eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
1.8هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
27.3هزار ویدیو
154 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر کانال و گروه جهت انتقاد یا پیشنهاد @bondar1357 @golchintap1
مشاهده در ایتا
دانلود
انشالله در همه حال بهترینها را خداوند منان براتون رقم بزنه
اگر می خواهید حال شما به حالی خوب تبدیل شود باید بپذیرید که تفکر منفی درباره خود و دیگران اشتباه است و آن را تغییر بدهید.
🚨 حکایت روح دختری که برای مادر خود دکتر آورد ‼️ دکتر ژوزف فرانسوى نقل می‌کند: در هواى سرد پاریس، یک روز زمستانى چند نفر میهمان در منزل داشتم، ناگاه صداى زنگ بلند شد. خدمتگزار بعد از چند لحظه اى آمد و گفت: دخترى است که لباسهاى کهنه و چادر کهنه دارد و مى گوید: مادرم در حال مرگ است، به دکتر بگو فوراً به دیدار او رفته و خودش را به او برساند. من گفتم: دکتر میهمان دارد و نمى‌تواند به دیدار مریض برود ولى او قبول نکرد و هى زنگ مى‌زد. من خودم پشت در رفتم، ولى دخترک به قدرى اصرار و ناله کرد که ناچار از میهمانها عذر خواسته و او را سوار کالسکه شخصى خود نمودم و با او به پایین محله پاریس رفتم، دخترک مرا به خانه محقرى برد و خودش به طرفى رفت و به من اشاره کرد که، وارد خانه شوم، آن منزل، کهنه و قدیمى بود که دو اتاق زیرزمینى داشت. در یکى از اتاقها، دو تخت چوبى وجود داشت که بر یکى از آنها پیرزنى که سخت مریض بود خوابیده بود، و روى تخت دیگر، جسد مرده همان دخترک که چند لحظه قبل با من بود و ساعتها قبل از دنیا رفته بود، افتاده بود. من فوراً متوجه شدم، آنکه عقب من آمده بود و من را به این جا آورده، روح آن دخترک بوده است. لذا، وقتى پیرزن از من سؤال کرد چه کسى شما را براى معالجه من به اینجا فرستاده است؟ گفتم: همین دخترک شما که روى این تخت افتاده است. پیرزن گفت: این دختر چند روز است که از دنیا رفته است و روى این تخت افتاده است و من چون مریض بودم قادر به حرکت نبودم و کسى را هم نداشتم که براى من طبیب بیاورد یا لااقل جنازه این دختر را بردارد و منهم به انتظار مرگ خوابیده بودم که شما وارد شدید. این قضایا و روایات نشان مى‌دهد که، ارواح دیده مى‌شوند و آنها در شکل بدنهاى دنیایى هستند و مردگانى که به خواب مى‌آیند، همان ارواح مجسم و متشکل هستند و خودشان نیز نسبت به خودشان در عالم برزخ مجسم‌اند و دیده مى‌شوند. 📙 کتاب عالم عجیب ارواح، ص۴۲
تهِ تهِ همه‌ی ناامیدی‌ها نداشتن‌ها نخواستن‌ها نبودن‌ها بن‌بست‌ها و نرسیدن‌ها خدا را داری که آغوشش را برایت باز کرده است ‌‌
AC_23_57_28.mp3
2.67M
بیا عزیزم بیا صبرم سر اومد..!! میدونی قلبم آروم نداره
نگرانی را از خود دور کنید، ایمان داشته باشید که زمان حلال مشکلات است، در زندگی با امید زندگی کنید و اجازه دهید انرژی های مثبت وجودتان آزاد شود، نگذارید امواج منفی، قدرت فکر و اراده و پشتکار شما را مسدود کند ‌‌
از نظر طب سنتی9 فایده زیتون برای بدن کدامند؟🤔 🔺سلامت قلب 🔺بهبود جریان خون 🔺ضدالتهاب‌ 🔺تقویت استخوان 🔺سلامت مغز 🔺تنظیم قندخون 🔺ضدسرطان 🔺افزایش جذب موادمغذی 🔺تنظیم اشتها ┗━━━🍂💞🍃━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به رسمِ رفاقت برایتان دعاهای خوب میکنم💚 دعا میکنم لبخندهایتان از تهِ دل باشد، و غصه هایتان سطحی و زود گذر دعا میکنم مسیرِ موفقیتتان هموار باشد و انگیزه های صعود و پروازتان، بسیار... دعا میکنم هرگز در پیچ و تابِ زمانه بی پناه نباشید،هرگز دلتان نگیرد،و چشمهای روشنتان، هیچ زمانی خیس و اشک آلود نباشد! دعا میکنم عاشقِ کسی باشید؛که عاشقتان باشد،وکسانی کنارتان باشند؛ که شما را میفهمند و هوای دلتان را دارند... من خوشبختی‌تان را،شادی‌تان را،آرامشتان را؛ من‌ آرزوهای زیبای شما را آرزو میکنم! آرزو میکنم به معنای واقعی زندگی کنید☺️💞 💛🌙✨
Check out randomly whether you have been alike to whom you hate or not . هر چند وقت یک بار چک کنید ‏ببینید شبیه اونایی که ازشون بدتون میاد نشده باشین 🤝🪴
Silent people have the loudest minds . افراد ساکت ذهن‌های پرسرو صدایی دارند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز سهمت رو از انسان بودن انجام بده. ❤تنها صداست که می ماند......❤
توپ برنجی به غنیمت گرفته شده از شکست ارتش پرتقال و اسپانیا در مقابل سپاه شاه عباس صفوی در جزیره هرمز.   ساخته شده در1591 میلادی
یکی از کمیاب ترین سوپر ماشین های جهان، که فقط 77 عدد ازش ساخته شده
💫 پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ... روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»
انسان موفق کسیه که در تاریکی چراغی روشن کنه نه اینکه منتظر طلوع خورشید باشه شبتون خوش 🌙