هدایت شده از گلچین شعر
امام_سجاد علیه السلام
به عمق چشمه ی جانش عطش فراوان داشت
به چشم بی رمقش روضه روضه باران داشت
هزار و نهصدو پنجاه ناله سر داده
هزار و نهصدو پنجاه زخم بر جان داشت
کشید سرو تنش را برای قربانی
کسی که بر سحر و شام گریه فرمان داشت
هزار بوسه گرفت از سرش لب هر سنگ
همو که در کف خود اختیار طوفان داشت
کلام نافذ او را اسیر می خواهند
مگر سکوت به بزم شراب امکان داشت؟
زمان ز هیبت او سر به سجده آورده
و بر امامت او هم یزید اذعان داشت
ز جهل دست زمانه نوشتخ بیمارش
زمانه ای که غم آب و غصه ی نان داشت
ز روشنای کلامش تمام ظلمت رفت
کسی که بر سخنش کوه نور، ایمان داشت
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرارسیدن سالروز شهادت امام سجاد(ع) را تسلیت میگوییم🖤🏴
#شهادت_امام_سجاد
#داستان_شب 💫
سلطان "محمد خوارزمشاه" وزیری نیکو خصال به نام "حسن عمادالملک ساوهای" داشت که از یک طرف غمخوار حال رعیت و از طرف دیگر علاقهمند به شعر و فرهنگ بود، درنتیجه دربار شاه محفل شاعران و نویسندگان مختلف بود.
باری روزی شاعری به نزد سلطان محمد آمد و قصیدهای در وصف سلطان خواند و شعر چون در نظر سلطان مقبول افتاد دستور داد، که هزار دینار به شاعر صله بدهند، اما حسن عمادالملک، وزیر ادب پرور این مقدار صله را کم دانسته و مبلغی دیگر برآن افزود. وقتی شاعر مبلغ اضافی را میبیند، از خزانه دار میپرسد :"چه کسی از ارکان دولت باعث این عطا شده است؟"گفتند :"سلطان وزیری دارد به نام حسن و او باعث افزایش مقدار صله شده است."
اما چرخ روزگار به مراد شاعر نگذشت و شاعر به تنگدستی و فلاکت میافتد در نتیجه از نو به امید لطف سلطان و وزیرش، قصیدهای در مدح سلطان میسراید، اما از بد روزگار حسن عمادالملک دارفانی را وداع گفته بود و وزیر جدیدی که بر مسند او تکیه زده بود، چندان اهل ادب نبود و حتی مبلغ صلهای را که سلطان وعده داد بود را کمتر میکند، از قضا نام کوچک وزیر جدید هم حسن بود در نتیجه شاعر پس از دریافت صله و دیدن رفتار متفاوت دو وزیر این شعر کنایه آمیز را میخواند :"زین حسن تا آن حسن صد گز رسن".
@golchintap
270.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪هرگز نگذاشت
🕯تا ابد شب باشد
▪او ماند که در
🕯کنار زینب(س)باشد
▪سجّاد(ع) که سجّاده
🕯به او دل میبست
▪تدبیرخدا بود که
🕯کربلا در تب باشد
▪شهادت امام سجاد(ع)
🏴 بر شما تسلیت باد..
🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