🔶🔹آیا شما هم آدم بی عرضهای هستید؟
🔸در سکوتِ شب و درحالیکه انگشتِ اشارۀ مان را روی صفحۀ موبایل ُسر میدهیم به لبخند ها و دندان های سفید آدم های موفق خیره میشویم . مکث می کنیم و به فکر میرویم. به اینکه چه آرزو هایی در سر داشتیم و نشد که به آنها برسیم. جنگیدیم ولی پیروز نشدیم. هر چه دویدیم از خطّ آغاز فاصله نگرفتیم. گاهی اوقات یقۀ خودمان را میگیریم و سرِ خودمان فریاد میزنیم. پس از جرّ و بحث شدیدی که با اعضای خانوادهمان داشتیم که ما را "بیعرضه" خطاب کرده بودند، در مقابل آینۀ دستشوئی به خودمان خیره میشویم و به خودمان تشر میزنیم که " ای بیعرضه"، " بیعرضه "
🔸متأسفانه در چند سال گذشته " روان شناسی گرایی" بهشدت در جامعۀ ما گسترش یافته است. منظورم از روان شناسی گرایی آن است که در بررسی مسائل اجتماعی تنها فرد را در شکست هایش به عنوان مقصر میشناسیم و از نقش زمینه های اجتماعی و اقتصادی در رقم زدن شکست ها و ناکامی های افراد غافل میشویم. در این چارچوب، به کسی که مدام شکست میخورد توصیه میکنیم که در "کلاس های تقویت اراده" شرکت کند و یا اگر نسبت به جامعه بد بین است به «کلاس های مثبت اندیشی» برود تا بهبود یابد. همهچیز آمادۀ برداشت است و مشکل در ضعفِ اراده و توانایی افراد است. گویی در درون هر فرد غولِ چراغِ جادو منتظر است و فقط باید به فرد کمک کرد تا آن غول را صدا بزند.
🔸موضوعاتی همچون چگونگی توزیع منابع، پارتی بازی و فرصت های نابرابر اهمیتی ندارد. در این نگاه، کارخانه دارانی که به دلیل ورود اجناس چینی ورشکست شدهاند و تنها دل خوشیشان دردِ دل کردن با مسافرانی است که سوار پراید آنان شدهاند، افرادی بیلیاقت تعریف میشوند چون اراده نداشتند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند!
🔸دانشجویی که سه سال پس از فارغ التحصیلی همچنان بیکار است و والدینش او را مدام"بیعرضه " خطاب میکنند تقصیر خودش است و لیاقت پیشرفت ندارد.
🔹در پاسخ به این سؤال که "چرا من مدام شکست میخورم ؟" ، نگاه روان شنایی گرایی شما را به جواب « خب تقصیر خودته» میرساند. معمولاً در جهان، سیاست مداران به این نوع پاسخ بسیار علاقه دارند. چون شما در نهایت یقۀ خودتان-و نه یقۀ آنان را- خواهید گرفت.
🔸وقتی شبکههای مختلف صداوسیما را تماشا میکنیم میبینیم که در برنامه های متعدد آن روان شناسان حضور گرمی دارند و درحالیکه روی مبلهای شیک نشستهاند و خیلی خوب موقع صحبت کردن دستهایشان را تکان می دهند تلاش میکنند روانِ بینندگانی را که زمینه های نابرابر اجتماعی و اقتصادی به آنان صدمه زده است احیاء کنند. حضور کم رنگ جامعه شناسان در برنامههای صدا و سیما همیشه فرصت گسترش این نوع مواجهه با مسائل اجتماعی را فراهم آورده است.
🔸واقعیت آن است که ورود جامعه شناسان به بررسی شکستها و ناکامی های فردی؛ میتواند مخاطرهآمیز باشد؛ چون جامعهشناس ناچار خواهد بود به سراغ ساختارهای اجتماعی نابرابر برود. حتی جامعه شناسی مانند دکتر فرامرز رفیع پور که معمولاً در صحبت کردن جانب احتیاط را نگاه میدارد وقتی در برنامه «توقف ممنوع» شبکه پنج به بررسی « فساد اقتصادی» میپردازد کاغذی را به سمت بینندگان میگیرد که بر روی آن فلشهای مختلفی به دایرههای رنگی متعدد وصل شدهاند و توضیح میدهد که این فلش ها بیانگر ازدواج های فامیلی در بین مسئولان کشور است و یکی از زمینه های بالقوه گسترش فساد اقتصادی –به بیان او- همین عامل است. (از اتاق فرمان می گویند که یک ووله ببینیم!)
گروههای مختلف تلگرامی هم پرشده است از توصیه های روان شناسانه به آدم ها. غافل از اینکه "زندگی مثبت" فقط با تغییر نگاه ما شکل نمیگیرد و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز بر زندگی ما اثرگذار است.
ساعت هفت صبح است و مجریِ رادیو حرف میزند: سلام ای جوان ایرانی، آره، آره، با توأم، چرا به پشت سرت نگا می کنی، نه با توأم، بیکاری؟ کنکور قبول نشدی؟ هر چی می دویی بهجایی نمی رسی؟ نه، نه ، تو حق نداری ناراحت بشی، یه یا علی بگو، نفس عمیق بکش و در این صبح زیبا بگو سلام زندگی، آره. امروز، امروز طرحی نو بینداز، بگو من می تونم، بگو، با صدای بلند بگو تا من که توی استودیو هستم بشنوم، دنیا بشنوه و راهها به روت باز شه...الآن می خوایم با یه روان شناس درباره اراده صحبت کنیم، جایی نریا...
