eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2.3هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
33.6هزار ویدیو
183 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ دارو گیاهی/پزشکی/خبرروز ای دی مدیر کانال @golchinta1 کانال دوم ،کانال زاپاس @golchinbehtarin
مشاهده در ایتا
دانلود
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند تا از عجیب‌ترین شهرهای کشورمون که شاید تا کنون ندیده یا نشنیده باشید..!
🌍 زیباترین شکلات های جهان در کارخانه ای ژاپنی بنام The Awesomer تولید میشود،شکلات های این شرکت هرکدام شبیه یک ستاره،سیاره و اجرام آسمانی است. ​​​​
- یک ورق لیمو با نور قوی فلش عکسبرداری اینطوری میفته! بعضی موقع ها فراموش میکنیم که چطور همه مخلوقات دنیا یه نوع هنرمندی ان👌
ساقیا بده جامی_افتخاری1_4298770574.mp3
زمان: حجم: 5.51M
🍃🌸ایرانِ‌زیبا🌸🍃 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🍃💐آوا و نوا💐🍃 🍃🌠شبانه‌ها🌠🍃 🍃❣🍀🎧🎼آوای زیبای :ساقی ... 🍃🍀🎤علیرضا افتخاری... 🍃💚🤍❤️🍃 ساقیا چه غمگین چه تنها نشسته ام ساغری ز چشمت به من ده كه خسته ام مشكنی دلم را كه در خود شكسته ام ساغری از آن می كه حال آورد به من ده وان چه با كرامت كمال آورد به من ده آن چه آهوان را به شیری كشد بیاور وان چه در زبونی زوال آورد به‌من ده همان به كه به یك سو نهی پیمانه را به من از نگه خود دهی میخانه‌را همان به كه به جز عشق و دیوانگی كنی از همه چیزی تهی‌دیوانه را چشمت ساقی بهار مستی من با تو باقی قرار هستی من آری‌نستان كه نقش خود پرستی تنها افتد ز می پرستی من خوشا تو كه با من خسته‌هم زبانی كنی خوشا تو كه با دل من شكسته خوانی كنی كیم من كه دست و پا پیش چشم تو گم كنم كه ای تو كه با من گم شده شبانی كنی •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @golchintap •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
آهنگ { نیاز } با صدای: علیرضا افتخاری بی تو ای روشنگر شب های من بوسه می زد ناله بر لب های من در دلم از وحشت بیگانگی خنده می زد لاله ی دیوانگی در بلور اشک من ، یاد تو بود در سکوت سینه ، فریاد تو بود مخمل سرخ شفق ، رنگ تو داشت پرده های ساز ، آهنگ تو داشت بی تو غمگینم ، دمی بی من مباش جان شیرینم ، جدا از تن مباش بی تو بودم لیک اکنون با تو ام خود نمی دانم که این من یا تو ام خود نمی دانم که این من یا تو ام من شب پایان پذیر هستی ام لحظه ای دیگر نپاید مستی ام تو فروغ آفتاب روشنی من چو می میرم ، تو سر بر می زنی شعله ی رنجم ز من دامن بکش بند دردم ، پای خود از من بکش 𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋  @golchintap
هر چقدر بیشتر خودتان را دوست داشته باشید، کمتر شبیه دیگران می‌شوید و این شما را منحصر به فرد می‌کند. 𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋  @golchintap
اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که مجبورتان میکنند سطح خود را بالاتر ببرید ... ‌𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐂𝐇𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋  @golchintap
هدایت شده از انرژی مثبت
