برخی نمایندگان سکوت میکنند تا مردم فراموش کنند؟!
🔹مطالبه دناپلاس صرفا شروع ماجرا است؛ تا تصویب قانون #شفافیت_مجلس مطالبه تمام نمیشود
@AkhbareFori
معرفت پشهها
برای دیدن یکی از دوست های جانبازم،
رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم.
اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست.
و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها...
جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه!
ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم.
می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات!
همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته!
نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد.
وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد.
پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد!
توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟
شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست.
گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟
با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است...
می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند.
نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود.
و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند.
چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است.
خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت.
به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست.
نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم.
می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند.
خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد.
انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود.
کاش حرف تندی می زد!
کاش شکایتی می کرد!
کاش فریادی می کشید و سبک می شد!
و مرا هم سبک می کرد!
یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم
همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند
نه پدران و مادران پیر شهدا را...
بدم می آمد از کسانی که نمی دانند ستون های خانه های پر زرق و برقشان چطور بالا رفته!
از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می خواهند!
کاش بعضی به اندازه پشه ها معرفت داشتند
وقتی که می خوردند، می گفتند کافیست!
و بس می کردند،
و می رفتند،
ما چه می دانیم جانبازی چیست...
⛳️🎣⛳️🎣⛳️🎣⛳️
🛑 مسئول انقلابی یعنی کسی که بیشتر از ۲۰ سال زیلوی زیر پایش تغییر نکند...
#ساده_زیستی
#زیلوی_میبد
#من_یک_انقلابیام
http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c
🕌 اولین و بزرگترین کانال قمیها در ایتا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
که این تخت بلند جام، نه بر شاهان سامانی وفا کردو نه بر این دوست روحانی ...
رونق اقتصادی یعنی این، مردم یادتون هست یعنی این، ماشین اقتصاد راه انداختیم یعنی این، اینها از رونق اینو خواستن 😕
@Bisimchimedia
حجتالاسلام زائری:
روحانيت سياسي، اقتصادي، اداري، بين المللي، داخلي، خارجي و غيره! دناپلاس قسطي مي گيرد و شاسي بلند سوار مي شود... اما روحانيت قرآن و حديث خوان به همان چهارچرخه قراضه قانع است
@AkhbareFori
🔻دل نوشته وزیر بهداشت خطاب به سردار سلیمانی: خوشا به سعادتت ندیدن برخی نامردیها پاداش دل شکستهات بود که با وصال حق و فیض شهادت نصیبت شد
🔸نمکی در بخشی از دلنوشتهای خطاب به سردار سلیمانی نوشته: حدود ۸ ماه خودم و یارانم یک روز آرام نداریم. هرچه میگوییم همهگیری را نمیشود با التماس و تمنا و بدون کمکهای ویژه مهار کرد کسی باور نمیکند.
🔸من امروز از سربازانم در جبهه سلامت شرمسارم. مطالباتشان معوق مانده، انبارهایم از سلاح خالی میشود. پاییز سنگینی فرامیرسد. موج حمله جدیدی شکل گرفته، یک میلیارد دلاری که رهبری از صندوق توسعه موافقت کردند ماههاست به جز سهم کوچکی نگرفتهام. نمیدانم برای کدام کار مهمتر گذاشتهاند؟
🔸شبهای زیادیست با دل نگرانی نخوابیدهام و برای آنکه مردم مشوش نشوند روزه سکوت گرفتهام اما تابآوری تا کجا؟!
کانال «دکترسلام»:
@Drsalaam
✍️ یادداشت رسیده؛
❗️ آقای آذری جهرمی امربهمعروف میکنم!
◻️ راستی آقای ذوالنوری در برابر امر به معروف و نهی از منکر وزیر جوان لبخند زد حتماً او هم در برابر این امر به معروف عصبی نخواهد شد.