رادیو را خاموش میکنم و پیام های تلگرامی ام را باز میکنم:
"سلام استاد. ۱۵ ماهه فارغالتحصیل شدم و هنوز بیکارم. چند آزمون استخدامی شرکت کردم و هر بار رتبهی ۵ آوردم ولی همش یک یا دو نفر می خواستند. میخواستم ازتون خواهش کنم اگه جایی کاری سراغ دارین منو معرفی کنید. غیر مرتبط هم باشه خوبه. چشم امیدم به شماس. ممنون"
#فردین_علیخواه
@golchintap
🔶🔹آیا شما هم آدم بی عرضهای هستید؟
🔸در سکوتِ شب و درحالیکه انگشتِ اشارۀ مان را روی صفحۀ موبایل ُسر میدهیم به لبخند ها و دندان های سفید آدم های موفق خیره میشویم . مکث می کنیم و به فکر میرویم. به اینکه چه آرزو هایی در سر داشتیم و نشد که به آنها برسیم. جنگیدیم ولی پیروز نشدیم. هر چه دویدیم از خطّ آغاز فاصله نگرفتیم. گاهی اوقات یقۀ خودمان را میگیریم و سرِ خودمان فریاد میزنیم. پس از جرّ و بحث شدیدی که با اعضای خانوادهمان داشتیم که ما را "بیعرضه" خطاب کرده بودند، در مقابل آینۀ دستشوئی به خودمان خیره میشویم و به خودمان تشر میزنیم که " ای بیعرضه"، " بیعرضه "
🔸متأسفانه در چند سال گذشته " روان شناسی گرایی" بهشدت در جامعۀ ما گسترش یافته است. منظورم از روان شناسی گرایی آن است که در بررسی مسائل اجتماعی تنها فرد را در شکست هایش به عنوان مقصر میشناسیم و از نقش زمینه های اجتماعی و اقتصادی در رقم زدن شکست ها و ناکامی های افراد غافل میشویم. در این چارچوب، به کسی که مدام شکست میخورد توصیه میکنیم که در "کلاس های تقویت اراده" شرکت کند و یا اگر نسبت به جامعه بد بین است به «کلاس های مثبت اندیشی» برود تا بهبود یابد. همهچیز آمادۀ برداشت است و مشکل در ضعفِ اراده و توانایی افراد است. گویی در درون هر فرد غولِ چراغِ جادو منتظر است و فقط باید به فرد کمک کرد تا آن غول را صدا بزند.
🔸موضوعاتی همچون چگونگی توزیع منابع، پارتی بازی و فرصت های نابرابر اهمیتی ندارد. در این نگاه، کارخانه دارانی که به دلیل ورود اجناس چینی ورشکست شدهاند و تنها دل خوشیشان دردِ دل کردن با مسافرانی است که سوار پراید آنان شدهاند، افرادی بیلیاقت تعریف میشوند چون اراده نداشتند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند!
🔸دانشجویی که سه سال پس از فارغ التحصیلی همچنان بیکار است و والدینش او را مدام"بیعرضه " خطاب میکنند تقصیر خودش است و لیاقت پیشرفت ندارد.
🔹در پاسخ به این سؤال که "چرا من مدام شکست میخورم ؟" ، نگاه روان شنایی گرایی شما را به جواب « خب تقصیر خودته» میرساند. معمولاً در جهان، سیاست مداران به این نوع پاسخ بسیار علاقه دارند. چون شما در نهایت یقۀ خودتان-و نه یقۀ آنان را- خواهید گرفت.
🔸وقتی شبکههای مختلف صداوسیما را تماشا میکنیم میبینیم که در برنامه های متعدد آن روان شناسان حضور گرمی دارند و درحالیکه روی مبلهای شیک نشستهاند و خیلی خوب موقع صحبت کردن دستهایشان را تکان می دهند تلاش میکنند روانِ بینندگانی را که زمینه های نابرابر اجتماعی و اقتصادی به آنان صدمه زده است احیاء کنند. حضور کم رنگ جامعه شناسان در برنامههای صدا و سیما همیشه فرصت گسترش این نوع مواجهه با مسائل اجتماعی را فراهم آورده است.
🔸واقعیت آن است که ورود جامعه شناسان به بررسی شکستها و ناکامی های فردی؛ میتواند مخاطرهآمیز باشد؛ چون جامعهشناس ناچار خواهد بود به سراغ ساختارهای اجتماعی نابرابر برود. حتی جامعه شناسی مانند دکتر فرامرز رفیع پور که معمولاً در صحبت کردن جانب احتیاط را نگاه میدارد وقتی در برنامه «توقف ممنوع» شبکه پنج به بررسی « فساد اقتصادی» میپردازد کاغذی را به سمت بینندگان میگیرد که بر روی آن فلشهای مختلفی به دایرههای رنگی متعدد وصل شدهاند و توضیح میدهد که این فلش ها بیانگر ازدواج های فامیلی در بین مسئولان کشور است و یکی از زمینه های بالقوه گسترش فساد اقتصادی –به بیان او- همین عامل است. (از اتاق فرمان می گویند که یک ووله ببینیم!)
