هدایت شده از R.N
هر که بعد از نماز صبح و ظهر (در روز جمعه و در سایر ایّام هفته) بگوید: ألّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم نمی میرد تا آن که حضرت مهدی (علیه السّلام) را درک کند.
(امام صادق علیه السلام)
مَنْ قالَ بَعْدَ صَلاۀِ الظُّهرِ وَ صَلاۀِ الفَجْرِ فی الجُمُعَۀِ وَ غِیرِها ألّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم لَمْ یَمُتْ حَتّی یُدْرِکَ القائمَ المَهدِّی علیه السّلام؛
مستدرک سفینۀ البحار6: 366 .
https://cafebazaar.ir/app/com.khoshghamat.app18/?l=fa
هدایت شده از ن منوچهری
سلام عزیزان ❤️
وقتتون بخیر
ایام ولادت حضرت حجت ابن الحسن(عج)
🌺🌿🌺🌿🌺🌿
ندبه کنان میخوانیم
این بقیه الله التی .....
کجاست بقیه الله که هیچگاه جهان خالی از عترت هادی نیست....
و در ادامه ی دعای ندبه میخوانیم:
کجاست انکه ارزومندیم که قران و حدود آن را زنده کند
🌷🌷🌷🌷🌷
در این فراز یک راهنما ،به شیعه ی حضرت داده میشود و آن زنده کردن قران و حدود ان میباشد
واقعا چقدر ما دل به قران می دهیم؟
واقعا چقدر در پی خواندن و فهمیدن قرآنیم؟
واقعا چقدر به قرآن عمل میکنیم؟
البته که ختم های مختلف سوره های قرآن معجزه میکنند ولیکن مسئولیت منِ شیعه در مقابل قرآن خیلللی بیشتره🤔👌
من باید قرآن را عاشقانه بخوانم،عاشقانه بفهمم ،عاشقانه عمل کنم و هرچه بیشتر،با رفتار قرآنی ،دیگران را * جذب* کنم
آن وقت است که در پیشگاه الهی سربلندم و میتوانم بگویم شیعه هستم و دل حضرت را شاد میکنم
جشنها و شادیها بسیار عالیست
ولی
مهمترین چیز، شیعه واقعی بودن است
🌷🌷🌷🌷🌷
خداراشکر در قران برای تمام اعمال و جزئیات زندگی ما دستور العمل دارد:
رفتار اجتماعی،فردی،رفتار با والدین،همسر،فرزندان،دوست،فامیل،...
دستورالعمل خرید و فروش ،کار و ....
سعی کنیم یاد بگیریم و عمل کنیم
بیایید به یکدیگر دعا کنیم و تلاش کنیم که ان شاالله قران را با گوشت و خونمان درک کنیم ،عمل کنیم و شیعه ی واقعی باشیم
ان شاالله
التماس دعای ویژه دارم🤲🤲
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
☜ شما میتوانید تبدیل شوید به مجرای مبارکی،
برای اینکه خداوند ارادهی خویش را از دریچه وجود شما، برای بندگانش محقق کند.
#استاد_شجاعی
instagram.com/ostad.shojae1
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
@Ostad_Shojaeزیرک باشیم!.mp3
زمان:
حجم:
2.43M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 زیرک باشیم!
۱ـ زرنگترین آدما از نگاه خدا
۲ـ قیمتیترین آدما از نگاه خدا ؛
✘ قطعاً کسانی نیستند که عبادت بیشتری دارند!
گروهی هستند که ....
