دلخوشم به بهار و جوانه‌ای که ندارم من آن پرنده ی غمگین، من آن مهاجر تنها چطور دل بسپارم به لانه‌ای که ندارم تو رفته‌ بودی و ای جان! رسیده بر لب من جان کجا پیِ تو بگردم نشانه‌ای که ندارم! @golchine_sher
بگو کجا بروم من؟ به خانه‌ای که ندارم؟ چگونه سر بگُذارم به شانه‌ای که ندارم! کدام خاطره‌‌ات را بغل کنم که بیایی برای بودنم اینجا بهانه‌ای که ندارم من آن درخت کهنسال و خشک گوشه‌ی باغم که دلخوشم به بهار و جوانه‌ای که ندارم من آن پرنده ی غمگین، من آن مهاجر تنها چطور دل بسپارم به لانه‌ای که ندارم تو رفته‌ بودی و ای جان! رسیده بر لب من جان کجا پیِ تو بگردم نشانه‌ای که ندارم! @golchine_sher
بگو کجا بروم من؟ به خانه‌ای که ندارم؟ چگونه سر بگُذارم به شانه‌ای که ندارم! کدام خاطره‌‌ات را بغل کنم که بیایی برای بودنم اینجا بهانه‌ای که ندارم من آن درخت کهنسال و خشک گوشه‌ی باغم که دلخوشم به بهار و جوانه‌ای که ندارم من آن پرنده ی غمگین، من آن مهاجر تنها چطور دل بسپارم به لانه‌ای که ندارم تو رفته‌ بودی و ای جان! رسیده بر لب من جان کجا پیِ تو بگردم نشانه‌ای که ندارم! @golchine_sher
بگو کجا بروم من؟ به خانه‌ای که ندارم؟ چگونه سر بگُذارم به شانه‌ای که ندارم! کدام خاطره‌‌ات را بغل کنم که بیایی برای بودنم اینجا بهانه‌ای که ندارم من آن درخت کهنسال و خشک گوشه‌ی باغم که دلخوشم به بهار و جوانه‌ای که ندارم من آن پرنده ی غمگین، من آن مهاجر تنها چطور دل بسپارم به لانه‌ای که ندارم تو رفته‌ بودی و ای جان! رسیده بر لب من جان کجا پیِ تو بگردم نشانه‌ای که ندارم! @golchine_sher