گروههای مختلف تلگرامی هم پرشده است از توصیه های روان شناسانه به آدم ها. غافل از اینکه "زندگی مثبت" فقط با تغییر نگاه ما شکل نمیگیرد و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز بر زندگی ما اثرگذار است.
ساعت هفت صبح است و مجریِ رادیو حرف میزند: سلام ای جوان ایرانی، آره، آره، با توأم، چرا به پشت سرت نگا می کنی، نه با توأم، بیکاری؟ کنکور قبول نشدی؟ هر چی می دویی بهجایی نمی رسی؟ نه، نه ، تو حق نداری ناراحت بشی، یه یا علی بگو، نفس عمیق بکش و در این صبح زیبا بگو سلام زندگی، آره. امروز، امروز طرحی نو بینداز، بگو من می تونم، بگو، با صدای بلند بگو تا من که توی استودیو هستم بشنوم، دنیا بشنوه و راهها به روت باز شه...الآن می خوایم با یه روان شناس درباره اراده صحبت کنیم، جایی نریا...
رادیو را خاموش میکنم و پیام های تلگرامی ام را باز میکنم:
"سلام استاد. ۱۵ ماهه فارغالتحصیل شدم و هنوز بیکارم. چند آزمون استخدامی شرکت کردم و هر بار رتبهی ۵ آوردم ولی همش یک یا دو نفر می خواستند. میخواستم ازتون خواهش کنم اگه جایی کاری سراغ دارین منو معرفی کنید. غیر مرتبط هم باشه خوبه. چشم امیدم به شماس. ممنون"
#فردین_علیخواه
🔶🔹آیا شما هم آدم بی عرضهای هستید؟
🔸در سکوتِ شب و درحالیکه انگشتِ اشارۀ مان را روی صفحۀ موبایل ُسر میدهیم به لبخند ها و دندان های سفید آدم های موفق خیره میشویم . مکث می کنیم و به فکر میرویم. به اینکه چه آرزو هایی در سر داشتیم و نشد که به آنها برسیم. جنگیدیم ولی پیروز نشدیم. هر چه دویدیم از خطّ آغاز فاصله نگرفتیم. گاهی اوقات یقۀ خودمان را میگیریم و سرِ خودمان فریاد میزنیم. پس از جرّ و بحث شدیدی که با اعضای خانوادهمان داشتیم که ما را "بیعرضه" خطاب کرده بودند، در مقابل آینۀ دستشوئی به خودمان خیره میشویم و به خودمان تشر میزنیم که " ای بیعرضه"، " بیعرضه "
🔸متأسفانه در چند سال گذشته " روان شناسی گرایی" بهشدت در جامعۀ ما گسترش یافته است. منظورم از روان شناسی گرایی آن است که در بررسی مسائل اجتماعی تنها فرد را در شکست هایش به عنوان مقصر میشناسیم و از نقش زمینه های اجتماعی و اقتصادی در رقم زدن شکست ها و ناکامی های افراد غافل میشویم. در این چارچوب، به کسی که مدام شکست میخورد توصیه میکنیم که در "کلاس های تقویت اراده" شرکت کند و یا اگر نسبت به جامعه بد بین است به «کلاس های مثبت اندیشی» برود تا بهبود یابد. همهچیز آمادۀ برداشت است و مشکل در ضعفِ اراده و توانایی افراد است. گویی در درون هر فرد غولِ چراغِ جادو منتظر است و فقط باید به فرد کمک کرد تا آن غول را صدا بزند.
🔸موضوعاتی همچون چگونگی توزیع منابع، پارتی بازی و فرصت های نابرابر اهمیتی ندارد. در این نگاه، کارخانه دارانی که به دلیل ورود اجناس چینی ورشکست شدهاند و تنها دل خوشیشان دردِ دل کردن با مسافرانی است که سوار پراید آنان شدهاند، افرادی بیلیاقت تعریف میشوند چون اراده نداشتند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند!
🔸دانشجویی که سه سال پس از فارغ التحصیلی همچنان بیکار است و والدینش او را مدام"بیعرضه " خطاب میکنند تقصیر خودش است و لیاقت پیشرفت ندارد.
🔹در پاسخ به این سؤال که "چرا من مدام شکست میخورم ؟" ، نگاه روان شنایی گرایی شما را به جواب « خب تقصیر خودته» میرساند. معمولاً در جهان، سیاست مداران به این نوع پاسخ بسیار علاقه دارند. چون شما در نهایت یقۀ خودتان-و نه یقۀ آنان را- خواهید گرفت.
🔸وقتی شبکههای مختلف صداوسیما را تماشا میکنیم میبینیم که در برنامه های متعدد آن روان شناسان حضور گرمی دارند و درحالیکه روی مبلهای شیک نشستهاند و خیلی خوب موقع صحبت کردن دستهایشان را تکان می دهند تلاش میکنند روانِ بینندگانی را که زمینه های نابرابر اجتماعی و اقتصادی به آنان صدمه زده است احیاء کنند. حضور کم رنگ جامعه شناسان در برنامههای صدا و سیما همیشه فرصت گسترش این نوع مواجهه با مسائل اجتماعی را فراهم آورده است.
