چگونه از دل غمگین حساب میگیرد
مگر خراج، کسی از خراب میگیرد؟
چه جای غم، که تو شادی و غم گرفته مرا
که هر که را به طریقی شراب میگیرد
شنیدهام ز رفیقان به حلقه مویت
دخیل هر که ببندد، جواب میگیرد!
به پای این گل اگر آبروی ما رفتهست
چرا رقیب ز رویش گلاب میگیرد؟
چه دلخراش نجابتی که مرگ هم حتی
مرا به تیزی قلاب از آب میگیرد
به پیشگاه خدایی به توبه آمدهام
که ناصوابِ مرا هم ثواب میگیرد
#محمدعلی_مقیمی
@golchine_sher
گرچه نزد ما سر ناسازگاری داشتی
پرچم تسلیم پیش دیگری افراشتی
ما گذشتیم از گناه دوستان اما تو هم
دشمن ما را نباید دوست میپنداشتی
عاقبت از رفتنت روزی پشیمان میشوی
راه برگشتن برای خود چرا نگذاشتی؟
کاش جای دردِ دل کردن برای دیگران
حرمت این عشق را چون من نگهمیداشتی
دوست وقت دشمنی هم دوست میماند، ولی
بعد از این تصمیم با تو، دشمنی یا آشتی؟!
#محمدعلی_مقیمی
@golchine_sher
فقط خدا نکند عشق آرزو باشد
دلیلِ این همه اندوه کاش او باشد!
چو دیگران خبر از داستانِ ما دارند
در این میانه کجا بیمِ آبرو باشد؟
بیا زِ عشق طریقِ سخن بیاموزیم
خوشا که بوسه سرآغازِ گفتوگو باشد
سخن زِ چشمِ پر از حیرتِ تو میشنوم
که برخلافِ تو آیینه راستگو باشد
همین کسی که دل از او بریدهای میخواست
کسی شود که برای تو آرزو باشد
#محمدعلی_مقیمی
@golchine_sher
از دل سوختهام سوختهتر میخواهی؟
آفتابی خود و از شمع، سحر میخواهی؟
من به جای تو به آغوش خطر خواهم رفت
تو برای سفرت یار دگر میخواهی؟
باید از سرخی لبهای تو میفهمیدم
خون رنگینتری از خون جگر میخواهی
سرفرازِ غم عشق توأم, اما, ای دوست
تو سرافکندگی اهل نظر میخواهی!
هر که از خلوت من میگذرد میرنجد
بیش از این از من تنها چه خبر میخواهی
یک وجب خاک پذیرای وجود من و توست
حاصل عمر همین است اگر میخواهی
#محمدعلی_مقیمی
@golchine_sher