پیــــش از تو آب معنی دریا شدن نداشـت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشـت
بسیـــار بـــود رود در آن برزخ کبـــود
اما دریـغ، زهـــره ی دریــا شدن نداشــت
در آن کویـــر سوختــــــه، آن خاک بیبهار
حتی علـــــف اجازه ی زیبــا شدن نداشت
گم بود در عمیــــق زمین شــــانه ی بهـار
بی تو ولی زمینــــــه ی پیدا شدن نداشت
دلها اگــر چه صـاف، ولی از هراس سنگ
آیینـــه بـود و میـل تمـاشـا شـدن نـداشـت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
ایـن عقـده تا همیشه سر وا شدن نداشت
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرئت فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ، زَهرۀ دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بیبهار
حتی علف اجازۀ زیبا شدن نداشت
گم بود در عمیقِ زمین شانۀ بهار
بیتو ولی زمینۀ پیدا شدن نداشت
دلها اگرچه صاف، ولی از هراسِ سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سرِ وا شدن نداشت
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
هر صبح با سلام تو بیدار میشویم
از آفتابِ چشم تو سرشار میشویم
در چشمهای آبیات، ای تا افق وسیع!
یک آسمان ستارهی سیّار میشویم
یک آسمان ستاره و یک کهکشان شهاب
بر روی شانههای شب آوار میشویم
چندینهزار پنجره لبخند میزند
تا روبروی فاجعه دیوار میشویم
روزی هزار مرتبه تا مرگ میرویم
روزی هزار مرتبه تکرار میشویم
فردا دوباره صبح میآید از این مسیر
چشمانتظارِ لحظهی دیدار میشویم...
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
من همان شبان عاشقم
سینه چاک و ساکت و غریب
بیتکلف و رها
در خراب دشتهای دور
در پی تو میدوم
ساده و صبور
یک سبد ستاره چیدهام برای تو
یک سبد ستاره
کوزه ای پرآب
دستهای گل از نگاه آفتاب
یک عبا برای شانههای مهربان تو
در شبان سرد
چاروقی برای گامهای پرتوان تو
در هجوم درد
من همان بلال الکنم
در تلفط تو ناتوان
آه از عتاب!
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
تاریک کوچههای مرا آفتاب کن
با داغهای تازه، دلم را مجاب کن
ابری غریب در دل من رخنه کرده است
بر من بتاب، چشم مرا غرق آب کن
ای عشق ای تبلور آن آرزوی سبز
برخیز و چون سکوت، دلم را خطاب کن
ای تیغ سرخ زخم، کجا میروی چنین
محض رضای عشق، مرا انتخاب کن
ای عشق، زیر تیغ تو ما سر نهادهایم
لطفی اگر نمیکنی، اینک عتاب کن
#سلمان_هراتی
@golchine_sher