دلا چندی است صحرایی شدی تو
رفیق خوب تنهایی شدی تو
بگو آن دورها با کی نشستی
که مثل گل تماشایی شدی تو
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
از روی مهر با من دل خسته یار شو
پاییز کوچه های دلم را بهار شو
ای مانده در نهان درختان آفتاب
چون غم میان سینه ی من ماندگار شو
پایان التهاب، شروع نگاه توست
من یک کویر تشنگی ام، جویبار شو
در دوزخی که معصیت بودن آفرید
آرامش بهشتی یک چشمه سار شو
کی بی حضور آیینه ها می توان شکفت
ای دل تو رو به روی من آیینه دار شو
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
چنان درخت در این آسمان سری داریم
برای حادثه دست تناوری داریم
وفور فتنه اگر هست آسمان با ماست
که چشم لطف ز دنیای دیگری داریم
اگر چه از عطش و التهاب می خوانیم
برای عشق ولی دیده ی تری داریم
چنان پرنده در آن میهمانی آبی
ز جنس ابر به بالای خود پری داریم
برای رفتن از اینجا میان سینه ی تنگ
دلی به پاکی بال کبوتری داریم
دوباره بر لب دل خواهش شکستن رُست
هنوز آرزوی زخم دیگری داریم
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
از روی مهر با من دل خسته یار شو
پاییز کوچه های دلم را بهار شو
ای مانده در نهان درختان آفتاب
چون غم میان سینه ی من ماندگار شو
پایان التهاب، شروع نگاه توست
من یک کویر تشنگی ام، جویبار شو
در دوزخی که معصیت بودن آفرید
آرامش بهشتی یک چشمه سار شو
کی بی حضور آیینه ها می توان شکفت
ای دل تو رو به روی من آیینه دار شو
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
دلم گرفته از این سقف های بی روزن
که عشق رهگذر کوچههای باران است
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
ما بی تو تا دنیاست، دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم
ای سایهسار ظهر گرم بیترحم
جز سایۀ دستان تو جایی نداریم
تو آبروی خاکی و حیثیت آب
دریا تویی، ما جز تو دریایی نداریم
خورشید، چشم توست، چشمان تو خورشید
تا نشکفد چشم تو فردایی نداریم
وقتی عطش میبارد از ابر سترون
جز نام آبی تو آوایی نداریم
شمشیرها را گو ببارند از سر بغض
از عشق، ما جز این تمنایی نداریم
#سلمان_هراتی
#سوم_شعبان
#میلاد_امام_حسین
@golchine_sher
اگرچه سینهی من شوره زار تنهایی است
ولی نگاه ترم آشنای باران است...
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
پایان التهاب، شروع نگاه توست
من یک کویر تشنگیام، جویبار شو!
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
دلم گرفته از این روزها دلم تنگ است
میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است
مرا گشایش چندین دریچه کافی نیست
هزار عرصه برای پریدیم تنگ است
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
صبح شد
آی نمیباید خُفت
چشم بگشای که خورشید شِکُفت
باز کن پنجره را با دم صبح
باید از خانه دل
گرد پریشانی رُفت
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرئت فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ زهرهٔ دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار
حتی علف اجازهٔ زیبا شدن نداشت
گم بود درعمیق زمین شانهٔ بهار
بی تو ولی زمینهٔ پیدا شدن نداشت
دلها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سر وا شدن نداشت
#امام_خمینی_رحمه_الله_علیه
#رحلت
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
ساعت انشا بود
و چنین گفت معلم با ما:
بچهها گوش کنید
نظر من این است
شهدا خورشیدند
مرتضی گفت: شهید
چون شقایق، سرخ است
دانشآموزی گفت:
چون چراغی است که در خانهی ما میسوزد
و کسی دیگر گفت:
آن درختی است که در باغچهها میروید
دیگری گفت: شهید
داستانی است پر از حادثه و زیبایی
مصطفی گفت: شهید
مثل یک نمرهی بیست
داخل دفترِ قلبِ من و تو میمانَد.
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
پایان التهاب،شروع نگاه توست
من یک کویر تشنگیام،جویبار شو!
