مناجات
از دکتر شفیعی کدکنی
یا رب، به هر کرانهی این شهر بنگرم
گلدستهها برآمد و تارَک* به ابر سود*
معماریِ کُنِشت* و کلیسا و مسجدت،
با فقر اگر ستیزه ندارد، مرا چه سود؟
تارک: سر، اوج.
سود: سایید.
کُنِشت یا کِنِشت: عبادتگاه یهودیان، صومعه.
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، زیر این برگهای پوسیده، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۱۲.
#مناجات
#فقر
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
گلهای آفتابگردان
از دکتر شفیعی کدکنی
نگاه کن
کدام قبلهنمایی، چنین به صف کرده است؟
ستارههای گُلِ آفتابگردان را
درین نماز جماعت، به جانب خورشید
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، پاشانههای باران، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۸۶.
#گلهایآفتابگردان
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
شقایق و نرگس
از دکتر شفیعی کدکنی
... یک گل که صبح رفت،
به جایش
صد رنگِ گل ز شاخه برآید
هرگز نمانده است
این باغ، بی شقایق و نرگس.
روح بهار، در همه سو هست
پیمانه گر شکست، سبو هست.
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، زیر این برگهای پوسیده، ص ۵۷.
#شقایقونرگس
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
آسمان بهاری
از دکتر شفیعی کدکنی
روح من، آسمان بهاریست
گاهگه، روشن و گاه، تاریست
لحظهی تیرگی ابرهایش
زُمرهی ظلمتی زینهاری*ست
چون رسد لحظهی روشنایی
اندران، طیف صد نور جاریست ...
*زینهاری: پناهخواه، پناهجو.
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، بارانی از درون، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۲۶۴.
#آسمانبهاری
#روحشاعر
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
بهار
از دکتر شفیعی کدکنی
فرّ بهار بین که به آفاق، جان دهد
هر بوته را هر آنچه سزا دید، آن دهد
پارینه* آنچه باد خزانی ربود و بُرد
آرد دهد به صاحبش و رایگان دهد
سختم شگفت آید ازین هوشِ سبز او
کز هر که هر چه گم شده، او را همان دهد!
*پارینه: پارسال، سال پیش.
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، بازخوانی روزهای دور، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۳۸۱.
#بهار
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
جشن زندگی
از دکتر شفیعی کدکنی
دیگر مگو که باد خزان، در وَزَندگیست
یا باز نیشِ کژدُم* دی در گزندگیست
در کُنج این خرابه نگر کز دَمِ بهار
این بوته، پای تا به سرش، جشن زندگیست
*کژدم: عقرب.
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، پاشانههای باران، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۸۲.
#جشنزندگی
#بهار
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
بوتههای شقایق در بهار
از دکتر شفیعی کدکنی
هرگز گمان مدار که تنها میانِ باغ
گل روید از طراوتِ باران و ژالهها
بنگر به بوتههای شقایق که
رُستهاند
از فَرّ اعتدالِ رَبیعی
سحرگهان
در شیب خاکریز
کنار زبالهها.
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، پاشانههای باران، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۸۷.
#شقایق
#بهار
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
تواضع گلها
از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
جام بر کف، بوتهی گُلهای خورشیدی
لالهها مستِ گریبانچاک
این تواضع بین که زیبایانی از این سان
با چه دیداری شده مهمانِ مُشتی خاک!
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، دکتر شفیعی کدکنی، پاشانههای باران، ص ۲۳۱.
#تواضعگلها
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
معنی عارفانهی توحید
از دکتر شفیعی کدکنی
... معنی عارفانهی توحید
نزد اربابِ هوش و دانایی
در دو اصل است استوار و متین
هر که را هست فهم و بینایی:
اولین درس: "مرگ بر فقر" است
دومین، "زنده باد زیبایی"!...
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، شفیعی کدکنی، زیر این برگهای پوسیده، ص ۱۲۴.
#توحید
#معنیعارفانه
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
آخرین سطر
از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
ماجرایی کوتاه!
اولین سطرِ سفرنامهی پروانه
به سوی آتش
چه حضوری دارد
واخرین سطرش:
آه!
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، بارانی از درون، شفیعی کدکنی، ص ۲۹۵.
#آخرینسطر
#پروانهوآتش
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
دیوانگی
از دکتر شفیعی کدکنی
دیوانگی، کمَش، نمکِ زندگانی است
وز زندگی و معنیِ خوبش، نشانی است
شاید اگر که شور شود،
شورِ زندگی
آن شورِ شورِ شور
از بهر هر کسی نبُوَد درخورِ حضور...
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، بارانی از درون، شفیعی کدکنی، ص ۲۹۷.
#دیوانگی
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
صبح و پرندهها
از دکتر شفیعی کدکنی
شادا که صبح، پنجره را غرق نور کرد
وافاق با هَیاکِلِ* نوری ظهور کرد...
با من سخن بگو به زبان پرندهها
اکنون که صبح، پنجره را غرق نور کرد
*هیاکل: جمعِ هیکل، شکلها، پیکرها.
نامهای به آسمان، شش دفتر شعر، واژهنامهی زبان عاشقان، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۳۳۶.
#صبح
#شفیعیکدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae