دیگر بس است هر چه دم از پیرهن زدیم
ای عشق ، حرف تازه بزن از کفن بگو
#فاطمه_عارف_نژاد
@golchine_sher
با هر کسی نمی شود از راز عشق گفت
من نیز عاشقم , غم خود را به من بگو
ما همنشین جام می و باده نیستیم
با شمع سینه سوخته از سوختن بگو
#فاطمه_عارف_نژاد
@golchine_sher
به غیر از تو ندارم در جهان یک آشنا حتی
قرار من! تویی تنها قرارم با خدا حتی
منی که قد کشیدم ساقه ساقه از دل غربت
نبودم لحظهای از ریشهٔ مهرت جدا حتی
نه تنها من _که از بیتابیام سر میرود شوقت_
صدایت میزنند این روزها گنجشکها حتی
کجای عالمِ تنهاییام دیدار تو حتمیست؟
به عشقت حاضرم پر وا کنم تا ناکجا حتی!
شنیدم مهربانی، بیشتر از هر خیال و وهم…
شنیدم دوست داری روسیاهان را… مرا حتی…
به کویت هرکه رو آورد، برگشتن نمیدانست
که از کوه غم تو برنمیگردد صدا حتی
***
سفر جای خودش، آنقدر دورم از وصالت که
نمیبینم منِ بیچاره خواب کربلا حتی
#فاطمه_عارف_نژاد
@golchine_sher