🔸واقعیت آن است که ورود جامعه شناسان به بررسی شکستها و ناکامی های فردی؛ میتواند مخاطرهآمیز باشد؛ چون جامعهشناس ناچار خواهد بود به سراغ ساختارهای اجتماعی نابرابر برود. حتی جامعه شناسی مانند دکتر فرامرز رفیع پور که معمولاً در صحبت کردن جانب احتیاط را نگاه میدارد وقتی در برنامه «توقف ممنوع» شبکه پنج به بررسی « فساد اقتصادی» میپردازد کاغذی را به سمت بینندگان میگیرد که بر روی آن فلشهای مختلفی به دایرههای رنگی متعدد وصل شدهاند و توضیح میدهد که این فلش ها بیانگر ازدواج های فامیلی در بین مسئولان کشور است و یکی از زمینه های بالقوه گسترش فساد اقتصادی –به بیان او- همین عامل است. (از اتاق فرمان می گویند که یک ووله ببینیم!)
گروههای مختلف تلگرامی هم پرشده است از توصیه های روان شناسانه به آدم ها. غافل از اینکه "زندگی مثبت" فقط با تغییر نگاه ما شکل نمیگیرد و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز بر زندگی ما اثرگذار است.
ساعت هفت صبح است و مجریِ رادیو حرف میزند: سلام ای جوان ایرانی، آره، آره، با توأم، چرا به پشت سرت نگا می کنی، نه با توأم، بیکاری؟ کنکور قبول نشدی؟ هر چی می دویی بهجایی نمی رسی؟ نه، نه ، تو حق نداری ناراحت بشی، یه یا علی بگو، نفس عمیق بکش و در این صبح زیبا بگو سلام زندگی، آره. امروز، امروز طرحی نو بینداز، بگو من می تونم، بگو، با صدای بلند بگو تا من که توی استودیو هستم بشنوم، دنیا بشنوه و راهها به روت باز شه...الآن می خوایم با یه روان شناس درباره اراده صحبت کنیم، جایی نریا...
رادیو را خاموش میکنم و پیام های تلگرامی ام را باز میکنم:
"سلام استاد. ۱۵ ماهه فارغالتحصیل شدم و هنوز بیکارم. چند آزمون استخدامی شرکت کردم و هر بار رتبهی ۵ آوردم ولی همش یک یا دو نفر می خواستند. میخواستم ازتون خواهش کنم اگه جایی کاری سراغ دارین منو معرفی کنید. غیر مرتبط هم باشه خوبه. چشم امیدم به شماس. ممنون"
#فردین_علیخواه
@golchintap
🔶🔹آیا شما هم آدم بی عرضهای هستید؟
🔸در سکوتِ شب و درحالیکه انگشتِ اشارۀ مان را روی صفحۀ موبایل ُسر میدهیم به لبخند ها و دندان های سفید آدم های موفق خیره میشویم . مکث می کنیم و به فکر میرویم. به اینکه چه آرزو هایی در سر داشتیم و نشد که به آنها برسیم. جنگیدیم ولی پیروز نشدیم. هر چه دویدیم از خطّ آغاز فاصله نگرفتیم. گاهی اوقات یقۀ خودمان را میگیریم و سرِ خودمان فریاد میزنیم. پس از جرّ و بحث شدیدی که با اعضای خانوادهمان داشتیم که ما را "بیعرضه" خطاب کرده بودند، در مقابل آینۀ دستشوئی به خودمان خیره میشویم و به خودمان تشر میزنیم که " ای بیعرضه"، " بیعرضه "
🔸متأسفانه در چند سال گذشته " روان شناسی گرایی" بهشدت در جامعۀ ما گسترش یافته است. منظورم از روان شناسی گرایی آن است که در بررسی مسائل اجتماعی تنها فرد را در شکست هایش به عنوان مقصر میشناسیم و از نقش زمینه های اجتماعی و اقتصادی در رقم زدن شکست ها و ناکامی های افراد غافل میشویم. در این چارچوب، به کسی که مدام شکست میخورد توصیه میکنیم که در "کلاس های تقویت اراده" شرکت کند و یا اگر نسبت به جامعه بد بین است به «کلاس های مثبت اندیشی» برود تا بهبود یابد. همهچیز آمادۀ برداشت است و مشکل در ضعفِ اراده و توانایی افراد است. گویی در درون هر فرد غولِ چراغِ جادو منتظر است و فقط باید به فرد کمک کرد تا آن غول را صدا بزند.
🔸موضوعاتی همچون چگونگی توزیع منابع، پارتی بازی و فرصت های نابرابر اهمیتی ندارد. در این نگاه، کارخانه دارانی که به دلیل ورود اجناس چینی ورشکست شدهاند و تنها دل خوشیشان دردِ دل کردن با مسافرانی است که سوار پراید آنان شدهاند، افرادی بیلیاقت تعریف میشوند چون اراده نداشتند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند!
🔸دانشجویی که سه سال پس از فارغ التحصیلی همچنان بیکار است و والدینش او را مدام"بیعرضه " خطاب میکنند تقصیر خودش است و لیاقت پیشرفت ندارد.
🔹در پاسخ به این سؤال که "چرا من مدام شکست میخورم ؟" ، نگاه روان شنایی گرایی شما را به جواب « خب تقصیر خودته» میرساند. معمولاً در جهان، سیاست مداران به این نوع پاسخ بسیار علاقه دارند. چون شما در نهایت یقۀ خودتان-و نه یقۀ آنان را- خواهید گرفت.
