eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
451 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دوست من هنوز بر آن عهد مانده‌ام هرجا که بوده نام تو خود را رسانده‌ام هم همنشین دشمن خویشم به مهر تو هم دوست را به قهر تو از خویش رانده‌ام وقتی عیار دوست و دشمن محبت است شادم که دوستدار تو را دوست خوانده‌ام پروانه‌های دور تو شمع‌اند بین خلق آتش گرفته‌ام که به آتش کشانده‌ام از هر « نظر » به « فضل » تو اقرار می‌کنم من این دو لفظ را به دو معنا نشانده‌ام! @golchine_sher
گفتی بمیر! این‌که تقاضای کوچکی‌ست دنیا برای بودنِ ما جای کوچکی‌ست از این‌طرف به آن‌طرف‌ِ تُنگ می‌گریخت ماهی به گریه گفت: «چه دریای کوچکی‌ست!» در خواب‌های کودکی‌ام قصر داشتم حالا ببین که «قصر» چه رؤیای کوچکی‌ست ای عشق! ای بزرگ‌ترین آرزویِ من فردای من بدون تو فردای کوچکی‌ست اندوهگین نمی‌شوم از رفتنت، برو می‌بینمت دوباره! که دنیای کوچکی‌ست @golchine_sher
ای دل ز هرچه هست چه باور کنی چه نه باید کشید دست چه باور کنی چه نه تا کی به پای آمدنش صبر می‌کنی دل برد و دل نبست چه باور کنی چه نه وقتی که رفت در غمش اشکی نریختم اما دلم شکست چه باور کنی چه نه سربسته گویمت سخن: آن‌کس که دوست بود با دشمنت نشست چه باور کنی چه نه حالا مدام شمع بسوزان بر این مزار پروانه مرده است چه باور کنی چه نه @golchine_sher
گیرم که در قمار محبت ضرر کنم، باید که از شکست نترسم، خطر کنم.. ‌ دیدار آخر است، کمی بیشتر بمان، می‌خواستم که درد دلی مختصر کنم.. ‌ فرزند آدمم که زِ سیبی گذر نکرد، پس من چگونه از لب سرخت حذر کنم ؟ ‌ از من عبور کردی و حالا تمام عمر، باید کنارِ خاطره‌های تو سر کنم.. ‌ هر جای شهر یاد تو را زنده می‌کند، راهی نمانده باید از اینجا سفر کنم ‌ @golchine_sher
ای دوست من هنوز بر آن عهد مانده‌ام هرجا که بوده نام تو خود را رسانده‌ام هم همنشین دشمن خویشم به مهر تو هم دوست را به قهر تو از خویش رانده‌ام وقتی عیار دوست و دشمن محبت است شادم که دوستدار تو را دوست خوانده‌ام پروانه‌های دور تو شمع‌اند بین خلق آتش گرفته‌ام که به آتش کشانده‌ام از هر « نظر » به « فضل » تو اقرار می‌کنم من این دو لفظ را به دو معنا نشانده‌ام! @golchine_sher
هی فکر می‌کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟ من سال‌هاست گریه نکردم، شما چطور؟ من سال‌هاست عاشق چشمی نبوده‌ام حالا نگاه کن منِ پر ادّعا چطور- برگشتم از غرورم و با چشم‌های خیس ساکت نشسته‌ام که ببینم تو را چطور- معنا کنم، الهه تلقین به شاعران شیطان که نیستی به گمانم، خدا چطور؟ هی فکر می‌کنم که چه شد عاشقت شدم؟ هی فکر می‌کنم که چرا؟ کی؟ کجا؟ چطور؟ @golchine_sher
ای جان! تو را به جان من خسته‌جان بمان دیگر بگو چگونه بگویم بمان؟ بمان از رفتنت همیشه خبر داده‌ای، ولی یکبار هم بدون خبر ناگهان بمان آغوش من به داشتنت گرم می‌شود ای مرغ پر گشوده در این آشیان بمان می‌میرم از حسادت خندیدنت به غیر از چشم‌های هرزه‌ی مردم نهان بمان «دلتنگ و دل‌سپرده» ، « دلارام و دل‌فریب » ما را چنین بخواه و خودت آنچنان بمان @golchine_sher
ای دل! ز هرچه هست چه باور کنی چه نه باید کشید دست، چه باور کنی چه نه تا کی به پای آمدنش صبر می‌کنی؟ دل بُرد و دل نبست چه باور کنی چه نه وقتی که رفت در غمش اشکی نریختم اما دلم شکست؛ چه باور کنی چه نه سربسته گویمت سخن آنکس که دوست بود با دشمنت نشست چه باور کنی چه نه حالا مدام شمع بسوزان بر این مزار پروانه مرده است؛ چه باور کنی چه نه؟ @golchine_sher
دیگر برای حرف زدن شوق و شور کو تا کی صدای سوگ؟ بگو بانگِ سور کو؟ آئینه‌ایم و هم‌نفسِ سنگ‌ها شدیم اما میان این همه، سنگِ صبور کو؟ یک هفته هم نشد که نبینیم رنگِ غم یوسف! چقدر صبر کنم پس وفور کو؟ ناباوران به باور ما طعنه می‌زنند پس آن گره‌گشای گره‌های کور کو؟ خورشید مرده است مگر؟ شب گرفته‌ایم آن اخرین امید، بقایای نور کو؟ دنیا فقط مسیر رسیدن به راحتی‌ست از من مپرس مقصد این راه دور کو...؟ @golchine_sher
پیش تو هرقدر از دلتنگی‌ام گفتم نشد درد دل کردم ولی از دردهایم کم نشد رفتی و در خود شکستم، نیستم غمگین که سرو بعد طوفان بر زمین افتاد اما خم نشد خواب دیدم در جهنم باز دنبال توام بر غم عشق تو حتی مرگ هم مرهم نشد هیچ‌کس جای تو را در خاطراتم پر نکرد بردی از یادم ولی یادت فراموشم نشد جز وصالت آرزوهای زیادی داشتم مثل صدها آرزوی دیگرم، این هم نشد @golchine_sher
نه از خندیدنم خندان نه از رنجیدنم غمگین مرا نادیده می‌گیرد چه دردی بیشتر از این؟ خدا عمرت دهد، آهسته این را گفت و ترکم کرد نفهمیدم که با حرفش دعایم کرد یا نفرین گمان کن روی آتش چند خرمن پنبه بگذارند نشد بر داغ عشقش حرف‌های دیگران تسکین تو ای دنیا چه مکر تازه‌ای در چنته‌ات داری؟ فریبت را نخواهم خورد بدسیمای خوش تزئین ! نفهمیدم چه‌ها دیدم، نمی‌دانم چه خواهم دید تمام زندگی خواب است! خوابی مبهم و سنگین @golchine_sher
ای دل ز هرچه هست، چه باور کنی چه نه! باید کشید دست، چه باور کنی چه نه! تا کِی به پای آمدنش صبر می‌کنی؟ دل بُرد و دل نبست! چه باور کنی چه نه! وقتی که رفت، در غمش اشکی نریختم امّا دلم شکست، چه باور کنی چه نه! سربسته گویمت سخن؛ آنکس که دوست بود با دشمنت نشست! چه باور کنی چه نه! حالا مدام شمع بسوزان بر این مزار پروانه مُرده است... چه باور کنی چه نه!... @golchine_sher