وزوز دشمنان.mp3
8.56M
#تلنگری
• حوادثی که رخ میدهند و خواهند داد؛ به سمت پیچیدگی به پیش میروند!
• دشمن با تمام آنچه در چنته دارد پای کار آمده است و این حوادث، تمام نخواهند شد.
☜ آیا این برهه از زمان، مصداق آخرالزمان است؟
☜ آیندهی خودم و خانوادهام چه میشود؟
☜ وظیفه و نقش من در این بخش از تاریخ چیست؟
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
@gole_nargesaa
💠 ریاست و اهلیت
🔹 پیامبر اکرم صلی الله و علیه واله و سلم:
هر کس ریاست و مسئولیتی را بپذیرد و بداند که اهلیت آن را ندارد، در قبر و قیامت جایگاه او پر از آتش خواهد شد.
✨ مَنْ تَوَلّي عَمَلا وَ هُوَيَعْلَمُ أنَّهُ لَيْسَ لَهُ بِأهْل، فَلْيتُبَّوَءُ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ؛
📚 أمالی طوسی/ج 2/ص 142
✍🏼 برای به عهده گرفتن یک مسئولیت، هم تخصص لازم است و هم تعهد.
اگر هر کدام از این دو نباشد، نتیجه عکس گرفته می شود.
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
25.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظات نفسگیر احیای نوزاد شش ماهه توسط عوامل اورژانس اصفهان
@gole_nargesaa
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوای غلبه بر ترس در برزخ!
#فاطمی_نیا
اینستای مذهبی را اینجا دنبال کنید👇
@insta_mazhabi
🔘 خُلق نیکوی حضرت محمد صلیالله علیه و آله
🔳 آیت الله ناصری (ره):
▫️ خداوند، چند چیز را در قرآن عظیم شمرده است. خدایی که خود عظیم است، اگر چیزی را عظیم بشمارد، عظمت آن فوق العاده است.
یکی از مواردی که خداوند عظیم، آن را عظیم شمرده خُلق عظیم نبی اکرم است. در قرآن فرمود:
📜 اِنَّکَ لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظیم. (سوره قلم، آیه چهار: و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.)
❇️ زمانی که نبی اکرم به مدینه آمدند و اسلام رونقی گرفت، روستای دور افتادهای بود که حدود هزار نفر جمعیت داشت. یک نفر از اشرار این منطقه بود که بسیار بد و خونریز بود. آن شرور دید که اهل این منطقه، خیلی ناراحتند. پرسید:
🔹 چه شده است؟ چرا اینقدر ناراحتید؟
▫️ گفتند:
🔸 یک نفر به مدینه آمده و ادعای پیغمبری میکند و همه خدایان ما را زیر سؤال برده و منکر شده است. ما از این ناراحتیم که تمام خدایان ما را کنار زده است و دین تازه ای آورده و میگوید:
🔶 خدا یکی است.
▫️ گفت:
🔹 شما چه میخواهید؟
▫️ گفتند:
🔸 اگر بتوانی خون این شخص را بریزی و او را بکشی، آنچه دلت بخواهد، به تو میدهیم.
▫️ گفت:
🔹 فردا سر او را برای شما میآورم.
▫️ آن شرور، حرکت کرد و بعد از ظهر مدینه رسید. نماز پیغمبر در مدینه تمام شده بود و عربها به منزل خود رفته بودند. حضرت هم داشتند، به منزل میرفتند. عرب شرور به پیغمبر رسید؛ در حالی که آن حضرت را نمیشناخت؛ لذا از خود پیغمبر پرسید:
🔹 این محمد که میگویند، کجاست؟
▫️ حضرت فرمودند:
🔸 او را چه کار داری؟
▫️ عرض کرد:
🔹 من از فلان منطقه هستم و شنیدهام ادعای پیغمبری کرده و منکر خدایان ما شده است. آمده ام سر او را برای خویشانم سوغات ببرم.
▫️ فرمودند:
🔸 الآن بعد از ظهر است و هوا گرم. شما هم تازه رسیدهای و خسته هستی. غذا هم که نخوردهای. بیا برویم منزلِ ما استراحت بکن، غذایت را بخور، خوابت را برو. سر حال که شدی، من دست محمد را در دستت میگذارم.
✨ حضرت او را به منزل آوردند و عبای خود را پهن کردند و گفتند:
🔸 روی آن بنشین.
