✍️ #یک_شهید_یک_خاطره |...
🔹پانزدهم دی 59، روز خنده ما بود و گریه دشمن.
بچه ها پیروز شده بودند.
کُلی بعثی کشته و اسیر توی چنگ مان بود.
حسین علم الهدی از خوشحالی روی پا بند نبود.
رفتم پیش حسین برای تبریک پیروزی.
سید حسین اما با لحنی خاص گفت: «شیخ، حالا به من تبریک نگو. تبریک مال وقتی است که با همین تانک ها #کربلا را فتح کنیم.»
👤 راوی: جانباز شهید شیخ شویش بوعذار (همرزم شهید علم الهدی)
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
🔹#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