میخواستم ببوسمت ، ايمان نمیگذاشت
ترس از فرشتههای نگهبان نمیگذاشت
میخواستم بغل کنمت تنگ و تنگتر
اما لهیب شعلهی سوزان نمیگذاشت
باید خدا که عاقل و خوبست اینقَدَر
اعجاز توی طرز نگاهت نمیگذاشت
یا سیب گونههای تورا کال میکشید
یا در دهانم اینهمه دندان نمیگذاشت
مثل نمازهای قضایی شدم که تو
میخواستی بخوانی و... شیطان نمیگذاشت
میخواستم ببوسم و میخواستی، اگر
تردید توی دامن انسان نمیگذاشت...
عذرا هندالی
غزل گفتن نمی ارزيد دشنامش به تحسينش
بگو ای دوست بخشيدم دعايش را به نفرينش !
بدا قومی كه با "جهل و جمالش" فخر بفروشد
بدا اسبی كه مغرورش كند زيبايی زينش !
غلط می گيرد از طرز ادای "ضاد" ضالينم
همان شيخی كه می بينم هزاران رخنه در دينش
نخواهد ديد لطف بی شمارم را و غير از اين
نبايد انتظاری داشت از آن چشم كم بينش
جهان گشته ست و حالا كودكی بی دست و پا دارد
به ما درس تكامل می دهد ! می سوزم از اينش...
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
رفتی و بعد تو بر پنجره باران زده است
بی سبب نیست که مردی به خیابان زده است
رفتی و بعد تو این خانه پُر از دلهره شد
وضعِ جسمانیِ من آه چه بُحران زده است
بین من با تو که یک "واو" نباید باشد
هر کسی آمده بر فاصله دامان زده است
نیمه شب یک نفر از آینه بیرون زد و گفت :
خانه ی بی تو فقط خانه ی شیطان زده است
رفته ای ، قافیه هاطعم عجیبی دارند
قلب من سیبِ گلابیست که دندان زده است
دسـت تقدیر مرا از تو جدا می خواهد
فالِ تلخی هم اگر دست به جبران زده است
آمدی از دَر و همسایه شنیدی...دیر است
عاشق از داغِ جُنونت به بیابان زده است!
#سعید_شیروانی
@golchine_sher
حال من حال اسیریست که هنگام فرار...
یادش افتاد کسی منتظرش نیست نرفت!
#حسین_عباسی_فر
@golchine_sher
می بارد از این پنجره شر شر ، باران
عاشق شده می کند تظاهر ، باران
من منتظر تو ماندم ، اما....افسوس
بر پنجره می زند تلنگر ، باران
#سیمین_علیزاده
@golchine_sher
عاشق شدن را داشتم از یاد می بردم
این شیر را بیدار کردی بچه آهوجان
مهدی فرجی
@golchine_sher
وقتی که ناگهان وسط شعر می پری
با عاشقانه های خودم حال میکنم
یاسر ساجدی
@golchine_sher
نگویمت که چنان باشی و چنین باشی
تو بهترینی و خوب است بهترین باشی
گمان کنم که تو با این حرارت و حرکات
دلیل اصلی گرمایش زمین باشی
محمد سلمانی
@golchine_sher
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام
دل تو را می طلبد، دیده تو را می جوید
#صائب_تبریزی
@golchine_sher
وصیت کردهام بعد از مرگم،
همراه من،
دو فنجان چای هم دفن کنند!
شاید صحبتهای من با خدا به درازا کشید...
بههرحال، دلخوریها کم نیست...
#سیمین بهبهانی
@golchine_sher
خونین دلان به دیدهی تر گفتگو کنند
محتاج نیست شیشه به گویایی زبان
#بیدل دهلوی
@golchine_sher
من بودم و
دل بود و
کناری و
فراغی
این عشق کجا بود
که ناگه به میان جست...
# وحشی بافقی
@golchine_sher