#استاد_شجاعی
منبع: مجموعه رشد و قدرت در سایه سختی ها
@Ostad_Shojae
هدایت شده از بیداری ملت
🔥خاتمی و فاجعه ایستگاه خیام
🔻رفتار سران اصلاحات در رویدادهای مهم کشور، آنها تبدیل به جریان ضدملی کرده است؛ چرا؟
🔸ابتدا این ماجرای دهشتناک را مرور می کنیم:
🔻دو دهه قبل انفجار بزرگی در ایستگاه خیام اتفاق افتاد. قدرت این انفجار معادل ۱۸۰ تن TNT بود و ۳۵۲ کشته و ۴۶۹ مجروح برجای گذاشت و تا شعاع ۲۰۰ متر باعث ويران شدن خانه هاي اطراف و خسارت تا شعاع ۲۰ کیلومتری شد و ۲۸۰ نفر از اهالی روستای هاشم آباد زیر آوار ماندند!!
🔻این فاجعه در ۲۹ بهمن ۱۳۸۲ رخ داد و علت این فاجعه راه افتادن ناگهانی بدون راننده واگنهای باری در ایستگاه ابومسلم و طی مسیر ۲۰ کیلومتری با توجه به شیب منطقه و انفجار واگن های حامل گوگرد، پنبه و بنزین! اعلام شد.
🔸پ.ن: جریان این حادثه که بزرگترین حادثه ریلی تاریخ کشور بود جریانهای سیاسی رقیب اصلاحات، هرگز دولت خاتمی را متهم به تعمد در این حادثه نکردند. چون در هیچ کشوری، مسائل بزرگ ملی، اساسا جای انتقام کشی سیاسی برای به زمین زدن رقیب نیست.
🔸پ.ن۲:سران جریان اصلاحات در غالب حوادث بزرگ ملی ثابت کردند واقعا یک جریان ضدملی هستند.
🔻در جریان مسمومیت دانشآموزان که کشور نیاز به همدلی در برابر حملات ترکیبی دشمن خارجی دارد، بسیاری از سران جریان اصلاحات بجای رفتار مسئولانه، بی شرمانه تصریحا یا تلویحا نظام مظلوم و اقشار متدین را متهم کردند.
🔻جریانی که حاضر باشد بجای کمک در حادثهای که ضرر آن برای ملت و منفعت آن بطور کامل برای دشمن است، حرف دشمن را عینا تکرار کند، آیا یک جریان ضدملی و خائن نیست؟
✍حمیدرضا ابراهیمی
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
هدایت شده از Zahra
#نمایشگاه
#عرضه_و_فروش
✨نمایشگاه اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی خانواده طلاب و روحانیون استان اصفهان یادبود مرحوم حجه الاسلام سید حسن شفیعی ره
❇️ در ایام اعیاد مبارک شعبانیه و همزمان با ولادت منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ؛ دفتر اشتغال و کارآفرینی خانواده طلاب حوزه علمیه اصفهان با همکاری مرکز خدمات استان اصفهان #دومین_نمایشگاه توانمندی های خانواده طلاب و روحانیون استان اصفهان را برگزار می نماید
از جمله اهداف نمایشگاه:
🔹تحقق بخشیدن به اقتصاد مقاومتی
🔹رونق تولید و کسب و کار خانواده طلاب
🔹آشنایی مسوولین استانی و عموم مردم با خلاقیت و توانمندی های طلاب و خانواده محترم آنها در زمینه تولید محصول
🔹 تامین نیازهای نوروزی بازدید کنندگان
✳️ این نمایشگاه غرفه های متعددی در زمینه:
✅ ملزومات حجاب و عفاف
✅ لباس روحانیت
✅ پوشاک و البسه (آقایان - بانوان - کودکان )
✅ مواد غذایی سالم و ارگانیک و آجیل و خشکبار
✅طب اسلامی و سنتی
✅ کیف و کفش
✅صنایع دستی
✅محصولات تولیدی طلاب در زمینه خلاقیت و نوآوری
✅ خدمات مشاوره ای در زمینه تولید و کسب و کار خانگی
زمان برگزاری: چهارشنبه 10 تا 18 اسفند ماه
🕑 از ساعت ۱۴ الی ۲۲
🏛 مکان برگزاری : سالن جدید گلستان شهدا
💫 همراه با برنامه های متنوع فرهنگی و برگزاری نشست ها و همایش ها با حضور خانواده محترم طلاب و روحانیون
👌لازم به ذکر است اسفند سال گذشته این نمایشگاه در حسینیه شهدای بسیج اصفهان برگزار و مورد استقبال مردم اصفهان قرار گرفت
#مرکز_خدمات_حوزه_علمیه_اصفهان
#دفتر_اشتغال_و_کارفرینی
هدایت شده از افق
❣تاملی در ماجرای مسمومیت دانش آموزان در قم و برخی شهرها
🌐 سایت ما:
darmangahe.ir
🆔 کانال درمانگاه معنوی:
@darmangahemanavi
🔴زنی که مادر بچهها نیست قبل از اعلام موضوع مسمومیت جلوی مدرسه حاضر می شود، شروع به فحاشی به مقدسات می کند، توسط یک نفوذی، مقابل مدرسه کتک میخورد و از زاویه طلایی فیلم ثبت میشود؛
نه عجیب است، نه اولین بار است چنین فیلمنامهای نوشته و اجرا میشود.
