eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
29.4هزار ویدیو
166 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر کانال جهت انتقاد یا پیشنهاد @bondar1357
مشاهده در ایتا
دانلود
من دکمه ی خدافظی یه کسایی رو زدم که اگه تو بهشون برسی دیگه از خدا هیچی نمیخوای
هدایت شده از صدای آرامش 🌱🦢
. ولی واقعیت زندگی اینه که تمام روزهای سختی که فکر میکردیم نمیگذره ،گذشت! تمام تلخی هایی که گمون میکردیم موندگاره، از یادمون رفت! همه شب های سیاهی که طلوع خورشید برامون آرزو بود، روز روشن رو بغل کردن. ما از اتفاق های بد زیادی عبور کردیم، آدم هایی که هم مسیرمون نبودن رو از دست دادیم و تیکه هایی از خودمون رو براشون جا گذاشتیم؛ زنده موندیم و به زندگی ادامه دادیم... و هنوز هم میگذریم، زنده میمونیم و ادامه میدیم... 🆔 @AramishVoice 🌱🦢
°•°•° اگه بهت میگن غیرممکنه یادت باشه برای اونا غیرممکنه نه واسه خدا ...❤️☘
. ولی واقعیت زندگی اینه که تمام روزهای سختی که فکر میکردیم نمیگذره ،گذشت! تمام تلخی هایی که گمون میکردیم موندگاره، از یادمون رفت! همه شب های سیاهی که طلوع خورشید برامون آرزو بود، روز روشن رو بغل کردن. ما از اتفاق های بد زیادی عبور کردیم، آدم هایی که هم مسیرمون نبودن رو از دست دادیم و تیکه هایی از خودمون رو براشون جا گذاشتیم؛ زنده موندیم و به زندگی ادامه دادیم... و هنوز هم میگذریم، زنده میمونیم و ادامه میدیم... 🆔 @AramishVoice 🌱🦢
📝 پشت پلکام، یه آسایشگاه خلوت وساکته. تو اتاق گوشه حیاطش، رفقا جمعن. حسین پناهی نشسته پیش شاملو، میگه احمد نکنه دیگه حالمون خوب نشه؟ شاملو اخلاق نداره، میگه پاشو قرصاتو بخور، باز شروع کردی؟ اخوان اون ور اتاق بغل پنجره ایستاده میگه پادشاه فصلها، پاییز. بعد خودش غش غش میخنده. فروغ بالای اتاق نشسته، خوشگل و خوش تیپ، خودشو گرفته، انگار بدونه چقدر قشنگه. شاملو نگاهش میکنه میگه زن تنها در آستانه فصلی سرد ما چطوره؟ آیدا یه جوری به شاملو نگاه میکنه که فکر کنم شاملو تا آخر عمرش دیگه به هیچ زنی نگاه نکنه. سهراب میاد تو اتاق، میگه هروقت میرم تو حیاط می بینم به به، زندگی چقدر زیباست. نصرت رحمانی میگه من که فقط سیاهی می بینم، فکر کنم چشمام عزادار باشن. بیژن الهی میگه زیبایی محکوم به تباهیه، آدمیزاد نمیدونه، کم نگاه می کنه به قشنگیا. سکوت میشه، یعنی هروقت بیژن الهی حرف میزنه بعدش یه کم سکوت میشه. گلشیری میگه کسی از بیژن نجدی خبر داره؟ منوچهر آتشی میگه بیژن رو بردن سرش رو برق بذارن، مدتیه ناخوشه. اسماعیل فصیح سیگار می کشه، یه کم عرق میخوره، میگه عمر کلمات تموم شدن، الان دیگه فقط سکوت اصالت داره. مهرپویا با سازش میاد تو اتاق، چشماش گریه ایه، محل به هیشکی نمیده، می شینه یه گوشه به ساز زدن و اسم کسی رو زمزمه کردن. حسین قوامی تو محوطه داره زیر بارش برفای نو راه میره و واسه خودش آواز میخونه: تو ای پری کجایی که رخ نمی نمایی.... 👤
📝 جنگجو باش منِ عزیزم! من نیاز دارم این روزها قوی باشی، قوی‌تر از همیشه... نیاز دارم صبح‌ها زودتر از همیشه بیدار شوی و کارها را بهتر از همیشه پیش ببری. نیاز دارم تمرکز بیشتری داشته‌باشی و خلاقیت بیشتری به خرج بدهی و تلاش بیشتری بکنی. من نیاز دارم شب‌ها بیشتر بیدار بمانی و برای هدفمان قدم‌های محکم‌تری برداری. جنگجو باش منِ عزیزم و از ادامه و از نتیجه نترس! نتیجه هرچه هم که باشد، من به تلاش و جسارت تو می‌بالم. من می‌بالم به تو که جسور بودی و هدف داشتی و برایش تا پای جان، تلاش کردی. من می‌بالم به تو که برای ارتقای جهانت، از خواب و راحتی‌‌ات زدی و از حاشیه‌ی امنت بیرون زدی. من می‌بالم به تو... به اراده‌ی پولادین تو و به معصومیتی که پشت اقتدار و جسارتت پنهان کردی و من نیاز دارم این روزها بدون نیاز به فراغت و آرامش و دلخوشی، فقط بجنگی و پیش بروی و قوی باشی... می‌دانم سخت است و قطعا بین راه بغض خواهی‌کرد و تنها خواهی‌بود و رنج عمیق‌تری را تجربه خواهی‌کرد. ولی ادامه بده، به این امید که شده یک قدم یا صد قدم؛ از موقعیت فعلی‌ات فراتر خواهی‌رفت و نتیجه هرچه هم که شد، تو یاد خواهی‌گرفت جسورتر و صبورتر و قدرتمندتر باشی و خواهی‌فهمید که چقدر قوی هستی! جنگجو باش منِ عزیزم! من نیاز دارم به این‌که در جنگجوترین حالتِ خودت باشی... من نیاز دارم به تو، به عزم راسخ و اراده‌ی آهنین و روح ناامید نشونده و گام‌های ادامه‌دهنده‌ی تو... 👤
🌕نظریه پنجره شکسته در جرم شناسی @golchintap 🔻ساختمان خالی از سکنه‌ای را در کنار یک خیابان پر رفت و آمد، در حالی که شیشه‌ یکی از پنجره‌هایش شکسته است تصور کنید! مشاهده‌های علمی نشان میدهد که اگر پنجره شکسته ظرف مدت کوتاهی، تعمیر نشود، عابران این پیام را از ساختمان میگیرند که کسی نگران ساختمان نیست و نظارتی وجود ندارد. پس شیطنت شروع میشود و پنجره‌های سالم ساختمان مورد هدف قرار میگیرند و ساختمان تغییر شکل میدهد و البته ادامه این روند میتواند منجر به ورود میهمانان ناخوانده به ساختمان بی‌صاحب شود و آثارش از سطح به عمق نفوذ کند. اتفاقی که در اشکال مختلف شاهد آن بوده‌ایم. @golchintap 🔹🔸توصیف های بالا، خلاصه‌ای از یک نظریه جرم شناسی به نام «پنجره شکسته» است. نظریه‌ای که در دهه 90و80میلادی به کمک شهردار نیویورک آمد تا جرم‌خیزترین مترو جهان را که پاتوق خلافکاران و اشرار به حساب می‌آمد سر و سامان بدهد. @golchintap شهرداری نیویورک، در اولین اقدام خود به بازسازی واگن‌های مترو پرداخت. و دستور داد تا واگن‌هایی که طی روز با اسپری رنگ، نوشتن یادگاری و... آسیب میبینند، شبانه از خط خارج شوند و تاصبح روز بعد رنگ‌آمیزی و تعمیر‌شده به خط برگردند! در واقع همه اینکارها یک پیغام داشت: حواسمان به همه چیز هست و هیچ خلافی رو تحمل نمیکنیم و بدین ترتیب مترو ناامن نیویورک تبدیل به یکی از امن ترین متروهای جهان شد!! امروزه استفاده از تئوری در زندگی شخصی، تربیت کودک و تجارت و کسب و کار،کارایی دارد. وقتی پنجره های شکسته را دریابیم و تعمیر کنیم مطمئن باشید اوضاع بهتر خواهد شد. پنجره های شکسته کار و زندگی ما کجاها هستند؟ تا به حال بهش فکر کردیم؟! @golchintap
📝 یه چیزی تو رابطه یاد گرفتم که کاش سه سال پیش یاد گرفته بودم و شاید الان موفق‌تر بودم؛ اونم اینه که تقریبا در صددرصد مواقع بهتره وقتی پارتنرتون بهتون میگه که احساساتش جریحه دار شده، شامل خشم ناراحتی، حس مورد توجه قرار نگرفتن، تحقیر شدن و... جای توضیح اینکه اشتباه می‌کنه که چنین حسی داره، بپذیرید که چنین حسی داره، درکش کنید و ازش دلجویی کنید. چنین چیز ساده‌ای رو چرا باید انقدر دیر یاد بگیریم. مثال می‌زنم: من میام بهت میگم تو به من توجه نمی‌کنی. شما پنج هزار دلیل میارید که فلان کار و بیسار کار رو کردید و این یعنی توجه و احساس من اشتباهه! شما در واقع دارید میگید این حسی که لیترالی در من وجود داره و آزارم میده الکیه! پس این منو خشمگین می‌کنه، جاش می‌تونید بگید متاسفم که چنین حسی داری، پس اول پذیرفتید این حس دوست نداشتنی در من وجود داره و من دارم رنجمو میگم بعد بگین چطوری می‌تونم کمک کنم. در حقیقت انکار حس طرفتون مثل اینه که من بگم دلم درد می‌کنه شما بگی نه چیز بدی نخوردی که، دلت درد نمی‌کنه. آقا این خیلی مهمه تو رو خدا توجه کنید!
📝 فرانتس کافکا که هرگز ازدواج نکرد و فرزندی نداشت، در ۴۰ سالگی در حال قدم زدن در پارکی در برلین با دختر کوچکی که در حال گریه کردن بود برخورد کرد زیرا عروسک مورد علاقه خود را از دست داده بود دختر کوچولو و کافکا به دنبال عروسک گشتند ولی بی نتیجه بود. کافکا به او پیشنهاد داد که روز بعد دوباره همانجا ملاقات کنند و با هم به دنبال عروسک بگردند روز بعد، کافکا که هنوز عروسک را پیدا نکرده بود، نامه‌ای را به دختر کوچک داد که توسط عروسک نوشته شده بود: «لطفا گریه نکن، من برای دیدن دنیا به سفری رفته‌ام» درباره‌ سفر و ماجراهایم برایت می‌نویسم. بدین ترتیب داستانی آغاز شد که تا پایان عمر کافکا ادامه یافت. کافکا در طول ملاقات‌هایشان، نامه‌های عروسک را که با دقت نوشته شده بود، همراه با ماجراها و مکالمه‌هایی می‌خواند که دختر کوچک آن‌ها را شایان ستایش می‌دانست. در نهایت کافکا عروسک را به او بازگرداند (یکی خرید) که گویی به برلین بازگشته بود. دخترک گفت: «اصلا شبیه عروسک من نیست» سپس کافکا نامه دیگری به او داد که عروسک در آن نوشته بود: «سفرهای من، مرا تغییر داده» دختر بچه عروسک جدید را در آغوش گرفت و خوشحال شد سال بعد کافکا درگذشت ‏سال‌ها بعد، دختر کوچکی که اکنون بالغ شده بود، پیامی را در داخل عروسک پیدا کرد در نامه کوتاهی که کافکا آن را امضا کرده بود، نوشته بود: «هر چیزی که دوست داری احتمالاً از دست می‌رود، اما در نهایت عشق به گونه‌ای دیگر باز خواهد گشت»
هیچکدوم ما اونایی نیستیم که تو رویاهای بچگیمون تصور میکردیم :)