eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
446 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
نبی فریاد زد: بر عالَم و آدم مُسلَّم شد علیِّ بنِ ابی طالب، ولیُ اللهِ اعظم شد... @golchine_sher
سعی دارد کودکش را در عبا پنهان کند باید او تن را جدا ؛ سر را جدا پنهان کند گریه ی اصغر ، صدای هلهله ، با تیر خود حرمله باید صدا را در صدا پنهان کند مشتی از خون علی را ریخت سمت آسمان خواست تا جرم زمین را در هوا پنهان کند با غلاف خنجری ، بابا پسر را دفن کرد کربلا را خواست تا در کربلا پنهان کند گیرم اصلا طفل خود را پشت خیمه دفن کرد خنده های آخرش را در کجا پنهان کند.. @golchine_sher
باید که فقط یوسف زهرا بپسندد مارا چه نیازی‌ست که دنیا بپسندد؟! قنبر شدن این است که هر لحظه بگویی من راضی‌ام آن‌گونه که مولا بپسندد مجنون دمی از سرزنش خلق نرنجید دیوانه شد آن‌قدر که لیلا بپسندد از قافله دوریم؛ ولی کاش از آن دور یک ثانیه برگردد و مارا بپسندد یک عمر نشستیم که در باز کند؟؟ نه_ _یک بار بیاید به تماشا... بپسندد ما دغدغه داریم که ارباب ببیند ما دغدغه داریم که سقا بپسندد نه فکر حسابیم، نه دنبال ثوابیم ما آمده‌ایم اُمّ ابیها بپسندد  بگذار بخندند به این زار زدن‌ها... می‌ارزد اگر زینب کبری بپسندد @golchine_sher
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را همان مسیح که احیا کند مسیحا را همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش شده‌ست مشتریِ پا به قرص بازارش همان که چهره‌ی او نور فاطمی دارد کنار گونه‌ی خود، خال هاشمی دارد خدا کند بپذیرد مرا به خادمی‌اش سپید بخت شوم مثل خال هاشمی‌اش سلام یوسف زهرا! خوش آمدی آقا امید آخر دنیا! خوش آمدی آقا سلام یوسف زهرا! تورا صدا کردم برای آمدنت آمدم دعا کردم نگو که فاصله‌ی ما هزار فرسنگ است ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است عزیز فاطمه عمری‌ست بی تو دربدریم هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم عزیز فاطمه آقا! کجاست خانه‌ی تو؟! گرفته است دل تنگ ما بهانه‌ی تو تو آخرین پسر خانواده‌ی ماهی تو آبروی زمینی، بقیة اللهی... @golchine_sher
امیرالمومنین_ع_مدح امیرالمومنین_ع_عید_غدیر باید که تو را حضرت منان بنویسد در حد قلم نیست که قرآن بنویسد هر دست گدایی که به سوی تو دراز است مفهوم قنوتی‌ست که در بین نماز است سمت حرم توست دلم باز روانه «ای تیر غمت را دل عشاق نشانه» ایوان دلم خاک، طلایی بده مولا قدری به من خسته بهایی بده مولا آن چیست که در حج و طواف است؟ نشانه‌ست «مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه»‌ست... :: بر اسب سوار است قیامت شده بر پا دشمن به فرار است از این حالت مولا شمشیر کشیده‌ست که لشگر بگشاید باید برود یک‌تنه خیبر بگشاید «یا قادر» و «یا قاهر» و «یا فاتح» و «یا هو» این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو... مخصوص علی هست علی شیر خداوند آن یکّه جوانمرد به تعبیر خداوند... ...از ترس ز دستان عدویش سپر افتاد «با خشم علی هرکه در افتاد ور افتاد» :: احمد زند آیا نفسی غیر علی؟ نه بالا برود دست کسی غیر علی؟ نه «من کنتُ» که بر حیدر کرار رسیده‌ست حقّ است و سرانجام به حقدار رسیده‌ست @golchine_sher
امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_ولادت ذره ای در نزد خورشید درخشان توأیم تشنه‌ای در حسرت یک جرعه باران توأیم سال‌ها نان خورده‌ایم از سفره‌ی اولاد تو روزی ما می‌رسد چون بر سر خوان توأیم گوشه‌ای از صحن آیینه و یا صحن عتیق هرکجا هستیم گویی کنج ایوان توأیم زائران دختر تو زائران فاطمه‌اند تا ابد ممنون این لطف دو چندان توأیم ما غذای خانه‌هامان هم غذای حضرتی‌ست درمیان خانه هم در اصل مهمان توأیم بی گمان ایل و تبارت عزت این کشور‌ند در حقیقت اهل جمهوری ایران توأیم بچه‌های تو در ایران پادشاهی می‌کنند حضرت غربت‌نشین! مدیون احسان توأیم شش امامی نیستیم و نیستیم اهل وقوف امر، امر توست آقا، تحت فرمان توأیم بی گمان بی حب تو اسلام ابتر می‌شود دین هر کس پای خود، ما که مسلمان توأیم قبله‌ی ما را کشاندی سوی مشهد، در عوض_ بنده‌ی ناقابل شاه خراسان توأیم عبد صالح بوده‌ای، باب الحوائج بوده‌ای ماهم آقا از مریدان عموجان توأیم مست بودیم از غدیر خم، دوباره عید شد تو به دنیا آمدی، مستی ما تمدید شد @golchine_sher
حضرت_رقیه_س_شهادت «اصلاً رقیه نه، به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه‌ می‌کنی؟» در بین ازدحام و شلوغی بترسد و یک تن به او کمک نرساند چه‌ می‌کنی؟ اصلاً خیال کن که کسی دختر تو را در بین جمعیت بکشاند چه می‌کنی؟ یاکه خدانکرده کسی روی صورتش سیلی محکمی بنشاند چه می‌کنی؟ یا فرض کن که دختر تو جای بازی‌اش هرشب دعای مرگ بخواند چه می‌کنی؟ اصلاً کسی بیاید و با تازیانه‌اش خاک از لباس او بتکاند چه می‌کنی؟ @golchine_sher
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده ولی مسیر من و او به هم نیفتاده به خواب سخت فرو رفته پای همّت من وگرنه اسم کسی از قلم نیفتاده به غیر، کار ندارم به خویش می‌گویم چرا هنوز به ابروت خم نیفتاده؟ بقیع شاهد زنده، شبیه سامرّا که اتفاق از این دست، کم نیفتاده بماند اینکه به آن قوم رحم کرده حسین هنوز سفرهٔ شاه از کرم نیفتاده بماند اینکه چه خمپاره‌ها که آمده است ولی به حرمت او در حرم نیفتاده گذار پوست به دباغ‌خانه می‌افتد هنوز کار به دست عجم نیفتاده اگر که پرچم عباس روی گنبد رفت سه ساله خواست بگوید علم نیفتاده سه ساله خواست بگوید که دختر علی است هنوز قیمت تیغ دو دم، نیفتاده... @golchine_sher
دردهایم غالباً پیش تو درمان می‌شود با کریمان کارهای سخت آسان می‌شود پلک بر هم می‌زنی و روز را شب می‌کنی چشم اگر برداری از دریا، بیابان می‌شود خوب می‌دانم جهان وابسته‌ی الطاف توست در حقیقت ابر با اذن تو باران می‌شود بی گمان وقتی بیایی از سر شرمندگی پشت ماه روی تو، خورشید پنهان می‌شود دستِ پُر برگشته هرکس دستِ خالی آمده هر چه کم آورده‌ام اینجا فراوان می‌شود هرکسی آمد به “قم” اما نیامد "جمکران" وقت برگشتن به شهر خود پشیمان می‌شود خوش به حال روزه‌داری که به امید کرم در کنار سفره‌ات افطار مهمان می‌شود روز جمعه نامه‌ی اعمال مارا وا نکن حتم دارم واکنی، حالت پریشان می‌شود در قیامت دلخوشم اما به لطف جد تو ضامن من نیز "آقای خراسان" می‌شود @golchine_sher
