گر نگنجید به ظرفم غمِ او، خُرده مگیر
من یکی قطره و سامانِ غمشْ دریا بود!
#طالب_آملی
@golchine_sher
زِ خرده گیری روزِ حساب آزادم...
ورق سیاه چُنان کرده ام که نَتْوان خواند
#طالب_آملی
@golchine_sher
ترسم مده به تیغ که سر مست عشق را
غیر از خدا و هجر زکس بیم و باک نیست
#طالب_آملی
@golchine_sher
زینسان که رقص میکنم از شادی خیال
در نعمتِ وصال،
گر اُفتم چه ها کنم
#طالب_املی
@golchine_sher
عاشق به خواب تن ندهد جز به خوابِ مرگ
آن هم بدان امید که بیند جمال دوست
#طالب_آملی
@golchine_sher
نهاده ام به جگر داغ عشق و می ترسم
جگر نماند و این داغ بر جگر ماند!
#طالب_آملی
@golchine_sher
خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم
منزلی امن تر از گوشه ی تنهایی نیست...
#طالب_آملی
@golchine_sher
من بار سر به خاطر تیغ تو میکشم
ورنه تن ضعیف مرا، سر چه حاجت است؟
#طالب_آملی
@golchine_sher
مرا فُتاده چو بینی غمین مشو طالب!
که من ز روزِ ازل سبزهی لگدکوبم
#طالب_آملی
@golchine_sher
از ضعف به هر جا که نشستیم، وطن شد
وز گریه به هر سو که گذشتیم، چمن شد
جان دگرم بخش، که آن جان که تو دادی
چندان ز غمت خاک به سر ریخت که تن شد
پیراهنی از تار وفا دوخته بودم
چون تاب جفای تو نیاورد، کفن شد
هر سنگ که بر سینه زدم، نقش تو بگرفت
آن هم صنمی بهر پرستیدن من شد
عشاق تو هر یک به نوایی ز تو خشنود
گر شد ستمی بر سر کوی تو، به من شد
از حسرت لعل تو ز خون مژه طالب
چندان یمنی ریخت که گجرات، یمن شد
#طالب_آملی
@golchine_sher
این سر که ز اندیشه مرا بر سرِ زانوست
گر بر سرِ زانوی تو میبود، چه میبود؟
#طالب_آملی
@golchine_sher
عمرِ ما عمرِ شرابِ كهنه را مانَد كه هست
اولش بسيار شيرين، آخرش بسيار تلخ...
#طالب_آملى
@golchine_sher
ز خُرده گیری روز حساب آزادم
ورق سیاه چنان کردهام که نتوان خواند
#طالب_آملی
@golchine_sher
غم، فرستاده ی عشق است عزیزش دارید
که غریب است و زِ اقلیم وفا می آید...
#طالب_آملی
@golchine_sher
افروختن و سوختن و جامهدریدن
پروانه ز من شمع زمن گل زمن آموخت
#طالب_آملی
@golchine_sher
دلا چه دیده فروبستهای؟سپیده دمید...
سری بَر آر که خوش عالمیست عالمِ صبح ...!
#طالب_آملی
@golchine_sher
نامه بنویسم و خود از پِی قاصد بروم
آنقدر صبر ندارم که خبر گردد باز
#طالب_آملی
@golchine_sher
اكنون به دام صد غم و محنت منم اسير
آن مرغ خوشدلی كه تو ديدی پريد و رفت...
#طالب_آملی
@golchine_sher
ما زیر هفت پرده مِی ناب میکشیم
خون میخوریم و دست و دهن آب میکشیم
برخلق روشن است همه راز ما چو روز
جامی چو آفتاب به مهتاب میکشیم
در مسجدیم و طاعت میخانه شغل ماست
جامی به طاق ابروی محراب میکشیم
هرکس که بود، شد به خسی شکرگوی بحر
ما انتظار گوهر نایاب میکشیم
بر یاد او، به نیت او، بر خیال اوست
گر زهر و گر شراب، و گر آب میکشیم
#طالب_آملی
@golchine_sher
دوستان شاد شوند از غمِ پنهانی ما
جمع گردد دلِ یاران ز پریشانی ما
ما که ویران شدگانیم بدین دلشادیم
که جهانی شده آباد ز ویرانی ما...
#طالب_آملی
@golchine_sher
ما زیر هفت پرده مِی ناب میکشیم
خون میخوریم و دست و دهن آب میکشیم
برخلق روشن است همه راز ما چو روز
جامی چو آفتاب به مهتاب میکشیم
در مسجدیم و طاعت میخانه شغل ماست
جامی به طاق ابروی محراب میکشیم
هرکس که بود، شد به خسی شکرگوی بحر
ما انتظار گوهر نایاب میکشیم
بر یاد او، به نیت او، بر خیال اوست
گر زهر و گر شراب، و گر آب میکشیم
#طالب_آملی
@golchine_sher