eitaa logo
گلستان ادبیات (تک‌بیتی و دوبیتی)
2.7هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
30 ویدیو
4 فایل
تک‌بیتی‌ها و دوبیتی‌های زیبا و پرمحتوا، توسط دبیر بازنشسته ع. ک. (بانو خالقی) #کانال‌اول‌ما: #گلزارادبیات https://eitaa.com/golzareadabiyat ایجاد کانال: ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ تبلیغ و تبادل نداریم. استفاده از اشعار، با لینک یا نام کانال برازنده‌تراست.
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح جوانی از رهی معیری دریاب که ایام گل و صبح جوانی چون برق کند جلوه و چون باد گریزد مشاعره، تیموری، ص ۱۸۶. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
بلای دوستان از رهی معیّری نه باک از دشمنان باشد، نه بیم از آسمان ما را! خداوندا، نگه دار از بلای دوستان ما را! کلیات رهی معیری، ص ۴۸۴. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
سوختگان از رَهی مُعَیّری هر لاله‌ی آتشین، دلِ سوخته‌ای است هر شعله‌ی برق، جانِ افروخته‌ای است نرگس که ز بار غم، سرافکنده به زیر بیننده‌ی چشمِ از جهان دوخته‌ای است دیوان رهی معیری، به کوشش نرگس علی‌مردانی، ص ۲۰۷. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
حبیب خود از رهی معیّری همدم خود شو که حبیب خودی چاره‌ی خود کن که طبیب خودی کتاب مشاعره، ص ۵۵۹. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
خنده‌ی غنچه از رهی معیری هر گُل که به طَرفِ گُلسِتان می‌خندد بر وضع جهان گذران می‌خندد این غمکده چون درخور غم خوردن نیست با تنگدلی، غنچه از آن می‌خندد! آزاده، رهی معیری، ص ۱۸۶. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
زندگانی بی عشق از رهی معیری ز عمر اگر طلبی بهره، عشق ورز ای دوست که زندگانی بی عشق، زندگانی نیست آزاده، معیری، ص ۱۹۶. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae 🌹🌹🌹 به امید ایجاد جهانی پر از عشق و محبت؛ به‌ویژه برای کودکان دنیا. 🌺🌺🌺
مادر از رهی معیری آسودگی از مِحَن* ندارد مادر آسایش جان و تن ندارد مادر دارد غم و اندوه جگر‌گوشه‌ی خویش ور نه، غم خویشتن ندارد مادر * محن: جمع محنت، رنج‌ها، سختی‌ها. گزینه‌ی موضوعی اشعار فارسی، جباری، ص ۱۶۱. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
سایه‌پرورد بهشت از رهی معیّری سایه‌پروردِ بهشتم، از چه گشتم صید خاک؟ تیره‌بختی بین، کجا بودم، کجا افتاده‌ام! دیوان رهی معیّری، ص ۶۲. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
همت از محمدحسن رهی معیّری در دامِ حادثات، ز کس یاوری مجوی بگشا گِره، به همتِ مشکل‌گشای خویش سعی طبیب، موجب درمان درد نیست از خود طلب، دوای دل مبتلای خویش بر عزم خویش تکیه کن ار سالکِ رهی وامانَد آن که تکیه کند بر عصایِ خویش باران صبحگاهی، رهی معیری، ص ۲۸۳ و ۲۸۴. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
مادر از محمدحسن رهی معیری مهربان مادر، چو شاخِ گُل مرا در سرای آب و گِل پرورده است می‌فشانم خون دل در پای او کُاو مرا با خون دل پرورده است باران صبحگاهی، سایه‌ی عمر، رهی معیری، ص ۱۹. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
راز خوش‌دلی از رهی معیری حادثاتِ فلکی، چون نه به دست من و توست رنجه از غم چه کنی جان و تنِ خویشتنا؟ مردم دانا، اندُه نخورد بهرِ دو کار: آنچه خواهد شدنا، وانچه نخواهد شدنا باران صبحگاهی، سایه‌ی عمر، ص ۲۸۷. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
خنده‌ی گُل از رهی‌ معیری هر گُل که به طَرفِ گلسِتان می‌خندد بر وضع جهانِ گذران می‌خندد مشاعره، تیموری، ص ۵۱۷. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae