eitaa logo
گلچین شعر
15.4هزار دنبال‌کننده
964 عکس
324 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
خواستم پنجره را باز کنم گفتی نه جای ِ مهتاب تو را ناز کنم گفتی نه دست بردم بزنم پرده به یکسو و خودم خانه را غرق در آواز کنم گفتی نه به سرم زد گل ِ گلدان اتاقت بشوم عطر خود را به تو ابراز کنم گفتی نه آرزو داشتم آیینه شوم تا که تو را یک دل ِ سیر برانداز کنم گفتی نه زخمه برداشتم از شوق شده مثل نسیم تاری از موی ِ تو را ساز کنم گفتی نه آمدم حافظ ِ آن شاخه نباتت باشم عشق را ساکن ِ شیراز کنم گفتی نه زیر آوار سکوتی که به جانم می ریخت لب گشودم سخن آغاز کنم گفتی نه دلخور از تو به در باز قفس خیره شدم آسمان گفت که پرواز کنم .. گفتی نه ! @golchine_sher
هزار هیچ کس این جا درون من تنهاست هزار تکه ام و تکه تکه یاد توام صابر @golchine_sher
گاهی به خدا نفس کشیدن، سخت است یعنی نفسی تو را ندیدن، سخت است با زورِ مُسکنِ قوی خوابیدن با دلهره از خواب پریدن، سخت است عاشق نشدی، زندگی ات تلخ شود تا درک کنی که دل بریدن، سخت است بعد از تو خدا شبیهِ تو خلق نکرد یعنی که شبیه ات آفریدن، سخت است هر روز سرِ کوچه نشستن تا شب از فاصله های دور دیدن، سخت است حقا که تو سهم من نبودی حالا فهمیدن این درد شدیدن، سخت است باشد تو برو زندگی ات شاد؛ ولی بی تو به خدا نفس کشیدن سخت است @golchine_sher
ابرِ بارنده به دریا می‌گفت: گر نبارم تو کجا دریایی؟ در دلش خنده‌کنان دریا گفت: ابر بارنده، تو هم از مایی! مصدق @golchine_sher
دورنگاهت حصارمی چینم از دوست داشتن هایم تا ممنوع شود ورود احساسی به دلت @golchine_sher
خودم را بی‌تو دلخوش می‌کنم جانابه هر نوعى گَهى با اشکِ جانفرسا، گَهى لبخندِ مصنوعى @golchine_sher
بی هیچ سوالی و جوابی بغلم کن! خسته تر از آنم که بگویم به چه علت... @golchine_sher
‌ ‌‌با همین دست، به دستان تو عادت کردم این گناه است ولی جان تو عادت کردم جا برای من گنجشک زیاد است، ولی به درختان خیابان تو عادت کردم گرچه گلدان من از خشک شدن می‌ترسد به ته خالی لیوان تو عادت کردم دستم اندازه‌ی یک لمس بهاری سبز است بس‌که بی‌پرده به دستان تو عادت کردم مانده‌ام آخر این شعر چه باشد انگار به ندانستن پایان تو عادت کردم @golchine_sher
چون میسر نیست من را کام او عشق بازی میکنم با نام او جامی @golchine_sher
همیشه آخرِ هر قصه‌ای رسیدن نیست تمامِ لذتِ در  باغ ، میوه چیدن نیست رسیدن و نرسیدن چه فرق خواهد داشت که حادثه‌ای  غیرِ دل تپیدن نیست چقدر در پیِ مقصد؟ مسیر را دریاب مسافری و سفر غیرِ خوب دیدن نیست پرنده باش خودت را به بادها بسپار برو به اوج، نگو حالِ پرکشیدن نیست چه شعله‌ها که نهان است زیرِ خاکستر که گفته است که تکلیفِ عشق روشن نیست؟ تو عاشقی و دوامت به عالمی ثبت است تمام معنیِ بودن نفس کشیدن نیست جهان پر است از آواز دلنشینِ سکوت شنیدن است و شنیدن! به جز شنیدن نیست و عشق مثلِ کتابیست خوب و بی پایان  که در نگارش آن واژه‌ی رسیدن نیست @golchine_sher
درد دل، شعر قشنگ، این همه احساس لطیف به کسی این سه بیان کن که تو را می فهمد @golchine_sher
بسم الله الرحمن الرحیم دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا" "عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما همه ناتوان، همه روسیاه، همه در کشاکش راه‌وچاه همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا" نه‌رسیده شام‌غمی به‌سر، نه‌رسیده از سحری خبر نه‌کسی به‌فکر کسی‌دگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا" نه‌کسی هوایی فیض‌رب، نه به‌فکر واجب‌ومستحب "ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا غم شام و کوفه و کربلا، شده داغ جان تو سال‌ها که هرآن‌صباح و هرآن‌مساء،"بَدَلَ الدُّموعِکَ بِالدِّماء" گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟ تو بیا سری به‌دلم بزن، که تو "مُستَعانی‌و‌مُشتَکی" تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَ‌الْوَرىٰ" تو بیا که عهدِ وفا شود، دل خلق جای خدا شود که زمان صلح‌وصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ" تو بیا و چاره‌ی نو بساز، که به ما شود در صبح باز شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ" @golchine_sher