▫️ آن عرب غذایش را خورد و مشغول استراحت شد.
☀️ کم کم آفتاب او را گرفت. حضرت، مقابل آفتاب ایستادند و با بدن مبارکشان، روی صورت این عرب، سایه انداختند، تا آفتاب به او نتابد.
⏳ خواب آن عرب طول کشید و پیغمبر عرق کردند. عرقهای پیغمبر، روی صورت این جوان چکید و بیدار شد. دید که این آقا بالا سر او نشسته و از شدت گرمای آفتاب صورت او از عرق خیس شده است. بلند شد و گفت:
🔹 آقا! چرا این طور کردی؟ چرا من را شرمنده کردی؟ خدمتی به من کردی که احدی نکرده است.
▫️ و عذر خواهی کرد.
حضرت فرمودند:
🔸 دیدم خستهای و خواب هستی. نخواستم بیدارت کنم و بگویم آفتاب تو را گرفته است. بالای سر تو نشستم که آفتاب تو را اذیت نکند.
▫️ آن عرب بلند شد و گفت:
🔹 وعده کردی که دست محمد را در دستم بگذاری. برویم محمد را پیدا کن و دست او را به دست من بده.
🤝 حضرت دستشان را آوردند جلو و فرمودند:
🔸 بگیر.
▫️ جوان نگاهی نکرد و گفت:
🔹 چه را بگیرم؟
▫️ گفت:
🔸 دست من را. من محمدم.
▫️ این جوان به حضرت نگاهی کرد و با خودش گفت:
🔹 عجب! این زندگی و این اخلاق او است؟!
❇️ شهادتین را جاری کرد و به حضرت ایمان آورد و گفت:
🔹 من میروم همه مردم شهرمان را مسلمان میکنم.
💡 حضرت، همه اعمال و رفتارشان بهگونهای بوده است که برای ما معلم و الگو باشند.
⬅️ اپلیکیشن آیت الله ناصری
🏷 #شهادت_حضرت_محمد صلیالله علیه و آله #آیت_الله_ناصری (ره) #خودسازی
🌷@shahedan_aref
زمانبر هست 😐
تا خودمون رو درست نکنیم در امورات زندگی
از عشق وعاشقی خبری نیست🤦♀
اول رفع سوتفاهمات
یادگیری عذر خواهی از محضر همدیگه در قبال اشتباهات هم
با محبت رفتار کردن
که کمی در این زمانه سخت شده
وتسلط وداشتن اعصابی فولادی
که چله های فراوان میخاد
به امید پیروزی حق بر باطل☺️
هدایت شده از KHAMENEI.IR
13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ویژه ۲۸صفر
📹 نماهنگ | حکومت ده ساله پیغمبر(ص)؛ الگوی نظام اسلامی
☝ بیانات حضرت آیتالله خامنهای به مناسبت سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) در دهه شصت
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از رضا آیت اللهی
22.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشاالله به این مداح نوجوان ایرانی
به غیر از کربلا هر جا سفر کردم ، ضرر کردم
هدایت شده از اخبار اصفهان
📸بانک مسکن اصفهان طعمه حریق شد
🔹سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان از حریق شعبه بانک مسکن در خیابان چهارباغ خبر داد.
🔹️ وی با اشاره به اعزام ایستگاههای ۵ و ۹ آتشنشانی به محل حریق گفت: نیروهای کمکی از ایستگاههای یک و ۱۴ به همراه خودروی دستگاه تنفسی و افسران کشیک به محل اعزام شدند.