🔸وقتی شبکههای مختلف صداوسیما را تماشا میکنیم میبینیم که در برنامه های متعدد آن روان شناسان حضور گرمی دارند و درحالیکه روی مبلهای شیک نشستهاند و خیلی خوب موقع صحبت کردن دستهایشان را تکان می دهند تلاش میکنند روانِ بینندگانی را که زمینه های نابرابر اجتماعی و اقتصادی به آنان صدمه زده است احیاء کنند. حضور کم رنگ جامعه شناسان در برنامههای صدا و سیما همیشه فرصت گسترش این نوع مواجهه با مسائل اجتماعی را فراهم آورده است.
🔸واقعیت آن است که ورود جامعه شناسان به بررسی شکستها و ناکامی های فردی؛ میتواند مخاطرهآمیز باشد؛ چون جامعهشناس ناچار خواهد بود به سراغ ساختارهای اجتماعی نابرابر برود. حتی جامعه شناسی مانند دکتر فرامرز رفیع پور که معمولاً در صحبت کردن جانب احتیاط را نگاه میدارد وقتی در برنامه «توقف ممنوع» شبکه پنج به بررسی « فساد اقتصادی» میپردازد کاغذی را به سمت بینندگان میگیرد که بر روی آن فلشهای مختلفی به دایرههای رنگی متعدد وصل شدهاند و توضیح میدهد که این فلش ها بیانگر ازدواج های فامیلی در بین مسئولان کشور است و یکی از زمینه های بالقوه گسترش فساد اقتصادی –به بیان او- همین عامل است. (از اتاق فرمان می گویند که یک ووله ببینیم!)
گروههای مختلف تلگرامی هم پرشده است از توصیه های روان شناسانه به آدم ها. غافل از اینکه "زندگی مثبت" فقط با تغییر نگاه ما شکل نمیگیرد و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز بر زندگی ما اثرگذار است.
ساعت هفت صبح است و مجریِ رادیو حرف میزند: سلام ای جوان ایرانی، آره، آره، با توأم، چرا به پشت سرت نگا می کنی، نه با توأم، بیکاری؟ کنکور قبول نشدی؟ هر چی می دویی بهجایی نمی رسی؟ نه، نه ، تو حق نداری ناراحت بشی، یه یا علی بگو، نفس عمیق بکش و در این صبح زیبا بگو سلام زندگی، آره. امروز، امروز طرحی نو بینداز، بگو من می تونم، بگو، با صدای بلند بگو تا من که توی استودیو هستم بشنوم، دنیا بشنوه و راهها به روت باز شه...الآن می خوایم با یه روان شناس درباره اراده صحبت کنیم، جایی نریا...
رادیو را خاموش میکنم و پیام های تلگرامی ام را باز میکنم:
"سلام استاد. ۱۵ ماهه فارغالتحصیل شدم و هنوز بیکارم. چند آزمون استخدامی شرکت کردم و هر بار رتبهی ۵ آوردم ولی همش یک یا دو نفر می خواستند. میخواستم ازتون خواهش کنم اگه جایی کاری سراغ دارین منو معرفی کنید. غیر مرتبط هم باشه خوبه. چشم امیدم به شماس. ممنون"
#فردین_علیخواه
@golchintap
🔶🔹آیا شما هم آدم بی عرضهای هستید؟
🔸در سکوتِ شب و درحالیکه انگشتِ اشارۀ مان را روی صفحۀ موبایل ُسر میدهیم به لبخند ها و دندان های سفید آدم های موفق خیره میشویم . مکث می کنیم و به فکر میرویم. به اینکه چه آرزو هایی در سر داشتیم و نشد که به آنها برسیم. جنگیدیم ولی پیروز نشدیم. هر چه دویدیم از خطّ آغاز فاصله نگرفتیم. گاهی اوقات یقۀ خودمان را میگیریم و سرِ خودمان فریاد میزنیم. پس از جرّ و بحث شدیدی که با اعضای خانوادهمان داشتیم که ما را "بیعرضه" خطاب کرده بودند، در مقابل آینۀ دستشوئی به خودمان خیره میشویم و به خودمان تشر میزنیم که " ای بیعرضه"، " بیعرضه "
🔸متأسفانه در چند سال گذشته " روان شناسی گرایی" بهشدت در جامعۀ ما گسترش یافته است. منظورم از روان شناسی گرایی آن است که در بررسی مسائل اجتماعی تنها فرد را در شکست هایش به عنوان مقصر میشناسیم و از نقش زمینه های اجتماعی و اقتصادی در رقم زدن شکست ها و ناکامی های افراد غافل میشویم. در این چارچوب، به کسی که مدام شکست میخورد توصیه میکنیم که در "کلاس های تقویت اراده" شرکت کند و یا اگر نسبت به جامعه بد بین است به «کلاس های مثبت اندیشی» برود تا بهبود یابد. همهچیز آمادۀ برداشت است و مشکل در ضعفِ اراده و توانایی افراد است. گویی در درون هر فرد غولِ چراغِ جادو منتظر است و فقط باید به فرد کمک کرد تا آن غول را صدا بزند.
🔸موضوعاتی همچون چگونگی توزیع منابع، پارتی بازی و فرصت های نابرابر اهمیتی ندارد. در این نگاه، کارخانه دارانی که به دلیل ورود اجناس چینی ورشکست شدهاند و تنها دل خوشیشان دردِ دل کردن با مسافرانی است که سوار پراید آنان شدهاند، افرادی بیلیاقت تعریف میشوند چون اراده نداشتند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند!
