م، ناگهان تصویر هدیه ی شهید یاسینی و جعبه ی سفیدی که به من اهدا کردن جلوی چشمانم عبور کرد. یکدفعه جا خوردم. یاد سفارش لحظه ی آخر ایشون افتادم که فرموده بودن از این سوغاتی به سه نفری که نام بردن حتما بدم.
ولی کدام سوغاتی؟؟؟😳
من که چیزی در دست نداشتم😕
باید چه میکردم؟؟
نزدیک ظهر بود که متوجه شدم بی اختیار گوشی تلفن در دستم است و پشت خط، اولین نفری که شهید یاسینی نام برده بودن الو الو میکرد و میگفت بفرمایید. نمیدونستم چی باید بگم شروع کردم به احوالپرسی کردن و به گونه ای وانمود کردم که برای احوالپرسی با ایشان تماس گرفته ام. احساس کردم صداش خیلی گرفته و ناراحت هستن. پرسیدم خوبید؟؟ چرا صداتون گرفته؟؟
گفت مگه شما اطلاع ندارید؟😳 پس برای چی زنگ زدید؟ 😕 فکر کردم زنگ زدی که ابراز همدردی کنی🧐
خیلی کنجکاو شده بودم پرسیدم مشکل چیه؟؟ قضیه ای پیش اومده؟
گفت ماشین مون رو چند روزه که دزدیدن. 😲 اینقدر حرص و جوش خوردیم که دیگه حالی برامون باقی نمونده.😮 این چه گرفتاری بود که برامون پیش اومد.
در حالیکه کاملا جا خورده بودم گفتم به کلانتری، پلیس اطلاع دادید؟؟؟
گفت جایی نیست که اطلاع نداده باشیم. ولی امروز دیگه آب پاکی رو ریختن روی دستمون و گفتن که دیگه منتظر ماشین تون نباشید اگر پیدا هم بشه فقط لاشه ی ماشین خواهد بود. تا الان قطعا اوراقش کردن.😢
ما هم با کلی وام و بدهی اون ماشین رو خریده بودیم.
هر نذری به ذهنم میرسید کردم و هر سوره و دعایی که بلد بودم یا دیگران گفتن خوندم ولی ............☹️
بدون اینکه فکر کرده باشم گفتم چله ی شهدا رو بگیرید و از شهدا بخواهید که براتون دعا کنن و ماشین تون بدون کوچکترین کم و کاستی به دستتون برسه.
گفت من که این همه نذر کردم اینم روش ولی بلد نیستم. چله ی شهدا چه جوریه؟؟ کامل براشون توضیح دادم.
گفت الان فکرم کار نمیکنه لطف کن اسم چهل شهید رو بگو تا بنویسم.
منم اسم شهدا رو براشون خوندم و گفتم همین الان برای شهید اول صدتا صلوات بفرست. قبول کرد و خداحافظی کردیم.
فردای همانروز ساعت ده صبح زنگ تلفن به صدا در اومد . خودش بود گوشی رو برداشتم سلام کردم.
بسیااااار پرانرژی گفت سلام ناهید جان. الله اکبر از قدرت خدا و الله اکبر از شهدا. امروز صبح بعد از اینکه برای شهید دوم صلوات فرستادم و کلی باهاشون صحبت و درد دل کردم، ساعت هفت صبح از کلانتری زنگ زدن و گفتن ماشین تون در اتوبان یادگار امام پیدا شده. سریع رفتیم اونجا فکر میکردیم که الان لاشه ی ماشین رو تحویل میدن ولی ماشین بدون کوچکترین آسیب یا حتی کسری، سالم و سلامت تحویل دادن.
ماموره گفت بسیااار برامون عجیب بود چون همراه سرباز رفته بودم کشیک روزانه. وسط اتوبان یادگار امام یک ماشین یکدفعه زد روی ترمز و دو سرنشینش از ماشین پیاده شدن و به سرعت نور از تپه های کنار اتوبان بالا رفتن و فرار کردن.😳 مشکوک شدیم و بررسی کردیم متوجه شدیم که پلاک ماشین مال خودش نیست و عوض شده و ماشین دزدیه.
پلیس گفت که این فقط یک معجزه میتونه باشه و دلیل فرار اون دو نفر هم مشخص نشد.
وقتی گوش میکردم تصاویر خوابم و پرونده هایی که شهدا بررسی میکردن و.... همگی جلوی چشمانم میامد.
در آخر صحبت تلفنی هم گفت باورم نمیشه شهدا چه کردن!!!! چقدر نفسشون پیش خدا اعتبار داره!!!!!!!!!🥰👌👌👌
التماس دعای فرج التماس دعای خیر
#شهدا_شرمنده_ایم
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات_و_ فاتحه_و_آیت_الکرسی
#شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_عند_ربهم_یرزقونند
#شهدا_التماس_دعا
#کانال_ازدواج_گلهای_محمدی
@gole_narjec
شادی روح شهدا صلوات همراه با فاتحه و آیت الکرسی
#شهدا_شرمنده_ایم
#شهدا_التماس_دعا
#شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_عند_ربهم_یرزقونند
#ما_را_هم_شفاعت_کنید
به نام خدا با سلام و امید سلامتی همگان
عکس فرستاده شده از طرف یکی از اعضای کانال با تشکر ویژه از ایشان
🌹مزار شهید سید مجتبی علمدار🌹
همه با هم سلام می دهیم به امام شهیدان و همه شهداء و این شهید عزیز امروز ما را روزی سلام دادن به خودشان کردند و از این شهید التماس دعا داریم و ازشون درخواست میکنیم اسما و صفات الهی قسمش میدهیم🙏 همه ما را شفاعت کند و مشکلاتمان را برطرف نماید🤲🤲🙏🙏
شادی روح همه شهداء قرائت فاتحه همراه با صلوات و آیت الکرسی
#شهدا_شرمنده_ایم
#شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_عند_ربهم_یرزقونند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها_آمین
#رایحه_رفتارها_و_حرفها
#رهبری_تبیین_روشنگری
#ایران_قوی
#شکرگزاری
#دولت_انقلابی
#واکسن_ماسک
#استکبار_ستیزی
#نفتکش
#سپاه_پاسداران_قدرتمند
#بصیرت_عمار_شجاعت_مالک_اشتر
#امام_زمان
#دعای_عهد
#کانال_ازدواج_گلهای_محمدی🌹🌹
@gole_narjec💐💝💖💗💓💕💞