◻️ بریدهای کوتاه از گفتوگوی وزیر محترم ارتباطات آقای جهرمی که در ضمن انجام یک مصاحبه خبری با حجتالاسلام ذوالنوری انجام میدهد از زوایای بسیاری قابل بررسی و تحلیل است.
💬 آقای جهرمی با مخاطب قرار دادن حاج آقا ذوالنوری میگوید:
"حاج آقا ماسک بزن، حاج آقا شما الگوئید! سوخت دادیم دیگه سلامت باشید حالا ... امر به معروف کردیم"
◻️ در اینکه چقدر آقای جهرمی نگران سلامت آقای ذوالنوری بوده و یا چرا با آن لحن خاص امر به معروف کرده و گوشههایی که خطاب به خبرنگاران حاضر بیان میکند؛ اصلا موضوع اصلی این نوشته نیست.
◻️ مسئله اصلی توجه دقیق آقای وزیر است به این که در شرایط کرونایی بیهیچ توجیهی باید ماسک زد اما آنچه خیلی تعجب برانگیز است، بیتوجهی چندین ساله ایشان به #فضای_آلوده_مجازی است.
◻️ اگر ایشان ناراحت نمیشوند میخواهم از تریبون خبرگزاری و روزنامه شما بسیار مشفقانه بگویم:
❗️ آقای وزیر #ماسک_بزن؛
آقای وزیر شما الگوئید.
آلودگیهای فضای مجازی نیاز به طبیب حاذق دارد که در عین استفاده از فرصتها و ظرفیتهای فضای مجازی، برای در امان ماندن از آفات آن جرأت و قدرت ماسک زدن داشته باشد.
◻️ همانطور که آقا فرمودند آنها در قضیه کرونا متهم هستند قطعا در آلودگی فضای مجازی هم متهمند؛
لطفاً یکی مواظب دشمن باشد و کلید گاوصندوق را از دست متهمان بگیرد.
راستی آقای ذوالنوری در برابر امر به معروف و نهی از منکر وزیر جوان لبخند زد حتماً او هم در برابر این امر به معروف عصبی نخواهد شد.
عبدالله زنجانی
➕ لینک فیلم:👇
https://hawzahnews.com/x9QkY
@HawzahNews | خبرگزاریحوزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسایی :مکانیزم ماشه اصلی حسن روحانی است / هفت ساله شلیک شده هر روز یه جا را میزنه / یک روز هستهای، یک روز موشکی، یک روز ارز، یک روز طلا، یک روز بورس / به جای برجام باید از حسن روحانی خارج شد تا قفل کشور باز شود.
@AntiBBC
گاردین خبر شناسایی و رهگیری ناو آمریکایی توسط پهپادهای ایرانی رو نوشته و سطر اول خبرش رو اینجوری شروع کرده
"نیروی قدرتمند دریایی ایران توانست..."
در دنیای سیاست و اخبار کلمهها خیلی مهماند! باید سالها تلاش کنی تا بعضی کلمهها رو تصاحب کنی!
حالا قدرتمند صفتی است که همیشه همراه نیروی دریایی ایران میآید.
به امید روزی که بنويسند اقتصاد قدرتمند ایران، مدیران توانمند ایرانی و...
@AkhbareFori
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا صدام در جنگ با ایران لباس نظامی میپوشید؟
@AkhbareFori
⭕️ از صلح امام حسن تا قبول قطعنامه
وقتی نخست وزیر مملکتِ در حال جنگ موسوی باشد، رئیس مجلس و جانشین فرمانده کل قوا هاشمی، رئیس کمیسیون دفاع مجلس و فرمانده پداند هوایی کل کشور روحانی، و مسئول پشتیبانی ستاد فرماندهی کل قوا بهزاد نبوی، چارهای برای امام(ره) نمیماند جز سرکشیدن جام زهر.
"احمد قدیری"
🆔 @pedarefetneh 🔜 #پدرفتنه
🆔 @pedarefetneh2 🔜 #پدرفتنه