🔸دانشجویی که سه سال پس از فارغ التحصیلی همچنان بیکار است و والدینش او را مدام"بیعرضه " خطاب میکنند تقصیر خودش است و لیاقت پیشرفت ندارد.
🔹در پاسخ به این سؤال که "چرا من مدام شکست میخورم ؟" ، نگاه روان شنایی گرایی شما را به جواب « خب تقصیر خودته» میرساند. معمولاً در جهان، سیاست مداران به این نوع پاسخ بسیار علاقه دارند. چون شما در نهایت یقۀ خودتان-و نه یقۀ آنان را- خواهید گرفت.
🔸وقتی شبکههای مختلف صداوسیما را تماشا میکنیم میبینیم که در برنامه های متعدد آن روان شناسان حضور گرمی دارند و درحالیکه روی مبلهای شیک نشستهاند و خیلی خوب موقع صحبت کردن دستهایشان را تکان می دهند تلاش میکنند روانِ بینندگانی را که زمینه های نابرابر اجتماعی و اقتصادی به آنان صدمه زده است احیاء کنند. حضور کم رنگ جامعه شناسان در برنامههای صدا و سیما همیشه فرصت گسترش این نوع مواجهه با مسائل اجتماعی را فراهم آورده است.
🔸واقعیت آن است که ورود جامعه شناسان به بررسی شکستها و ناکامی های فردی؛ میتواند مخاطرهآمیز باشد؛ چون جامعهشناس ناچار خواهد بود به سراغ ساختارهای اجتماعی نابرابر برود. حتی جامعه شناسی مانند دکتر فرامرز رفیع پور که معمولاً در صحبت کردن جانب احتیاط را نگاه میدارد وقتی در برنامه «توقف ممنوع» شبکه پنج به بررسی « فساد اقتصادی» میپردازد کاغذی را به سمت بینندگان میگیرد که بر روی آن فلشهای مختلفی به دایرههای رنگی متعدد وصل شدهاند و توضیح میدهد که این فلش ها بیانگر ازدواج های فامیلی در بین مسئولان کشور است و یکی از زمینه های بالقوه گسترش فساد اقتصادی –به بیان او- همین عامل است. (از اتاق فرمان می گویند که یک ووله ببینیم!)
گروههای مختلف تلگرامی هم پرشده است از توصیه های روان شناسانه به آدم ها. غافل از اینکه "زندگی مثبت" فقط با تغییر نگاه ما شکل نمیگیرد و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز بر زندگی ما اثرگذار است.
ساعت هفت صبح است و مجریِ رادیو حرف میزند: سلام ای جوان ایرانی، آره، آره، با توأم، چرا به پشت سرت نگا می کنی، نه با توأم، بیکاری؟ کنکور قبول نشدی؟ هر چی می دویی بهجایی نمی رسی؟ نه، نه ، تو حق نداری ناراحت بشی، یه یا علی بگو، نفس عمیق بکش و در این صبح زیبا بگو سلام زندگی، آره. امروز، امروز طرحی نو بینداز، بگو من می تونم، بگو، با صدای بلند بگو تا من که توی استودیو هستم بشنوم، دنیا بشنوه و راهها به روت باز شه...الآن می خوایم با یه روان شناس درباره اراده صحبت کنیم، جایی نریا...
رادیو را خاموش میکنم و پیام های تلگرامی ام را باز میکنم:
"سلام استاد. ۱۵ ماهه فارغالتحصیل شدم و هنوز بیکارم. چند آزمون استخدامی شرکت کردم و هر بار رتبهی ۵ آوردم ولی همش یک یا دو نفر می خواستند. میخواستم ازتون خواهش کنم اگه جایی کاری سراغ دارین منو معرفی کنید. غیر مرتبط هم باشه خوبه. چشم امیدم به شماس. ممنون"
#فردین_علیخواه
@golchintap
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
🔶🔹آیا شما هم آدم بی عرضهای هستید؟
🔸در سکوتِ شب و درحالیکه انگشتِ اشارۀ مان را روی صفحۀ موبایل ُسر میدهیم به لبخند ها و دندان های سفید آدم های موفق خیره میشویم . مکث می کنیم و به فکر میرویم. به اینکه چه آرزو هایی در سر داشتیم و نشد که به آنها برسیم. جنگیدیم ولی پیروز نشدیم. هر چه دویدیم از خطّ آغاز فاصله نگرفتیم. گاهی اوقات یقۀ خودمان را میگیریم و سرِ خودمان فریاد میزنیم. پس از جرّ و بحث شدیدی که با اعضای خانوادهمان داشتیم که ما را "بیعرضه" خطاب کرده بودند، در مقابل آینۀ دستشوئی به خودمان خیره میشویم و به خودمان تشر میزنیم که " ای بیعرضه"، " بیعرضه "
🔸متأسفانه در چند سال گذشته " روان شناسی گرایی" بهشدت در جامعۀ ما گسترش یافته است. منظورم از روان شناسی گرایی آن است که در بررسی مسائل اجتماعی تنها فرد را در شکست هایش به عنوان مقصر میشناسیم و از نقش زمینه های اجتماعی و اقتصادی در رقم زدن شکست ها و ناکامی های افراد غافل میشویم. در این چارچوب، به کسی که مدام شکست میخورد توصیه میکنیم که در "کلاس های تقویت اراده" شرکت کند و یا اگر نسبت به جامعه بد بین است به «کلاس های مثبت اندیشی» برود تا بهبود یابد. همهچیز آمادۀ برداشت است و مشکل در ضعفِ اراده و توانایی افراد است. گویی در درون هر فرد غولِ چراغِ جادو منتظر است و فقط باید به فرد کمک کرد تا آن غول را صدا بزند.