به‌مناسبت ١٧ شوال، سال‌روز دلم غير ايوان پناهی نداشت دلم زائری بود و راهی نداشت دلم در بساطش جز آهی نداشت علی داشت آن را كه شاهی نداشت به دور امير كرم گشته‌ام صد و ده قدم در حرم گشته‌ام به او گفتم ای شاه! راهم بده امان نامه‌ای بر گناهم بده لياقت به يك دم نگاهم بده پناهی ندارم، پناهم بده صدا زد پريشانی‌ات با علی اگر خسته‌جانی بگو يا علی همين لحظه‌ها بود پيدا شدم علی گفتم و از زمين پا شدم شب و روز حيران مولا شدم گدا بودم او خواست آقا شدم دلِ من بدون علی بی كس است بميرم ببينم علی را بس است تحمل به اين نور لابد نبود ترک خوردن كعبه بی خود نبود و كعبه كه جای تَرَدُد نبود پس اين ها همه يك تولد نبود خدا خواست ثابت كند بر جهان علی هست يكتاترين در جهان فقيری كه انگشتر از او گرفت سليمان شد و ذكر ياهو گرفت زمين تخت او آسمان تاج او به دوش نبی بود معراج او اگر مدح او بر لبم جا گرفت يدالله دستان من را گرفت به من گفت از مرد خندق بگو بيا از علیٌ مع الحق بگو سه بار از نبی اذن ميدان گرفت علی هست پس مصطفی جان گرفت نبی گفت جانم به قربان او علی جان من هست و من جان او علی با خدا و خدا با علي علی يا خدا گفت، حق ياعلی اميری نداريم الّا علی اگر ناتوانی بگو يا علی @golchine_sher
دردهایم غالباً پیش تو درمان می‌شود با کریمان کارهای سخت آسان می‌شود پلک بر هم می‌زنی و روز را شب می‌کنی چشم اگر برداری از دریا، بیابان می‌شود خوب می‌دانم جهان وابسته‌ی الطاف توست در حقیقت ابر با اذن تو باران می‌شود بی گمان وقتی بیایی از سر شرمندگی پشت ماه روی تو، خورشید پنهان می‌شود دستِ پُر برگشته هرکس دستِ خالی آمده هر چه کم آورده‌ام اینجا فراوان می‌شود هرکسی آمد به “قم” اما نیامد "جمکران" وقت برگشتن به شهر خود پشیمان می‌شود خوش به حال روزه‌داری که به امید کرم در کنار سفره‌ات افطار مهمان می‌شود روز جمعه نامه‌ی اعمال مارا وا نکن حتم دارم واکنی، حالت پریشان می‌شود در قیامت دلخوشم اما به لطف جد تو ضامن من نیز "آقای خراسان" می‌شود @golchine_sher
دردهایم غالباً پیش تو درمان می‌شود با کریمان کارهای سخت آسان می‌شود پلک بر هم می‌زنی و روز را شب می‌کنی چشم اگر برداری از دریا، بیابان می‌شود خوب می‌دانم جهان وابسته‌ی الطاف توست در حقیقت ابر با اذن تو باران می‌شود بی گمان وقتی بیایی از سر شرمندگی پشت ماه روی تو، خورشید پنهان می‌شود دستِ پُر برگشته هرکس دستِ خالی آمده هر چه کم آورده‌ام اینجا فراوان می‌شود هرکسی آمد به “قم” اما نیامد "جمکران" وقت برگشتن به شهر خود پشیمان می‌شود خوش به حال روزه‌داری که به امید کرم در کنار سفره‌ات افطار مهمان می‌شود روز جمعه نامه‌ی اعمال مارا وا نکن حتم دارم واکنی، حالت پریشان می‌شود در قیامت دلخوشم اما به لطف جد تو ضامن من نیز "آقای خراسان" می‌شود @golchine_sher