📝
شاید هم درستش این است که آدمها را از روی زیادهرویهایشان بشناسیم، از روی افراطها، از روی اینکه کجا از تعادل خارج میشوند، چه چیزی از تعادل خارجشان میکند. شاید آدمها را باید همان جایی شناخت که آب از لبولوچهشان آویزان میشود، یا جایی که بیسبب خشمگین میشوند، جایی که بیتعادل میشوند.
پس اگر کسی از زیادهرویهایش نمیگوید چیز مهمی را پنهان میکند. اگر کسی روبروی شما مینشیند و تنها از تعادلهایش میگوید چندان مشتاق راه دادن شما به اندرونی وجودش نیست. اگر کسی همه چیزش نرمال به نظر میآید، تمام رخش پیدا نیست.
به نظرم زیادهرویها دادخواهی نافرجام آدمهاست از جهانی که جایی به شکلی افراطی حقشان را خورده. جهانی که در کودکی با فقر آشنایشان کرده و حالا عطش ثروت دارند. جهانی که از عشق محرومشان کرده و حالا به شکلی باورنکردنی خشمگینند. جهانی که راههای کودکی را بسته تا حالا در بیراهه های بزرگسالی بدوند.
دانستن زیادهروی آدمها یادمان میدهد کجا باید دستشان را بگیریم، کجا باید از دستشان بگریزیم، کجا باید نگران زمین خوردنشان بشویم، کجا باید نگذاریم به زمین بزنندمان، کجا باید کنارشان بمانیم، کجا باید کنارشان بگذاریم.
میخواهم بگویم شناختن آدمها با تماشای تلوتلو خوردنشان در جهان شروع میشود، با شنیدن آنچه به ندرت شنیدهایم، دیدن آنچه کمتر دیدهایم.
👤 امیرعلی بنی اسدی
@golchintap
📝
میگفت: چرا داری اینقدر خارج از توانت میجنگی؟ بیخیال بابا! مث بقیه زندگیات را بکن و به همان داشتههای اندکی که داری قانع باش.
گفتم: من هم گاهی فکر میکنم آمدهایم به این جهان که لذت ببریم و اجازه ندهیم که رنجِ راه، پیرمان کند.
من هم گاهی دلم عمیقا برای یک خیالِ تخت و روانِ آسوده تنگ میشود. ولی به عقیدهی من، روح آدمها هم نیاز به تحول و تحرک دارد. روان آسوده و آرام، در یک جهان یکنواخت و بدون فراز و نشیب، از یک جایی به بعد فربه و بیمار میشود و نیاز دارد قدری سختی ببیند و تلاش کند و ورزیده شود.
روح آدمی هم مثل آب، در فضای راکد، میگندد و نیاز دارد جریان داشتهباشد، مثل رودخانه از مسیرهای دشوار و سنگلاخ بگذرد، از دشت و مسیرهای هموار هم، حتی گاهی به دریاچه برسد و مدتی بدون تنش و آرام باشد.
من روحم را تعمدا به سنگلاخها انداختهام و شبیه به والدی سختگیر، ایستادهام و دارم نگاه میکنم که چطور خودش را از عمق رنجها بیرون میکشد و این برایم لذت دارد.
من لذت میبرم از اینکه پس از هر بحران و سختی، روحم را ورزیدهتر و شکستناپذیرتر میبینم و هربار که به مقصد رسید، عاشقانه او را به آغوش میکشم.
👤#نرگس_صرافیان_طوفان
مردی لبهای زنی را بوسید
به قدر یک بوسه از اندوه جهان کم شد ...
#ای_لیا
عزیز دلم زندگی خیلی کوتاه تر از اونه که من صبر کنم تا تو رفتار درست رو یاد بگیری .
رفتارتون با دیگران شعور و تربیت شمارو نشون میده لطفا سعی در اثبات بی شخصیت بودنتون نکنید.