🔸موضوعاتی همچون چگونگی توزیع منابع، پارتی بازی و فرصت های نابرابر اهمیتی ندارد. در این نگاه، کارخانه دارانی که به دلیل ورود اجناس چینی ورشکست شدهاند و تنها دل خوشیشان دردِ دل کردن با مسافرانی است که سوار پراید آنان شدهاند، افرادی بیلیاقت تعریف میشوند چون اراده نداشتند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند!
🔸دانشجویی که سه سال پس از فارغ التحصیلی همچنان بیکار است و والدینش او را مدام"بیعرضه " خطاب میکنند تقصیر خودش است و لیاقت پیشرفت ندارد.
🔹در پاسخ به این سؤال که "چرا من مدام شکست میخورم ؟" ، نگاه روان شنایی گرایی شما را به جواب « خب تقصیر خودته» میرساند. معمولاً در جهان، سیاست مداران به این نوع پاسخ بسیار علاقه دارند. چون شما در نهایت یقۀ خودتان-و نه یقۀ آنان را- خواهید گرفت.
🔸وقتی شبکههای مختلف صداوسیما را تماشا میکنیم میبینیم که در برنامه های متعدد آن روان شناسان حضور گرمی دارند و درحالیکه روی مبلهای شیک نشستهاند و خیلی خوب موقع صحبت کردن دستهایشان را تکان می دهند تلاش میکنند روانِ بینندگانی را که زمینه های نابرابر اجتماعی و اقتصادی به آنان صدمه زده است احیاء کنند. حضور کم رنگ جامعه شناسان در برنامههای صدا و سیما همیشه فرصت گسترش این نوع مواجهه با مسائل اجتماعی را فراهم آورده است.
🔸واقعیت آن است که ورود جامعه شناسان به بررسی شکستها و ناکامی های فردی؛ میتواند مخاطرهآمیز باشد؛ چون جامعهشناس ناچار خواهد بود به سراغ ساختارهای اجتماعی نابرابر برود. حتی جامعه شناسی مانند دکتر فرامرز رفیع پور که معمولاً در صحبت کردن جانب احتیاط را نگاه میدارد وقتی در برنامه «توقف ممنوع» شبکه پنج به بررسی « فساد اقتصادی» میپردازد کاغذی را به سمت بینندگان میگیرد که بر روی آن فلشهای مختلفی به دایرههای رنگی متعدد وصل شدهاند و توضیح میدهد که این فلش ها بیانگر ازدواج های فامیلی در بین مسئولان کشور است و یکی از زمینه های بالقوه گسترش فساد اقتصادی –به بیان او- همین عامل است. (از اتاق فرمان می گویند که یک ووله ببینیم!)
گروههای مختلف تلگرامی هم پرشده است از توصیه های روان شناسانه به آدم ها. غافل از اینکه "زندگی مثبت" فقط با تغییر نگاه ما شکل نمیگیرد و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز بر زندگی ما اثرگذار است.
ساعت هفت صبح است و مجریِ رادیو حرف میزند: سلام ای جوان ایرانی، آره، آره، با توأم، چرا به پشت سرت نگا می کنی، نه با توأم، بیکاری؟ کنکور قبول نشدی؟ هر چی می دویی بهجایی نمی رسی؟ نه، نه ، تو حق نداری ناراحت بشی، یه یا علی بگو، نفس عمیق بکش و در این صبح زیبا بگو سلام زندگی، آره. امروز، امروز طرحی نو بینداز، بگو من می تونم، بگو، با صدای بلند بگو تا من که توی استودیو هستم بشنوم، دنیا بشنوه و راهها به روت باز شه...الآن می خوایم با یه روان شناس درباره اراده صحبت کنیم، جایی نریا...
رادیو را خاموش میکنم و پیام های تلگرامی ام را باز میکنم:
"سلام استاد. ۱۵ ماهه فارغالتحصیل شدم و هنوز بیکارم. چند آزمون استخدامی شرکت کردم و هر بار رتبهی ۵ آوردم ولی همش یک یا دو نفر می خواستند. میخواستم ازتون خواهش کنم اگه جایی کاری سراغ دارین منو معرفی کنید. غیر مرتبط هم باشه خوبه. چشم امیدم به شماس. ممنون"
#فردین_علیخواه
@golchintap
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
🔶🔹آیا شما هم آدم بی عرضهای هستید؟
🔸در سکوتِ شب و درحالیکه انگشتِ اشارۀ مان را روی صفحۀ موبایل ُسر میدهیم به لبخند ها و دندان های سفید آدم های موفق خیره میشویم . مکث می کنیم و به فکر میرویم. به اینکه چه آرزو هایی در سر داشتیم و نشد که به آنها برسیم. جنگیدیم ولی پیروز نشدیم. هر چه دویدیم از خطّ آغاز فاصله نگرفتیم. گاهی اوقات یقۀ خودمان را میگیریم و سرِ خودمان فریاد میزنیم. پس از جرّ و بحث شدیدی که با اعضای خانوادهمان داشتیم که ما را "بیعرضه" خطاب کرده بودند، در مقابل آینۀ دستشوئی به خودمان خیره میشویم و به خودمان تشر میزنیم که " ای بیعرضه"، " بیعرضه "
🔸متأسفانه در چند سال گذشته " روان شناسی گرایی" بهشدت در جامعۀ ما گسترش یافته است. منظورم از روان شناسی گرایی آن است که در بررسی مسائل اجتماعی تنها فرد را در شکست هایش به عنوان مقصر میشناسیم و از نقش زمینه های اجتماعی و اقتصادی در رقم زدن شکست ها و ناکامی های افراد غافل میشویم. در این چارچوب، به کسی که مدام شکست میخورد توصیه میکنیم که در "کلاس های تقویت اراده" شرکت کند و یا اگر نسبت به جامعه بد بین است به «کلاس های مثبت اندیشی» برود تا بهبود یابد. همهچیز آمادۀ برداشت است و مشکل در ضعفِ اراده و توانایی افراد است. گویی در درون هر فرد غولِ چراغِ جادو منتظر است و فقط باید به فرد کمک کرد تا آن غول را صدا بزند.
