eitaa logo
گلچین مطالب سیاسی ، اجتماعی ،تربیتی
238 دنبال‌کننده
44.3هزار عکس
20.4هزار ویدیو
38 فایل
ارتباط با ادمین: @es6100
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 نقدی بر اسلام شناسیِ جناب رئیس جمهور..... 🔻اخیراً آقای در سخنرانی خود ضمن شبهه افکنی در تکلیف حکومت به اجرای احکام دین، به آیات ۲۱ و ۲۲ سوره غاشیه استناد کردند که خداوند به پیامبر میفرماید: "فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ"که در جهت پاسخگویی به این شبهه مطلب زیر تقدیم میگردد: 1⃣ نکته اول این که بدانیم سوره مبارکه غاشیه، سوره ای است و در زمانی نازل شده است که هنوز پیامبر اکرم (ص) موفق به تشکیل نگردیده اند که بتوانند در جهت وضع قوانین و اداره جامعه، احکام شرعی را مبنا قرار دهند و الا وقتی حکومت تشکیل شد، مراتب امر به معروف و نهی از منکر موضوعیت پیدا میکند که تلاش لسانی و سپس عملی برای زدودن منکرات از جامعه است.... 2⃣ آیات مزبور خطاب به است نه مومنان، یعنی کافران را نمیتوان به زور مومن کرد و البته بلافاصله در ادامه همان آیات، خداوند به پیامبر میفرماید "إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَر" که نشان میدهد آنانی که به نصایح پیامبر گوش نمیدهند و روی برمیگردانند، همانا کفاری هستند که شایسته هستند و البته عذاب خداوند بزرگتر از عذاب دنیوی ایشان است که همانا جنگ با ایشان و سیطره بر آنها میتواند باشد.... 3⃣ این آیات به پیامبری نازل میشود که خداوند در آیات ۶ سوره کهف و ۳ سوره شعرا و ۸ سوره فاطر او را خطاب قرار میدهد که تو میخواهی برای مردم، جانت را از دست بدهی و این طور نیست که مثل فلان سیاستمدار، هیچ دلسوزی در زمینه هدایت مردم نشان ندهد و در واقع همان مذکر هم نباشد و بعد به استناد آیه ای مکی که در زمان فقدان حکومت اسلامی نازل شده است، تکلیف حکومت در راستای هدایت جامعه را از اساس منکر شود! 4⃣ وقتی به یاد بیاوریم آقای روحانی قبلا گفته است حکومت هیچ تکلیفی برای آخرت مردم ندارد و مبلغان دین را بیکار و خوانده است، متوجه میشویم استناد ایشان به آیات 21 و 22 سوره غاشیه از جهت فهم دقیق از دین و دلسوزی برای مردم نیست بلکه در راستای مفاهیم مسلم دینی است، کما این که بجای مقاومت و شجاعت، از درس مذاکره میگیرد!! ✍ 🔵 = پاتوق نخبگان سیاسی‌و اساتیدمحترم دانشگاه _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 🔻 = اگر اهل تحلیل هستید و شخصیتی دارید با همراه شوید... / / 👇 @zamanehh‌ 🔴
🔵 نظر علامه مصباح در زمینه طب اسلامی: بگوییم طب سنتی، نه، طب اسلامی آيا پيغمبر اكرم و ائمه اطهار(ع) در زمينه «طب»؛ مطلب جديدي آورده‌اند؟ يا آنچه نقل شده [مثلاً در کتاب‌های طب النبی و طب الرضا]، كم و بيش در كتاب‏هاي پيشينيان و هم دوره‏‌هاي آنان هست؟ 🔻 آيا آن‌ها [ روایات اهل بیت] همان دستوراتی است كه در طب‌‏های قديم باستانی نظير طب يونانی، طب ايرانی، هندی و چينی مطرح بوده است؟! به هر حال نخستين پرسش در اين باب اين است كه بين آنچه در روايات اهل بيت(ع) راجع به مسائل طبی آمده، با آنچه در كتب يونانی يا كتب ايرانی يا ساير تمدن‏‌های كهن وجود داشته، چه تفاوتی است؟ اگر قرار است به مسأله طب اسلامی بها دهيم، و آن را بكاويم و بررسی كنيم كه در اين ميراث دينی، چه چيزهايی وجود دارد كه می‌‏توان از آن استفاده كرد، بايد طرح تحقيقی عالمانه‌‏ای برای اين كار طراحی كنيم. صرف قرائت چند آيه و روايت و نقل یک داستان، مشكل ما را در تحقيق طب اسلامی يا طب نبوی حل نمی‌‏كند. روايات در دسترس است، كتاب‏‌هايی هم نوشته شده و شرح‏‌هايی نيز برای آن، نگاشته‌‏اند، اين‌‏ها اگر كارآيی داشت، تا به حال از آن استفاده می‌كردند. 🔻 آيا تعريف از طب بوعلی و محمدبن زكريا رازی، مفهوم طب النبی را شرح می‌‏كند؟ آيا طب النبی همان است كه آنها گفته‌‏اند؟! درحالی كه بيشتر مطالب آنان[طب بوعلی و رازی] از گرفته شده، و براساس نظر و روش آنها پيش رفته و تحقيق شده است. مبانی طب بوعلی همان اصول موضوع يونانيان است. مطالبی از قبيل: عناصر اربعه و اخلاط اربعه كه در بدن موجود است مثل: خون، صفرا، بلغم و سودا در طب يونانی و طب باستانی وجود دارد. پس نمی‌‏توان مطالب ذكر شده را ناميد؛ چرا كه در آن‏‌ها نه از اسلام اثری پيدا است، نه وحی در آن مطالب نازل شده و نه بر تحقيقاتی كه ديگران كرده‌اند مطلب خاصی اضافه شده است. گاهی مفاهيم براي ما خلط مي‌‏شود. 🔻اگر گفتيم طب اسلامی همان طب يونانی است ــ يا چيزي شبيه آن يا با يكي از طب‏‌های باستانی شباهت دارد ـ تحقيق درباره طب اسلامی (به عنوان اسلامی) ديگر جايگاهی نخواهد داشت، و اگر بخواهيم تحقيق كنيم بايد در همان تحقيق كنيم. 🔻وقتی می‌‏توانيم طب اسلامی را به عنوان یک موضوع ويژه تحقيق كنيم كه، بر اين باور باشيم اسلام موارد خاصی را در اين زمينه آورده است و اين می‌تواند پيش‌‏فرض تحقيق باشد، يعنی بدانيم كه اسلام مطلب جديدی را در اين زمينه آورده كه بايد آن را كشف كرد. برای مثال صرف اين كه روايتی را پيدا كنيم كه مسأله‌‏ای را مورد تأكيد قرار داده كه هم در قانون بوعلی، هم در كتاب جالينوس، هم در كتاب بقراط و... نشانه‌‏ای از اشاره به آن مسأله ديده می‌‏شود، نمی‌‏توان اظهار داشت كه آن را اسلام آورده است. مرتبه و شأن پيغمبر(ص) هيچ وقت بيان مطالب طبی يا مطالب فيزيكی نبوده، بلكه شأن او است. دليلي كه ما برای نبوت اقامه مي‌‏كنيم اين نيست كه نيازهاي مادی بشر را رفع كند. بشر با تحقيقات علمی خود و به همراه انگيزه‏‌های كه در نهان دارد، مي‏‌تواند راه زندگی دنيایی و راه تأمين سلامتی خود را كسب كند. اگر پيغمبر اكرم و ائمه اطهار مطالبی را در اين زمينه‌‏هایی فرموده‌‏اند، برای اين نبوده كه وظيفه و رسالت آنان اقتضاء می‏‌كرده است؛ بلكه آن مسائل مصالحی بوده از روی تفضل و كمک به مردم، عنايت می‌‏فرمودند، بيان و راهنمایی می‌‏كردند. ‏ی اسلام اين نيست كه مطالب طبی بيان كند. 🔻در حقيقت، ما اگر طبی به عنوان طب اسلامی نداشته باشيم، هيچ نقصی در دين اسلام يا در انجام وظيفه پيغمبر نيست. اگر در اين زمينه می‌خواهيم تحقيقی كنيم، برای دانستن اين مهم است كه بدانيم پيامبر و امامان علاوه بر وظيفه نبوت و رسالت چه كمک‌هایی به انسانيت كردند و چه مواريث علمی و گرانبهایی برای ما جهت بهره‏‌گيری برجا گذاشتند. پس اولين اصلی كه ما بايد به عنوان یک اصل و پيش‏‌فرض تحقيق درباره طب اسلامی يا طب النبی بپذيريم اين است كه پيغمبر مطالب جديدی آورده باشد. منبع: استاد محمد تقی مصباح یزدی، پيش‌فرض‌های طب اسلامی: ‌پرسش‌‌هايی برای پژوهش، همايش طب‌النبی(ص) _ سالن همايش‌های رازی دانشگاه علوم پزشكی تهران ٨۵/١٢/١٠ | عضو شوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0