تو از مشکلات روزگارت به چی پناه می‌بری؟ گاهی به یک فنجان قهوه‌ی داغ کنار پنجره یا ایوانی که می‌توان از آن به رفت و آمد آدم‌ها نگاه کرد. گاهی به یک کنج آرام و دنج که می‌توان در سکوت و آرامش آن لمید و چند خط کتاب خواند. گاهی به یک موسیقی تازه، آرام یا شاد. من گاهی به صدای شجریان و بنان پناه می‌برم با چاشنی یک استکان چای کمر باریک و کنجی خلوت. من گاهی به عشق پناه می‌برم، به خاطرات کسی که نیست و حرف‌های کسی که نیست و تصور اینکه کسی هنوز لابلای هیاهوی آدم‌ها هست که مرا بیشتر از هرکسی دوست دارد... من گاهی به خودم پناه می‌برم، به رویاهایی که در سر دارم و به تلاشی که می‌توانم برای بهتر شدن جهانم به کار بگیرم. من گاهی به جهان خیالیِ آرزوهای محقق‌یافته‌ی خودم پناه می‌برم؛ به روزهای خوبی که هنوز نرسیده‌اند، آدم‌های خوبی که هنوز نشناخته‌ام و احساسات خوبی که هنوز نیافته‌ام. من گاهی از روزگار، به خودِ روزگار پناه می‌برم. به این احتمال که اگر امروز، روز من نبود، به فردا امید داشته باشم و به این خیال که زمانه همیشه به کام دیگران نیست و نوبت به ما هم خواهد رسید... تو به چی پناه می‌بری؟ به کی؟ وقتی بی‌نهایت بی‌حوصله و غمگینی و دلیل موجهی برای آرام گرفتن و لبخند زدن و بی‌خیال بودن نداری... 🌹 @enerjimoosbat
4.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعضی آدما توی زندگیت مثل زعفرون خوش عطر و خوش قیمتن ولی همیشه در دسترس نیستند ... همیشه به کمکت نمیان ... ولی بعضیا مثل نمک زندگیتن ... همیشه دم دستن همیشه کنارتن، به زندگیت طعم خوبی میدن ! چیز خاصیم ازت نمیخوان .. ولی اگه بهشون کم توجهی کنی اگه برن اونوقته که زندگیت بی مزه میشه، بی نمک میشه ... اون موقع است که جای خالیشونو بیشتر حس می کنی ... مراقب نمک های زندگیمون باشیم .. اونا هم ممکنه یه روزی تموم بشن ...👌 ‌‌‌‌‎
‍ ‍ ‍ ‍ 🪴به بهانه 80 سالگی هوشنگ مرادی کرمانی!(1) لیما صالح رامسری شانزدهم شهریور ماه 1402 هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده نام آشنای ایران پا به هشتادمین سال زندگی اش می گذارد. نویسنده ای که با آثارش دور دنیا را در هشتاد روز طی کرده است و کتاب هایش در اکثر کشورهای دنیا ترجمه و چاپ شده است . به همین مناسبت همه ی قصه های کوتاه و بلندش که در طول سال ها نوشتن و فعالیت فرهنگی به صورت کتابی جداگانه چاپ و منتشر شده بود را در دو جلد با نام " بقچه"(مجموعه قصه های کوتاه) و " بقچه"(مجموعه قصه های بلند) چاپ و منتشر کردیم تا ادای دینی باشد به نویسنده ای که نسلی چه در ایران و چه در خارج از ایران با نوشته هایش زندگی کرده و خاطره دارند . اولین کتابی که از مرادی کرمانی چاپ کردم " تنور " ( 1373) بود.ولی با مرادی نزدیک به نیم قرن زیسته ام . از پیش از انقلاب که دانش آموز دبیرستان اردیبهشت رامسر بودم و پنج شنبه ها نزدیکی های ظهر که قصه های مجید از رادیو پخش می شد ، از کنار رادیوی بزرگی که در خانه پدر بزرگم داشتیم تکان نمی خوردم. قصه هایی که نخست توسط پرویز بهادر و بعدها توسط علی تابش اجرا و پخش میشد؛ تا به امروز که در آستانه هشتادمین سال زندگی اش است او را می شناسم. افتخار این را دارم که ناشر کلیه آثارش باشم . نزدیک به نیم قرن با او زیسته و زندگی کرده ام و همواره حسی نوستالژیک و به نوعی همذات پنداری با وی داشته ام. او با پدر بزرگ و مادر بزرگش زندگی می کرد ، من نیز چنین بودم. او پدر بزرگش را " آغ بابا " صدا می زد ، من پدر بزرگم را " پِلا ( بزرگ) بابا ". او به مادر بزرگش " ننه بابا " می گفت ، من هم به مادر بزرگم " جَدّه" می گفتم. هر دو به مادر بزرگ هایمان شدیدا وابسته بودیم. تمام اتفاقات داستان گربه ، آموختن جدول ضرب و خیاط در کتاب قصه های مجید را من نیز به نوعی دیگر تجربه کرده بودم. او پس از گرفتن دیپلم از زادگاهش کرمان تنهایی به تهران مهاجرت کرد، من هم پس از گرفتن سیکل؛ تنهایی به تهران آمدم. او به خاطر علاقه و شیفتگی اش به کتاب نویسنده شد، من نیز به دلیل همین علاقه ناشر شدم. و بسیاری دیگر از تجربه ها ، اتفاق ها و شیطنت های مشترک . دقیقا به خاطر ندارم در کدامیک از بزرگداشت ها و مراسم ها بود که من واژه مریخی را در باره ی او به کار برده ام. مریخی به زعم من یعنی خیلی عجیب و دست نیافتنی. از این جهت که وی تنها نویسنده ای است که بیشتر آثارش به اکثر زبان های دنیا ترجمه و چاپ شده است. براستی چه کسی در این جایگاه و در این موقعیت می تواند مثل مرادی کرمانی ایران را به جهانیان بشناساند و تمام آثارش از طرف یونسکو تایید وثبت جهانی گردد. تا کنون شش کتاب از مرادی کرمانی به ترکی_ استانبولی ترجمه شده و به چندین چاپ نیز رسیده است.از همین رو به احترامش در جنگل کاترینای ترکیه درختی به نام و یاد او کاشته اند. حتی خمره و داستان هایی از " قصه های مجید" از سوی آموزش و پرورش هلند ترجمه و در مدارس آن جا تدریس می شود. حال که اعراب ، خلیج فارس را با نام جعلی خلیج عربی می نامند ؛ کشور آذربایجان بازی چوگان را به نام ورزش ملی خود در یونسکو ثبت کرده است؛ تاجیکستان نوروز را روز ملی خود می داند ؛ ترکیه مولوی و شمس تبریزی را مصادره کرده است ؛ افغانستان زعفران را به نام خود ثبت کرده است ؛ چندان هم بعید نیست که عن قریب آلمانی ها بگویند این مرادی کرمانی نیست بلکه مرادی جرمانی است. چرا که کرمان همان جرمان و آلمان خودمان است. مگر نه این که کتابخانه بین المللی مونیخ در سال 1999 " مربای شیرین " و در سال 2006 " شما که غریبه نیستید" را به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب کرده است. فارغ از کسب جوایز متعدد داخلی فقط یک ایرانی مریخی می تواند اینهمه جوایز خارجی را نیز درو کند : جایزه جهانی هانس کریستین آندرسن(1992) ، جایزه کبرای آبی سوئیس ، جایزه خوزه مارتی کاستاریکا ، جایزه بین المللی کتاب برای نسل جوان(Ibby) ، جایزه موسسه c.p.m.b کشور هلند ، موسسه جوانان آلمان ، وزارت فرهنگ کشور اتریش ، کتابخانه بین المللی یونیسف ( صندوق کودکان سازمان ملل متحد) ، نامزد جایزه آلما ( سوئد) ، آسترید لیند گرن و ده ها جایزه دیگر... مریخی به زعم من از آن جهت که هر نویسنده ای فراز و نشیبی دارد . بعضی از نویسنده ها و کتاب ها در برهه ای بنا به اقتضای زمان با استقبال طیف وسیعی از خوانندگان مواجه می شوند. سپس بعضی ها فراموش و بعضی ها فقط یاد و خاطره شان باقی می ماند. اما مرادی کرمانی حدود 60 سال در موقعیت های سیاسی و اجتماعی مختلف آن هم با افت و خیزهای فکری جامعه ایران که معمولا یکدست نیست چنین هوشمندانه و خلاق بتواند از فراز و نشیب ها و عوض شدن نسل ها به سلامت عبور نماید و آثاری خلق کند که همچنان خواننده داشته باشد.🎯