اخبار فوری و مهم اصفهان را اینجا ببینید👇
https://eitaa.com/joinchat/2573205578C49c80846b5
بزرگترین کانال اصفهانی ها👆
هدایت شده از حسبی الله
🔺دست به دست بفرستید تا به سمع و نظر جناب آقای مسعود پزشکیان برسد👇👇👇
🔻...اما آخرش یه دختر که اونم داشت آرمان علیوردی رو میزد رو به جمعیت میگه که" بسه دیگه کشتینش! بسشه..."اوناهم آرمان رو رها میکنن. آرمان از جاش بلند میشه و خونین و مالین سمت خیابون اصلی میره. صدای بسیجیها رو میشنوه که داشتن حیدر حیدر میگفتن. میره سمت صدا. اما وقتی میپیچه داخل کوچه میبینه که سر کوچه یه گروهی دختر و پسر ایستادن و دارن شعار مینویسن. اونا تا وضعیت آرمان رو میبینن میفهمن بسیجی بوده و کتکش زدن. میرن سمت آرمان. آرمان که دیگه رمقی براش نمونده خیلی راحت میفته دست این جماعت. اینها شروع میکنن به قصد کشت آرمان رو زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتن و مواد مصرف کرده بودن. یه دختر بینشون که اسپری دستش بوده با همون میکوبه به صورت آرمان. یکیشون یه میلگرد داشته که نوکش رو تیز کرده بوده و به عنوان سلاح ازش استفاده میکرده. با همون میلگرد میکوبه روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان رو رسوندن بیمارستان جمجمهاش شکسته بود. اما یکی دیگهشون که واقعاً امیدوارم قیافش رو یه روز ببینم میشینه جلوی آرمان و به بقیه میگه دست نگهدارین. رو به آرمان میکنه و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگه به امام اولت فحش بده ببينم. سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده.
به خامنهای فحش بده... آرمان چیزی نمیگه...
با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکنه و ازش میخواد فحشاشو تکرار کنه. اما آرمان هیچی نمیگه. آنقدر آرمان رو میزنن تا بیهوش میشه. وقتی آرمان بیهوش میشه شروع میکنن به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشون فیلم هم میگیرن. وقتی میزارن میرن یه کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمونای اطراف بوده میاد و زیر سر آرمان بالش میزاره و رو بدنش پتو میندازه، اما زنگ نمیزنه به آمبولانس. البته اگه زنگم میزد فرقی نمیکرد تو اون شلوغیا آمبولانس به آرمان نمیرسید. وقتی رسوندنش بیمارستان هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستاشو به تخت بسته بودن"شاید برای اینکه اگه به هوش اومد تشنج نکنه" و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما میمونه و آخرشم به شهادت میرسه. تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلمبرداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها رو قطره چکونی منتشر کردین و فیلمای اصلی رو منتشر نمیکنین گفته بوده که من تو عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلمای اصلی هنوزم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشن. منم نمیخواستم الان اینا رو بگم. گفتم چون دیدیم خیلیا دارن به بسیجیا و نیروهای امنیتی توهین میکنن. دلم دیگه طاقت نیاورد. شما وحشیها با کاری که با آرمان کردین حق ندارین از انسانیت حتی حرف بزنید. کاری که با آرمان کردین هیچ توجیحی نداره. اصلا اگه میخواستین بکشینش چرا شکنجهاش کردین؟ چرا ازش خواستین به اهلبیت و اعتقاداتش توهین کنه؟ چرا با یه ضربه کارشو تموم نکردین؟ چرا زجرکُشش کردین؟ چطور تونستین بالاسر جنازه خونین و برهنه آرمان برقصین؟ حالتون به هم نخورد؟ حالتون بد نشد؟ چطور میشه یه آدم به همچین درجهای از توحش برسه؟ ولله قسم بعد شهادت آرمان بود که فهمیدم ماجرای گودال قتلگاه چه شکلی بوده، تازه فهمیدم قتلصبر یعنی چی، شماها روی شمر و خولی و حرمله رو سفید کردین، الآنم تعجبی نداره که با امامحسین در بیفتین! شماها هم اگه دستتون به حسین میرسید تو توحش چیزی از اونا کم نداشتین.
ببخشید اگه حالتون بد شد
ولی باید این حقایق گفته بشه و ایکاش زودتر فیلمای اصلی رو منتشر کنن تا مردم بفهمن با چه موجوداتی طرف بودیم. ازتون میخوام برای قلب خانواده شهید مخصوصاً مادر شهید دعا کنین...
💥آقای پزشکیانِ تشنه ی زیارتِ مولا!
رئیس جمهورِ عَدالت طلب!
این قطعه کوچکی از شورش زن، زندگی، آزادی مهسای دوستانِ شماست، اگر دختر یا پسر خودت جای شهید آرمان علیوردی بودند، باز هم اینطور صحبت میکردی؟
بترس از قهر خدا، بترس از خون شهید، بترس از آه مادران شهدای مظلوم...
برگرفته از کانال خواهر شهید عجمیان
#پست_موقت