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
باد ایستاده بود
آفتاب هیچ بود
کهکشان درنگ داشت
خاک بی قرار بود
تا تو آمدی
شب بهار شد
سنگ
چکّه چکّه ریخت
جویبار شد
ابتدای تو
امتزاج آسمان و خاک بود
ای تمام تو تمام نور
تا ببینمت
هرستاره روزنی است
سمت بی نهایت حضور تو
چون که نیستی
آفتاب فرصتی است
با شباهتی غریب
تا کتاب آب را بیان کند
از حضور مهربان تو
لیکن ابرهای وهم
پهن می شوند
من میان ابر و خاک
مانده ام غریب
بی تو خاک را
عادت حیات نیست
بی تو از چه می توان سرود
بعد تو
هر دریچه ای که دیده ام
چشم احتیاج بود
هرکجا که گشته ام
یک خرابه التهاب بود
تا تو آب را بیاوری
آب و باد و خاک
راز فقر را
با توگفته اند
لطف دست های تو بهار را نوشت
روی برگ باغ های فقر
دشت های لخت
نخل های رنج
ای حلاوت بهشت در نگاه تو
تا که بشکفد بهار من
مثل آب
از کنار من عبور کن!
#سلمان_هراتی
#مدح_علی ع
@golchine_sher
پدرم کارگر است
به مزرعه می آید
با آخرین ستاره
از آسمان صبح
و باز می گردد
با اولین ستاره
در آسمان شب
پدرم خورشید است
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
جهان ،قرآن مصور است
و آیه ها در آن
به جای اینکه بنشینند، ایستاده اند
درخت یک مفهوم است
دریا یک مفهوم است
جنگل و خاک و ابر
خورشید و خاک و گیاه.....
با چشمهای عاشق بیا
تا جهان را تلاوت کنیم
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
تمام خانه ها پر از نور ناب خواهد شد
اگر به صبحدم ای آفتاب برخیزی
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
صبح شد، آی نمیباید خفت
چشم بگشای که خورشید شکفت
باز کن پنجره را با دم صبح
باید از خانه دل، گَرد پریشانی رُفت
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
ساعت انشاء بود
و چنین گفت معلم با ما:
بچه ها گوش کنید
نظر من این است
شهدا خورشیدند
مرتضی گفت:شهید
چون شقایق سرخ است
دانش آموزی گفت :
چون چراغی است که در خانه ی ما می سوزد
و کسی دیگر گفت:
آن درختی است که در باغچه ها می روید
دیگری گفت: شهید
داستانی است پر از حادثه و زیبایی
مصطفی گفت : شهید
مثل یک نمره ی بیست
داخل دفتر قلب من و تو می ماند
#سلمان_هراتی
#شهید
@golchine_sher
صبح شد، آی نمیباید خفت
چشم بگشای که خورشید شِکفت
باز کن پنجره را با دم صبح
باید از خانه ی دل، گَرد پریشانی رُفت
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
فردا
با یک زلزله صبح میشود
آنگاه پیامبران
با شاخهای از گل محمدی
به دنیا میگویند:
صبح بخیر!
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
پیش از تو آب معنی دریاشدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فرداشدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ، زَهرهٔ دریاشدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بیبهار
حتی علف اجازهٔ زیباشدن نداشت
گم بود در عمیق زمین شانهٔ بهار
بیتو ولی زمینهٔ پیداشدن نداشت
دلها اگرچه صاف، ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشاشدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سرِ واشدن نداشت
#امام_خمینی #دهه_فجر
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
ما بیتو تا دنیاست دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم
ای سایهسار ظهر گرم بیترحم
جز سایۀ دستان تو جایی نداریم
تو آبروی خاکی و حیثیّت آب
دریا تویی، ما جز تو دریایی نداریم
خورشید، چشم توست، چشمان تو خورشید
تا نشکفد چشم تو فردایی نداریم
وقتی عطش میبارد از ابر سِتَروَن
جز نام آبی تو آوایی نداریم
شمشیرها را گو ببارند از سر بغض
از عشق، ما جز این تمنایی نداریم
#سلمان_هراتی
#امام_حسین_علیهالسلام
@golchine_sher
بهار غنچهی سبزی است
که مثل لبخند باید
بر لب انسان بشکفد
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
پدرم کارگر است
به مزرعه میآید
با آخرین ستاره
از آسمان صبح
و بازمیگردد
با اولین ستاره
در آسمان شب
پدرم خورشید است
#سلمان_هراتی
#پدر
#کارگر
@golchine_sher