🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#شهید_جواد_محمدی #مادری بود آنقدر که در #مصائب آن حضرت شانه های مردانه اش مےلرزید مےسوخت مےبارید...
•• 🌿🌸
#خاطرات_شهید 🌷
ما سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمید خادم بودیم برا راهیان نور
جواد مسئول ما بود.🕊
جواد همه را صدا ڪرد برا نماز صبح
با چڪ و لگد 😕
به من میگفت : بلند شد ابله و رو شڪمم راه میرفت🚶😇
اقا بلند شدیم رفتیم وضو گرفتیم وایسادیم نماز
تا همه خوندیم گفت : خب بخوابید ساعت دو عه
ساعت ۲ نصف شب نماز صبح 😳
آقا خوابید ڪف ڪانڪس و میخندید ما هم اعصابا ...😬
هیچی دیگه پتو را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن 😁
#شهید_جواد_محمدی
#راوی_رفیق_شهید
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──