ضد انقلاب در رذلترین حالت آفندیاش و ما در منفعلانهترین حالت پدافندیمان به سر میبریم.
برخی ها فکر کردند فتنه تمام شده است اما دشمن چنین فکری نداشت و مرتب به فعالیت هایش برای ایجاد یک فتنه جدیدتر ادامه میدهد....
هدایت شده از راویان فتح لنجان
حکایت واقعی زیبا و پندآموز حرکات عجیب دانش اموز دختر
خانم معلمی تعریف میکرد:
در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم.
به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان.
پدر و مادرشان هم دعوت مراسمند و بچهها در مقابل معلمان و اولیا سرود را اجرا کنند.
چندین بار تمرین کردیم و سرود رو کامل یاد گرفتند.
روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم.
باهم در مقابل اولیا و معلمان شروع به خواندن سرود کردند.
ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع.
دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد.
بچهها هم سرود را میخواندن و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود.
سرم از غصه سنگین شده بود و نمیتونستم جلوی چشم مردم یک تنبیه حسابیش هم بکنم.
خب چرا این بچه این کار رو میکنه، چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!
نمونه خوبی و تو دل بروی بچهها بود!!
رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید
به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم.
خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، انگار جیوه بود خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد!
فضا پر از خنده حاضران شده بود، همه سیر خندیدند.
نگاهی گرداندنم، مدیر را دیدم، رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود.
از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟! اخراجش میکنم، تا عمر دارد نباید برگردد مدرسه،
من هم کمی روغنش را زیاد کردم تا اخراج آن دانشآموز حتمی شود.
حالا آنی که کنارم بود زنی بود، مادر بچه، رفته بود جلو و تمام جوگیر شده بود.
بسیار پرشور میخندید و کف میزد،
دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود.
همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم:
چرا اینجوری کردی؟!
چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد:
آخر مادرم اینجاست، برای مادرم اینکار را میکردم!!
معلم گفت: با این جوابش بیشتر عصبانی شده و توی دلم گفتم: آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟!
چشمام گرد شد و خواستم پایین بکشمش که گفت: آموزگار صبر کن بگذار مادرم متوجه نشود، خودم توضیح میدهم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است،
چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم.
تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود،
این زبان اشاره است، زبان کرولالها
همین که این حرفها را زد از جا جهیدم، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!!
آفرین دختر، چقدر باهوش، مادرش چقدر برایش عزیز، ببین به چه چیزی فکر کرده!!!
فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،،
نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!!
از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!!
با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و مثل بزغاله برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند!!
درس این داستان این بود: زود عصبانی نشو، زود از کوره در نرو، تلاش کن زود قضاوت نکنی، صبر کن تا همهی زوایا برایت روشن شود تا ماجرا را درست بفهمی!!
💠 @raviyanlenjan 💠