eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
10.1هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
❣﷽❣ #کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_چهل_وپنجم 5⃣4⃣ نماز صبح را د
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 6⃣4⃣ هیچ سر و صدایـے از سمت ما نمی آمد. یڪ دفعہ احمد آقا برگشت و گفت: چرا دنبال من مے آیید!؟ جا خوردیم. گفتم: شما پشت سرت رو مے بینی❓ چطور متوجہ ما شدے؟ احمد آقا گفت: کار خوبی نکردید. برگردید. گفتیم: نمی شه، ما با شما رفیقیم. هر جا برے ما هم می یایم، در ثانی اینجا تاریک و خطرناکہ، یک وقت کسے، حیوانی، چیزی به شما حمله می کنہ... گفت: خواهش می کنم برگردید. ما هم گفتیم: نه، تا نگی کجا می ری ما برنمی گردیم❗️ دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی... سرش را انداخت پایین. با خودم گفتم: حتماً تو دلش داره ما رو دعا می کنه! بعد نگاهش را در آن تاریکی به صورت ما انداخت و گفت: طاقتش رو دارید❓ می تونید با من بیایید⁉️ ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم : طاقت چی رو، مگه کجا می خوای بری⁉️ نَفسی کشید و گفت: . باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما . ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله نمی دانید چه حالی بود. شاید الان با خودم می گویم ای کاش می رفتی اما آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود. با ترس و لرز برگشتیم. ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس می آید. چهره اش بر افروخته بود. با کسی حرف نزد و سر جایش نشست. از آن روز سعی می کردم بیشتر مراقب اعمالم باشم. بار دیگر شبیه این ماجرا در حرم حضرت عبدالعظیم پیش آمد. 🌿🌿🌿 یڪے از برنامه هاے همیشگے و هر هفته ی ما زیارت مزار شهدا در بهشت زهرا( السلام علیها) بود. همراه احمد آقا مےرفتیم و چقدر استفاده می کردیم.✅ خاطرم هست که یکی از هفته ها تعداد بچه ها کم بود. برای ما از ارادت شهدا به معصومین و مقام شهادت و... می گفت. در لا به لای صحبت های احمد آقا به سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمی شناختم. همانجا نشستیم. فاتحه ای خواندیم. اما احمد آقا گویی مزار برادرش را یافته حال عجیبی پیدا کرد❗️ در مسیر برگشت آهسته سؤال کردم: احمد آقا آن شهید را می شناختی❓ پاسخ داد: نه❗️ پرسیدم: پس برای چه سر مزار او آمدیم؟ اما جوابی نداد. فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد! اصرار کردم. وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: اینجا (عج) را می داد. مولای ما قبلاً به کنار مزار این شهید آمده بودند. البته چند بار برای من گفت: اگر این حرف ها را می زنم فقط برای این است که شما زیاد شود و به برخی مسائل اطمینان پیدا کنی. و تا زنده ام نباید جایی نقل کنی. احمد آقا در دفترچه یادداشت و سررسید آخرین سال خود نیز از این دست ماجراها نقل کرده است. ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درمقابل بلندای روح تو😇 جز #حقارت_خود چیزی ندیدم فقط میدانم دراین وانفسای دنیـ🌎ــا زیرکانه #شهادت را صید کردی🕊 #شهید_علیرضا_بریری #شبتون_شهدایی🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنهَْا أَوْ رُدُّوهَا هنگامیڪه ڪسی به شما تحیت گفت ، پاسخ آن را به طرز بهتر بدهید و یا لااقل به طور مساوی به او برگردانید . (سوره نساء/ ۸٦) از وقتی اين آيه را خوانده‌ام دائم دوست دارم  سلامت بدهم #السلام‌_علیڪ_یامهدی_فاطمه •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نذر کردم دور تسبیحی|• بخوانم اهدنا💔|• تا صراطم اربعین👣|• افتد به سمت کربلا🍃‌|• #اربعین_کربُبلایم_نبرےمیمیرم😭💔 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
