eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
706 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
ماییم که از باده ی بی جان خوشیم هر صبح منوریم و هر شام خوشیم گویند سرانجام ندارید شما ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم!! @golchine_sher
اگر درد مرا درمان فرستی وگر كشت مرا باران فرستی وگر آن میر خوبان را به حیلت ز خانه جانب میدان فرستی وگر ساقی جان عاشقان را میان حلقه مستان فرستی همه ذرات عالم زنده گردد چو جانم را بر جانان فرستی وگر لب را به رحمت برگشایی مفرح سوی بیماران فرستی به دربان گفته‌ای مگذار ما را مرا هر دم بر دربان فرستی منم كشتی در این بحر و نشاید كه بر من باد سرگردان فرستی همی‌خواهم كه كشتیبان تو باشی اگر بر عاشقان طوفان فرستی مرا تا كی مها چون ارمغانی به پیش این و پیش آن فرستی دل بریان عاشق باده خواهد تو او را غصه و گریان فرستی یكی رطلی گران برریز بر وی از آن رطلی كه بر مردان فرستی دل و جان هر دو را در نامه پیچم اگر تو نامه پنهان فرستی تو چون خورشید از مشرق برآیی جهان بی‌خبر را جان فرستی چه باشد ای صبا گر این غزل را به خلوتخانه سلطان فرستی @golchine_sher
جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی ای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته از دام جهان جسته بازآ که ز بازانی هم آبی و هم جویی هم آب همی‌جویی هم شیر و هم آهویی هم بهتر از ایشانی چند است ز تو تا جان تو طرفه تری یا جان آمیخته‌ای با جان یا پرتو جانانی نور قمری در شب قند و شکری در لب یا رب چه کسی یا رب اعجوبه ربانی هر دم ز تو زیب و فر از ما دل و جان و سر بازار چنین خوش‌تر خوش بدهی و بستانی از عشق تو جان بردن وز ما چو شکر مردن زهر از کف تو خوردن سرچشمه حیوانی @golchine_sher
ای خداوند یکی یار جفا کارش ده دلبر عشوه گر و سرکش و خونخوارش ده چند روزی ز پی تجربه بیمارش کن با طیبان دغا پیشه سر و کارش ده تا بداند که شب ما به چسان میگذرد درد عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده @golchine_sher
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو @golchine_sher
ای در دل من، میل و تمنا، همه ی تو! وندر سر من، مایه سودا، همه ی تو! هر چند به روزگار در می‌نگرم امروز همه ی تویی و فردا همه ی تو @golchine_sher
در آرزوی تو عُمر بردم شب و روز عمرم همه رفت و آرزوی تو نرفت ‌ ‌@golchine_sher
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای (ز بهر) هیچ بر هیچ مپیچ دانی که پس از مرگ چه ماند باقی عشق است و محبت است و باقی همه هیچ @golchine_sher
اندر دل بی‌ وفا غم و ماتم باد آن را که وفا نیست ز عالم کم باد... @golchine_sher
نردبان اين جهان ما و منيست عاقبت اين نردبان افتادنيست لاجرم هر کس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست @golchine_sher
تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی @golchine_sher
اوست نشسته در نظر، من به کجا نظر کنم اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر برم @golchine_sher
نردبان این جهان ما و منی است عاقبت این نردبان افتادنی است ابله آن کس رفت بالا تر نشست استخوانش خرد تر خواهد شکست @golchine_sher
روزها فكر من این است و همه شب سخنم كه چرا غافل از احوال دل خویشتنم از كجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود؟ به كجا می‌روم آخر ننمایی وطنم؟ مانده‌ام سخت عجب، كز چه سبب ساخت مرا؟ یا چه بوده ست مراد وی از این ساختنم؟ خرّم آن روز كه پرواز كنم تا بر‍‍ِ دوست به امید سر كویش، پَر و بالی بزنم كیست آن گوش، كه او می‌شنود آوازم؟ یا كدامین كه سخن می‌نهد اندر دهنم من به خود نامدم اینجا، كه به خود باز روم آنكه آورد مرا، باز برد تا وطنم مرغ باغ ملكوتم، نیم از عالم خاك چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم @golchine_sher
هزار بار پیاده طواف کعبه کنی قبول حق نشود گر دلی بیازاری! @golchine_sher
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ دانی که پس از عمر چه ماند باقی مهر است و محبت است و باقی همه هیچ @golchine_sher
بیدار شو ای دل ڪه جهان می‌گذرد وین مایهٔ عمر رایگان میگذرد در منزل تن مَخُسب و غافل منشین ڪز منزل عمر ڪاروان میگذرد @golchine_sher
ای در دل من، میل و تمنا، همه تو! وندر سر من، مایه سودا، همه تو! هر چند به روزگار در می نگرم امروز همه تویی و فردا همه تو @golchine_sher
اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد آن را که وفا نیست ز عالم کم باد دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد جز غم که هزار آفرین بر غم باد @golchine_sher
بی‌همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود ...! @golchine_sher
بی‌همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود ...! @golchine_sher
ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن باغ جان را تازه و سرسبز دار قصد این مستان و این بستان مکن چون خزان بر شاخ و برگ دل مزن خلق را مسکین و سرگردان مکن بر درختی کآشیان مرغ توست شاخ مشکن مرغ را پران مکن جمع و شمع خویش را برهم مزن دشمنان را کور کن شادان مکن کعبه اقبال این حلقه است و بس کعبه اومید را ویران مکن این طناب خیمه را برهم مزن خیمه توست آخر ای سلطان مکن نیست در عالم ز هجران تلخ‌تر هرچه خواهی کن ولیکن آن مکن @golchine_sher
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود خمر من و خمار من باغ من و بهار من خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی آب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌شود گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی آن منی کجا روی بی‌تو به سر نمی‌شود دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی این همه خود تو می‌کنی بی‌تو به سر نمی‌شود بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی باغ ارم سقر شدی بی‌تو به سر نمی‌شود خواب مرا ببسته‌ای نقش مرا بشسته‌ای وز همه‌ام گسسته‌ای بی‌تو به سر نمی‌شود @golchine_sher
آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد راه دهید یار را آن مه ده چهار را کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد چاک شده است آسمان غلغله‌ای‌است در جهان عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود ما چه نشسته‌ایم پس شه ز شکار می‌رسد باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد خلوتیان آسمان تا چه شراب می‌خورند روح خراب و مست شد عقل خمار می‌رسد چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما زان که ز گفت‌و‌گوی ما گرد و غبار می‌رسد @golchine_sher
صبح است و صبا مشک فشان می گذرد دریاب که از کوی فلان می گذرد برخیز چه خُسبی که جهان می گذرد بوئی بِستان که کاروان می گذرد @robaiiyat_takbait