دل
از محمدصادق رحمانی
تو پرسیدی که ما اهل کجاییم؟
سحرزادیم و با شب آشناییم
بیابانگردهایی صاف و ساده
من و مهتاب و دل، همروستاییم!
در این شب آهسته، گزیدهی اشعار محمدصادق رحمانی، ص ۱۷۶.
#دل
#محمدصادقرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
باران
از محمدصادق رحمانی
شکوه راز زیباییست باران!
دلا، رمز شکوفاییست باران!
ز چشمانش، طراوت میتراود
تماشا کن، تماشاییست باران!
در این شب آهسته، ص ۱۸۴.
#باران
#محمدصادقرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
نوحه
از محمدصادق رحمانی
چو حرف از غربتِ دیرینه میزد
نگاهم، شعله در آیینه میزد
غریبانه، دل من نوحه میخواند
دو دسته اشک، نم نم سینه میزد
در این شب آهسته، رحمانی، ص ۱۸۸.
#نوحه
#محمدصادقرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
غربت آفتاب
از محمدصادق رحمانی
آن کیست که بی تو غمگساری بکند؟
در غربت آفتاب، یاری بکند
کاری که ز دست عقل ما ساخته نیست
من منتظرم که عشق، کاری بکند
در این شب آهسته، رحمانی، ص ۲۱۰.
#عشقوعقل
#محمدصادقرحمانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae