افـــــــــتاده نــــگاهم به نگاه ِرمضان
چشمِ من و دست بی گناهِ رمضان
امید که از کشورمان دور شود
هر درد و بلا به حق ماه رمضان
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
سیر نمی شود دلـم، هـر چـه نگاه می کنم
مـانـده ام و نمی روم ، عمـر تبـاه می کنم
امشب از این ترانه ها، بویخوشی نمیرسد
"شعـر سپید" میشود، هر چه سیاه می کنم
خستهٔخسته ام دِگر، خسته ازاین وآن همه
راز و نیـازِ خویـش را ، بـا دلِ چـاه می کنم
قطـعِ امیـد کرده ام ، از تـو وُ از بهشتِ تـو
هر چه کـه توبـه کرده ام، باز گنـاه می کنم
فرصتِ زنده بودنم،بسته به یک نَفَس شده
ایـن نفـسِ بُریده را، نذرِ تـو " آه " می کنم
لحظه یِ آخر است وُ من ، با قلمِ خیالِ خود
حلقه یِ دارِ خویش را، هدیه به ماه می کنم
#مهدی_حصاری
@golchine_sher
من پیر شدم، دیر رسیدى، خبرى نیست
مانند من آسیمه سر و دربدرى نیست
بسیار براى تو نوشتم غم خود را
بسیار مرا نامه، ولى نامه برى نیست
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را
حالا که درى هست مرا بال و پرى نیست
حالا که مقدر شده آرام بگیرم
سیلاب مرا برده و از من اثرى نیست
بگذار که درها همگى بسته بمانند
وقتى که نگاهى نگران پشت درى نیست
بگذار تبر بر کمرِ شاخه بکوبد
وقتى که بهار آمد و او را ثمرى نیست
تلخ است مرا بودن و تلخ است مرا عمر
در شهر به جز مرگ متاع دگرى نیست
#ناصر_حامدی
@golchine_sher
گوشه گيران زودتر دل را تصرف مى كنند!
بيشتر دل مى برد خالى كه در كنج لب است...
#صائب_تبریزی
@golchine_sher
هر شب قنوت او مسیر کهکشان می شد
یک راه نوری از زمین تا آسمان می شد
آری خدیجه هم مطهر هم معطَّر بود
پس آب در دستش گلاب و زعفران می شد
تا "یا رسول الله" از لبهاش برمیخاست
آقای او، سر تا به پای خویش، جان می شد
او تا قیامت سربلند از ابتلائات است
حتی اگر صدبار دیگر امتحان می شد
من مطمئن هستم اگر عمرش به دنیا بود
مادربزرگی بی نهایت مهربان می شد
خواندند امالمؤمنین او را، ولی ای کاش
این ذکر نورانی، فرازی از اذان می شد
یا مصحفی از عرش نازل میشد و در آن
هر آیه اش مدح عیان او بیان می شد
او سوره ی مهر است و قلبش آیه ی نور است
هر شب قنوت او مسیر کهکشان می شد
#احمد_ایرانی_نسب
#عضوکانال
#وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
@golchine_sher
تاوانِ عمرِ رفتهی ما را که میدهد؟
فردا جوابِ حسرتِ ما را که میدهد؟!
#اسیر_شهرستانی
@golchine_sher
پشتت به من است من که عاشق هستم
از قهقهه هات غرق هق هق هستم
تو چشم نداشتی ببینی من را
من آینه ی شکسته ی دق هستم
#جلیل_صفربیگی
#عضوکانال
@golchine_sher
می خواست تا پنهان کند چشمان آبی را
بر چهره اش می ریخت موهای شرابی را
با ناز و عشوه کوچه ی ده را قدم می زد
مُد کرد اینسان شیوه ی بازار یابی را
با رختهای شسته می آمد به روی بام
حجم تنش با عشق پس می زد رکابی را
بارقص می انداخت پیراهن به روی بند
تا سهم چشم ده کند بیدار خوابی را
باغ بهشتی بود و هرکس در تنش می دید
پیوند گیلاس و هلو، سیب و گلابی را
یک روز برق چشمهایش کار دستم داد
او قبله شد تا من بفهمم قبله یابی را
می خواستم او را اگر چه مادرم می گفت
آتش به جانش باب کرده بی حجابی را
می خواستم او را دلم هرگز نمی فهمید
معنای تلخ واژه ی خانه خرابی را
اما عروس خان بالا شد خودش می خواست
جای رعیت بچه یک آدم حسابی را
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
@golchine_sher
غروب ، در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت
#محمدکاظم_کاظمی
@golchine_sher
خداوندا دلم غم دارد امشب
دلم در سینه ماتم دارد امشب
برای همرهی در نیمه ی شب
دلم یاری به بَر کم دارد امشب
به یادِ نازنینِ مهربانی
زبان ذکرِ دمادم دارد امشب
به دل داغَست ودرجانِ من آتش
دو چشمان تَرَم یَم دارد امشب
دلم نه مونس وغمخوار و مَحرَم
نه یاری و نه همدم دارد امشب
نه بر جان ودلم آرامشی هست
نه چشمم خوابِ خُرَّم داردامشب
بجز غم از دلم چیزی مجوئید
دلِ (مهدی) فقط غم دارد امشب
#مهدی_میرابی
#عضوکانال
@golchine_sher
آمدم در محضرت جانا غزل خوانی کنم
با دوبیت توبه ابراز پشیمانی کنم
بار دیگر می شود تا پیش الله و صمد
واسطه بر توبه ام شاه خراسانی کنم؟
گر بدم آقا ولی حالا پشیمانم ببین
صادقانه آمدم تا توبه در مانی کنم
من که در باب الجوادت عهدو حاجت کرده ام
آمدم تا در حریمت دل چراغانی کنم
این کویر گونه ام را پیش پایت می نهم
گوشه ی فرش حرم را خیس و بارانی کنم
پای اگر بر روی چشمانم گذاری بعد از این
خاک کویت می شوم تا سود شایانی کنم
#فاطمه_دستجردی
#عضوکانال
@golchine_sher
هرچند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرام تو شد ای عشق، حلالت
#فاضل_نظری
@golchine_sher