eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
345 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق دنیای مرا سوزاند اما پیشکش داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش ! ای که می‌گویی طبیب قلب‌های عاشقی  کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش  دشمنانت در پی صلحند اما چشم تو دوستان را هم فدا کرده‌ست، آنها پیشکش بس که زیبایی اگر یوسف تو را می‌دید نیز چنگ بر پیراهنت می‌زد، زلیخا پیشکش ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش @golchine_sher
۱۷ دی
بی من خوشی، وگرنه از آن تو می‌شدم جان می‌سپردم آخر و جان تو می‌شدم ‌ گفتم که مُردم از غم و گفتی به حرف نیست! ای کاش من حریف زبان تو می‌شدم... ‌ معشوق روزگار غزل‌های ناب! کاش هم‌عصر شاعران زمان تو می‌شدم ‌ ای عمر چندروزه‌ی دنیا! بدون عشق تا کی اسیر سود و زیان تو می‌شدم؟ ‌ پا بر سرم گذاشتی اکنون که آمدی ای مرگ داشتم نگران تو می‌شدم @golchine_sher
۲۶ دی
با منِ تنها غریبی، آشنای دیگران کاش من هم لحظه‌ای بودم به جای دیگران دست‌هایت دستم‌هایم را رها کردند و حال برگ پاییزم که می‌افتم به پای دیگران ابر خواهم بود تا از شهر پنهانت کنم دور باد از روی ماهت چشم‌های دیگران عشق اگر کفر است یا از کافران کافرترم یا خدایم فرق دارد با خدای دیگران زخم‌های من نه‌تنها از محبت‌های توست دست‌رنج روزگار است و دعای دیگران! @golchine_sher
۳۰ دی
گفتم فراق را به صبوری دوا کنم صبرم زیاد نیست، چرا ادعا کنم؟ بوسیدمش ز دور و چنین مستم از غرور گر بوسه بر لبش بگذارم چه‌ها کنم گفتم به قول خویش وفا کن، جواب داد کی قول داده‌ام که بخواهم وفا کنم؟ بیم فراق دارم و باید به شوق وصل شب تا سحر نماز بخوانم، دعا کنم ... اشکی نمانده‌است که جاری کنم ز چشم جانی نمانده‌است که دیگر فدا کنم ای عشق، من که عقل خود از دست داده‌ام، دیوانه‌ام مگر که تو را هم رها کنم؟ زاهد به ذوق آمده از شعر من ولی ننگا به من که ذوقی از این مرحبا کنم ‌ @golchine_sher
۱۷ بهمن
نیمی از جانِ مرا بردی، محبت داشتی نیمِ باقی‌مانده هم هروقت فرصت داشتی بر زمین افتادم و دیدم سراغم آمدی دستِ یاری چیست؟ سودایِ غنیمت داشتی خانه‌ای از جنسِ دلتنگی بنا کردم، ولی چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی زخم خوردم، گاهی از ایشان و گاه از چشمِ تو با رقیبان بر سرِ جانم رقابت داشتی ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته‌ست، کاش اندکی در مهربانی نیز همت داشتی @golchine_sher
۲۷ بهمن
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن با من دم از هوای کس دیگری بزن پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه من هم سری بزن ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن سرباز نیمه جان! به صف لشکری بزن درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت ای روزگار سیلی محکم‌تری بزن ! شاید که جام بشکنم و توبه‌ای کنم ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن @golchine_sher
۱ اسفند
سرد بودن با مرا دیوار یادت داده است نارفیق بی‌مروّت، کار یادت داده است توبه‌ات از روزهایم عشقبازی را گرفت آه از آن زاهد که استغفار یادت داده است دوستت دارم ولی با دوستانت دشمنی گردش دنیا فقط آزار یادت داده است عطر موهایت قرار از شهر می‌گیرد بگو دل‌ربودن را کدام عطار یادت داده است؟ عهد با من بستی و از یاد بردی، روزگار از وفاداری همین مقدار یادت داده است @golchine_sher
۳ اسفند
میانِ شادیِ دیدار و انتظار، یکی همیشه قسمتِ مرد است از این دو کار یکی هزار دوست غمم را شنیده است ولی  نیامده‌ست به یاری از این هزار یکی به سویت آمده‌ام با دو همسفر در راه دلِ شکسته یکی، جانِ بی‌قرار یکی تو پادشاهِ همه عالمی به تنهایی من از میانِ گدایانِ بی‌شمار یکی به بامِ هیچ‌کسی جز تو پر نخواهم زد که نیست مثلِ تو در خلق روزگار یکی! @golchine_sher
۵ اسفند
اندوه جهان چیست ؟ تویی داغِ یگانه دلسوختگان را چه به اندوه زمانه ؟ بر شانه بیفشان و مزن شانه به مویت بگذار حسادت بکند شانه به شانه زخم تبرت مانده ولی جای شکایت شادم که نگه داشته‌ام از تو نشانه از عشق چرا چشم بپوشم که ندارد این تازه مسلمان شده با کفر میانه بهتر که سرودی نسراییم و نخوانیم سخت است غم عشق در آید به ترانه @golchine_sher
۹ اسفند
آمد به مزار من و خشنودترین بود پس وعده‌ی دیدار که می‌گفت، همین بود ... از دشت گذر کرد خرامان و خرامان صیاد، فراوان و فراوان به کمین بود از جانب خود راندن و بر خاک نشاندن پاداش دعای منِ سجاده نشین بود ... زاهد، به نگاهی دل و دین باختی آخر ای وای اگر آخر تقوای تو این بود کم سرزنشت میکنم ای دل که به هر حال تقدیر تو در مساله عشق چنین بود ... @golchine_sher
۱۲ اسفند
عشق دنیای مرا سوزاند اما پیشکش داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش ! ای که می‌گویی طبیب قلب‌های عاشقی  کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش  دشمنانت در پی صلحند اما چشم تو دوستان را هم فدا کرده‌ست، آنها پیشکش بس که زیبایی اگر یوسف تو را می‌دید نیز چنگ بر پیراهنت می‌زد، زلیخا پیشکش ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش  @golchine_sher
۱۶ اسفند
در شهر عشق رسم وفا نیست، بگذریم یارای گفتن گله‌ها نیست، بگذریم دردی ست در دلم که دوایش نگاه توست دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم گفتی رقیب با من تنها مگر کجاست؟ گفتم رقیب با تو کجا نیست؟ بگذریم ابری که می‌گذشت به آهنگ گریه گفت: دنیا مکانِ ماندن ما نیست، بگذریم هرچند دشمنم شده‌ای دوست دارمت بر دوستان گلایه روا نیست بگذریم @golchine_sher
۲۸ اسفند