🔸موضوعاتی همچون چگونگی توزیع منابع، پارتی بازی و فرصت های نابرابر اهمیتی ندارد. در این نگاه، کارخانه دارانی که به دلیل ورود اجناس چینی ورشکست شدهاند و تنها دل خوشیشان دردِ دل کردن با مسافرانی است که سوار پراید آنان شدهاند، افرادی بیلیاقت تعریف میشوند چون اراده نداشتند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند!
🔸دانشجویی که سه سال پس از فارغ التحصیلی همچنان بیکار است و والدینش او را مدام"بیعرضه " خطاب میکنند تقصیر خودش است و لیاقت پیشرفت ندارد.
🔹در پاسخ به این سؤال که "چرا من مدام شکست میخورم ؟" ، نگاه روان شنایی گرایی شما را به جواب « خب تقصیر خودته» میرساند. معمولاً در جهان، سیاست مداران به این نوع پاسخ بسیار علاقه دارند. چون شما در نهایت یقۀ خودتان-و نه یقۀ آنان را- خواهید گرفت.
🔸وقتی شبکههای مختلف صداوسیما را تماشا میکنیم میبینیم که در برنامه های متعدد آن روان شناسان حضور گرمی دارند و درحالیکه روی مبلهای شیک نشستهاند و خیلی خوب موقع صحبت کردن دستهایشان را تکان می دهند تلاش میکنند روانِ بینندگانی را که زمینه های نابرابر اجتماعی و اقتصادی به آنان صدمه زده است احیاء کنند. حضور کم رنگ جامعه شناسان در برنامههای صدا و سیما همیشه فرصت گسترش این نوع مواجهه با مسائل اجتماعی را فراهم آورده است.
🔸واقعیت آن است که ورود جامعه شناسان به بررسی شکستها و ناکامی های فردی؛ میتواند مخاطرهآمیز باشد؛ چون جامعهشناس ناچار خواهد بود به سراغ ساختارهای اجتماعی نابرابر برود. حتی جامعه شناسی مانند دکتر فرامرز رفیع پور که معمولاً در صحبت کردن جانب احتیاط را نگاه میدارد وقتی در برنامه «توقف ممنوع» شبکه پنج به بررسی « فساد اقتصادی» میپردازد کاغذی را به سمت بینندگان میگیرد که بر روی آن فلشهای مختلفی به دایرههای رنگی متعدد وصل شدهاند و توضیح میدهد که این فلش ها بیانگر ازدواج های فامیلی در بین مسئولان کشور است و یکی از زمینه های بالقوه گسترش فساد اقتصادی –به بیان او- همین عامل است. (از اتاق فرمان می گویند که یک ووله ببینیم!)
گروههای مختلف تلگرامی هم پرشده است از توصیه های روان شناسانه به آدم ها. غافل از اینکه "زندگی مثبت" فقط با تغییر نگاه ما شکل نمیگیرد و شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز بر زندگی ما اثرگذار است.
ساعت هفت صبح است و مجریِ رادیو حرف میزند: سلام ای جوان ایرانی، آره، آره، با توأم، چرا به پشت سرت نگا می کنی، نه با توأم، بیکاری؟ کنکور قبول نشدی؟ هر چی می دویی بهجایی نمی رسی؟ نه، نه ، تو حق نداری ناراحت بشی، یه یا علی بگو، نفس عمیق بکش و در این صبح زیبا بگو سلام زندگی، آره. امروز، امروز طرحی نو بینداز، بگو من می تونم، بگو، با صدای بلند بگو تا من که توی استودیو هستم بشنوم، دنیا بشنوه و راهها به روت باز شه...الآن می خوایم با یه روان شناس درباره اراده صحبت کنیم، جایی نریا...
رادیو را خاموش میکنم و پیام های تلگرامی ام را باز میکنم:
"سلام استاد. ۱۵ ماهه فارغالتحصیل شدم و هنوز بیکارم. چند آزمون استخدامی شرکت کردم و هر بار رتبهی ۵ آوردم ولی همش یک یا دو نفر می خواستند. میخواستم ازتون خواهش کنم اگه جایی کاری سراغ دارین منو معرفی کنید. غیر مرتبط هم باشه خوبه. چشم امیدم به شماس. ممنون"
#فردین_علیخواه
@golchintap