Panahian-Roze-DalilByGhararyHazrateZeynab.mp3
2.41M
#روضه | دلیل بی‌قراری حضرت زینب(س) امروز،روز حرکت امام حسین از مدینه به کربلا #یاحسین✋ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمز پرواز یازهــراست این را من نمیگویم نگاه کن نگاهشان سکوتشان حتی نفس زدنشان هم عطر یاس دارد اصلا‌حضرت زهرایی ها شهید میشوند شـــک نکن! لحظه هاتون رو غرق عطریاس کنید #شهید_علاء_حسن_نجمه🌷 #روزتون_شهدایی🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
1_20673589.mp3
15.64M
با گوش دادن به این مداحےدلنشین تاآخرهفته شارژشارژ بشید... 🎧 مهدی رسولی در وصف شهدای گمــنام شهـــدای گمنام ببــــرید از مـا نـام بیاد #شهیدغلامحسین_کرم_نسب http://eitaa.com/golestanekhaterat
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
رمز پرواز یازهــراست این را من نمیگویم نگاه کن نگاهشان سکوتشان حتی نفس زدنشان هم عطر یاس دارد اصلا‌ح
ـــــــــــــــــــ🌷ـــــــــــــــــــ 🌹نام و نام خانوادگی:علا حسن نجمه 🌹نام جهادی:تراب الحسین 🌹تاریخ تولد:۱۳۷۱/۰۶/۱۷ 🌹تاریخ شهادت:۱۳۹۵/۰۷/۲۹ 🌹محل تولد:عدلون(جنوب لبنان) 🌹محل شهادت:حلب-سوریه 🌹علایق:بازیگری؛طراحی؛فتوشاپ؛کارگردانی؛عکاسی عکس های شهدا رو طراحی میکرد و به مناسبت های مختلف در صفحه های مجازی،پخش میکرد 🌹آرزو:زیارت سیدالشهدا که در این دنیا نصیبشان نشد 🌹نماز:اخرین نمازی که خواند نماز صبح عاشقانه اش بود. 🌹فضای مجازی:از فعالان فیسبوک بود که تصـاویر شهـدا را منتشر و از احوالات انان میگفت 🌹جنگ ها:در جنگ قلمون و قصیر شرکت داشت ⚜شهید پدرشان را از دست داده بودند و همراه مادرشان برای خواهر و سه برادرشان پدری میکردند. ⚜اعلا حسن نجمه بعد از،شهادت دوستش شهید علی ناصر با دلسوزی پیگیر احوال و امورات دوفرزند دوست شهیدش بود و با شهادت او دوباره آنها کسی که مثل پدرشان بود را از دست دادند. ⚜شهید بعد از پایان دوران خدمتش وقتی مطلع شد عملیاتی جدید علیه تروریست ها درپیش است از استراحت و مرخصی اش صرف نظر کرد و به جبهه های حق علیه باطل شتافت. ⚜این شهید دهه هفتادی از چهره های رسانه ای در خط مقدم و افسر جنگ نرم علیه تروریست های تکفیری به شمار میرفت. ⚜چند روز قبل از شهادتش مطلبی در صفحه اش در فیسبوک نوشت و کسی فکر نمیگرد وداع قبل از شهادتش است شاید هم خبر شهادتش را داده بود.(اشک های جاری خود را اماده کنید)این جمله را در استقبال از عاشورای اربابش نوشت ⚜شهید در بخشی از وصیت نامه اش به مادرشان می گویند دوست دارند در مراسمشان لباس سفید برتن کنند و با رثا و صلابت سخن بگویند. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸هر کس که بیشتر #برای_خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود 🔹ما باید برای #استقامت ساخته می شویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ🚫 چون ما اگر #تحمّل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم. #شهید_محمدابراهیم_همت🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#روضه | دلیل بی‌قراری حضرت زینب(س) امروز،روز حرکت امام حسین از مدینه به کربلا #یاحسین✋ •┈┈••✾•🌿
#حرکت_کاروان_سمت_کربلا صدایِ پایِ کاروانِ حسین می‌آید از دور کَم کَم باید رَختِ عَزا را دَستُ و پا کُنیم #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله #سلام_بر_امام_حسین_ع_و_اصحابش •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
YEKNET-narimani (4) -.mp3
4.78M
🔳 #شهادت_حضرت_مسلم #حرکت_کاروان_سمت_کربلا نیا به کوفه کوفه وفا نداره آقا 🎤 #سید_رضا_نریمانی #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله #سلام_بر_امام_حسین_ع_و_اصحابش •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 صدای ماندگار شهید ابراهیم هادی 🔹شهید«ابراهیم هادی» از بنیانگذاران گروه چریکی «شهید اندرزگو» در جبهه گیلانغرب بود که در عملیات «والفجر مقدماتی» پنج روز به همراه بچه‌های گردان کمیل و حنظله در کانال‌های فکه مقاومت کرد، اما تسلیم نشد. 🔹نهایتا در ۲۲ بهمن ۶۱ بعد از فرستادن نیروهای باقیمانده به عقب، دیگر کسی او را ندید. در این کلیپ، صدای اذان شهید هادی را همراه با خاطره‌ای درباره این اذان، از زبان حسین الله‌کرم می‌شنوید. fna.ir/dbbvog •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 ❣همسرم💞 شهید ڪمیل خیلے بود☺️ مثل یہ مادرے ڪہ از بچہ اش مراقبت میڪنہ از من مراقبت میڪرد...😇 یادمه تابسـتون بود و هوا بود🌞 خستہ بودم، رفتم پنڪہ رو روشن ڪردم وخوابیدم😴 «من بہ گرما خیلے حساسم»😖 ❣خواب بودم واحساس ڪردم هوا خیلے گرم شدہ و متوجہ شـدم برق رفته☹️ بعد از چند ثانیہ احساس خیلے ڪردم و به زور چشمم رو باز ڪردم تا مطمئن بشم برق اومدہ یا نہ... ❣دیدم ڪمیل بالاے سرم یه ملحفہ رو گرفتہ و مثل پنڪه بالاے سرم مے چرخونہ تا بشم😊 ودوبارہ چشمم بسته شد ازفرط ...😴 شاید بعد نیم ساعت تا یکساعت⏰خواب بودم و وقتے بیدارشدم دیدم ڪمیل دارہ اون ملحفه رو مثل پنڪہ روے سرم مے چرخونه تا خنڪ بشم...😳 ❣پاشدم گفتم ڪمیل توهنوز دارے مےچرخونے!؟ خستہ شدے⁉️😞 گفت: خواب بودے و برق رفت و تو چون به گرما میترسیدم از گرماے زیاد از خواب بیدار بشے ودلم نیومد😍 🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🌷 💠صلوات 🔸رسم بر این بود که مربی و معلم سر کلاس آموزش، اول خودش را معرفی می‌کرد. یک تازه وارد به نام «محمدی» همین کار را می‌کرد. اما تا فامیلش رو می گفت، همه یکصدا می‌فرستادند.😁 🔹دوباره می‌خواست توضیح بدهد که نام خانوادگی‌ام ... که بلندتری می‌فرستادند.😂😂 🔸بچه ها سرکارش گذاشته بودند و او گمان می‌کرد که برادران او را متوجه نمی‌شوند و این بهانه‌ای برای شوخ طبعی و کسب می‌شد. 😁 👈 است، فرستادن تاکید شده است. 🔺جهت تعجیل در فرج امام زمان(عج) •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
مادر شهید محمدصادق رضایی به همراه استخوان های فرزندش 🌸 زیباترین وتاثیر گذار ترین عکس دنیا 🌸 بنظرم این عکس باید توی اتاق هر وزیری هر رئیسی هر استانداری هر فرمانداری هر شهرداری.....نصب بشه تا همه مسئولین وجدان کاری داشته باشند و قدر این مردم و این کشور را بدانند و بعضی ها فکر خیانت و اختلاس نباشند •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
شب عرفه.MP3
8.08M
اعمال شب #عرفه ( خصوصا برای جاماندگان) •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
قبل از ماموریت آخرش به سوریه پایش در فوتبال شکسته بود برای اینکه زودتر برود سوریه، زودتر از موعد گچ پایش را در آورد کمی می لنگید اصرار می کردم برود عصا بگیرد قبول نمی کرد ته دلم فکرش را هم نمی کردم با این پا برود مأموریت. خوشحال بودم که به مأموریت نمی رود اما محمود می گفت: «خانم، تو دعا کن هرچه خیر هست خدا همان را انجام دهد» گفتم: «آخر تو چطوری می خواهی توی درگیری با این پایت فرار کنی؟» ‌‌ خندید و گفت: «مگر من می خواهم فرار کنم؟ آن قدر می جنگم تا با دست پر برگردم من و فرار؟ » ‌ منبع: کتاب شهید عزیز مجموعه خاطرات شهید رادمهر به روایت همسر شهید ‌‌ #شهیدجاویدالاثر_محمود_رادمهر ❤️ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