فریاد مرا گرچه سرانجام شنیدی
ای دوست! به داد دل من دیر رسیدی
از یاد بِبَر قصهی ما را هم از امروز
دربارهی ما هرچه شنیدی نشنیدی
آرام بگیر ای دل و کم گریه کن ای چشم!
انگار نفهمیدی و انگار ندیدی
ای نی چه کشیدی مگر از خلق که هر دم
ما آه کشیدیم، تو فریاد کشیدی
گیرم که به دریا نرسیدی چه غم ای رود!
خوش باش که یک چند در این راه دویدی
#فاضل نظری
@golchine_sher
تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیست
دیدی که گشودی در و من پرنگشودم
#فاضل نظری
@golchine_sher
یک نقطه بیش، فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند!
#فاضل نظری
@golchine_sher
مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد، جهان، دار مکافات است...
#فاضل نظری
@golchine_sher
آنچه را عقل به یک عمر
به دست آورده است
"عشق"
یک لحظه کوتاه
به هم میریزد...
#فاضل نظری
@golchine_sher
تشنگانِ مِهر، محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق، از گدایی بهتر است
#فاضل نظری
@golchine_sher
بین تو و من رغبت دیدار نماندهست
هم فاصله ها کم شده هم حوصله ها کم
از عشق بپرهیز که صد راهزن اینجاست
آیند به این گردنه ها قافله ها کم...
#فاضل نظری
@golchine_sher
غیر مُشتی غنچهی پرپر چه باقی مانده است
از بهار، ای باغبان! دیگر چه باقی مانده است
عشق را در من دمیدی کاش میدیدی ز من
بعد از آن طوفان ویرانگر چه باقی مانده است!
تا چهل پیمانه نوشیدم ولی معلوم نیست
از شراب عمر در ساغر چه باقی مانده است
زندهایم اما از این رنجی که نامش زندگیست
غیر تکراری ملالآور چه باقی مانده است
عشق بعد از مرگ هم بیاعتنا از من گذشت
رد پایش بر مزارم گرچه باقی مانده است
#فاضل نظری
@golchine_sher
تو از کی عاشقی...؟
این پرسش آیینه بود از من
خودش از گریهام فهمید
مدت هاست، مدت هاست...
#فاضل نظری
@golchine_sher
نخ به پایِ بابادکهای کم طاقت مَبند
زندگی را هر چه آسانتر بگیری بهتر است
#فاضل نظری
@golchine_sher
به جستجوی تو
در چشم خلق خیره شدم
غریبهاند برایم تمام رهگذران
#فاضل نظری
@golchine_sher
از کوشش بیهوده خود دست کشیدم
در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست
#فاضل نظری
@golchine_sher