ابراهیم در دوران دبیرستان در ورزش #کشتی، قهرمان بوده و همیشه در کشتی مراقب بود که روی #نقطه_ضعف های حریفم انگشت نگذارد❌
در حالی که #رسم کشتی این است که طرف مقابل را از روی نقطه ضعف هایش به زمین می زنند.👌
این نشان می دهد که ابراهیم هادی فوق قهرمان و #فوق_پهلوان بوده است.👏
#شهید_ابراهیم_هادی
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
★دلمـ تنگ #شهیدانی ست
⇜که مرا از بهر خویش نمیخواهند❌
★#دلم_تنگ شهیدانی🌷 ست
⇜که مرا با #رسم خویش میخواهند
★دلمـ💔 تنگ همانان است
⇜که با پای👣 خویش رفتند
⇜و با هزارن #تابوت برگشتند.
★دلم تنگ همانان است
⇜که از بهر حفظ #من
⇜از جـ❣ـان خویش بگذشتند...
★نه تنها #منتی برمن ندارند✘
⇜که منتم را هم #خریدارند
♡دلم تنگ #همانان است ♡...
#شبتون_شهدایی🌙
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊
یادت باشد #شهید اسم نیست ...
بلکه یک #رسم است ...
یادت باشد که #شهید عکسی نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی #فراموش شود ...
#شهید مسیر زندگیست ...
#راه است و #مرام است ...
#شهید_ابراهیم_هادی
#شبتون شهدایی🥀
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌷 #شهداےامام_رضایےفارس🌷
چنـد روز قبـل از شهــادت به یکے از دوستانـش گفت :
"خیلی #دلــم پر میزند برای #امام_رضا(علیه السلام) ، دوست دارم بروم #زیارت "😭
بعــد از #شهـادت، #جنـازه ابراهیــم اشتباها" توسـط #تعـاون به سمـت #مشهـد رفـت و طبـق #رسم مشهــدی ها دور حـرم طـواف داده شـد ....
بعدا" که پیکـر ابراهیـم شنـاسایے شد به شیـراز و بعـد #ڪازرون منتقـل شد و پیکر پاڪش در ڪنار شهداے دیگر آرمید.
#شهیــدابراهیــم_باقری_زاده
#شهداےفارس
🍀🍀🍀🍀
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌷 #شهداےامام_رضایےفارس🌷
چنـد روز قبـل از شهــادت به یکے از دوستانـش گفت :
"خیلی #دلــم پر میزند برای #امام_رضا(علیه السلام) ، دوست دارم بروم #زیارت "😭
بعــد از #شهـادت، #جنـازه ابراهیــم اشتباها" توسـط #تعـاون به سمـت #مشهـد رفـت و طبـق #رسم مشهــدی ها دور حـرم طـواف داده شـد ....
بعدا" که پیکـر ابراهیـم شنـاسایے شد به شیـراز و بعـد #ڪازرون منتقـل شد و پیکر پاڪش در ڪنار شهداے دیگر آرمید.
#شهیــدابراهیــم_باقری_زاده
#شهداےفارس
🍀🍀🍀🍀
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷
یادت باشد
#شهید اسم نیست ...
بلکه یک #رسم است ...
یادت باشد که #شهید عکسی نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی #فراموش شود ...
#شهید مسیر زندگیست ...
#راه است و #مرام است ...
#هفته
#دفاع_مقدس
🇮🇷 🔹#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
🏷#زندگینامه_شهيد_چمران ✫⇠بہ روایت همسر(غاده جابر) ✫⇠قسمت : پانزدهم 🍃گفتم: مصطفی! بعد از همه این
🏷#زندگینامه_شهيد_چمران
✫⇠بہ روایت همسر(غاده جابر)
✫⇠قسمت : شانزدهم
🍃چیزهایی در من بود که خودم نمی فهمیدم و چیزهایی بود که خجالت می کشیدم پیش خودم حتی فکرش را بکنم یا بگویم ،ولی به مصطفی می گفتم .او#نزدیکتر_از_من_به_من بود .بچه های مدرسه هم همینطور . آنها هم با مصطفی احساس یگانگی می کردندآن موسسه پایگاه مردم جنوب بود،طوری که وقتی وارد آن می شدند احساس سکینه می کردند.
🍃مصطفی حتی راضی نبود مدرسه ، مدرسه ایتام باشد.شب ها به چهار طبقه خوابگاه سر میزد و وقتی می آمد گریه می کرد ،می گفت: ما به جای اینکه کمک کنیم که اینها زیر سایه مادرشان بزرگ شوند، پراکنده شده اند.خوابگاه مثل زندان است ، من تحمل ندارم ببینم این بچه ها در خوابگاه باشند .
🍃یادم هست اولین عید بعد از ازدواجمان که لبنانی ها#رسم دارند و دور هم جمع می شوند، مصطفی موسسه ماند ، نیامد خانه پدرم .آن شب از او پرسیدم: دوست دارم بدانم چرا نرفتی ؟مصطفی گفت: الان عید است .خیلی از بچه ها رفته اند پیش خانواده هاشان . اینها که رفته اند، وقتی برگردند ،برای این دویست، سیصد نفری که در مدرسه ماندند تعریف می کنند که چنین و چنان .من باید بمانم با این بچه ها ناهار بخورم .سرگرم شان کنم که این ها چیزی برای تعریف کردن داشته باشند.گفتم: خب چرا مامان برایمان غذا فرستاد نخوردی؟ نان و پنیر و چای خوردی؟گفت: این غذای مدرسه نیست .گفتم: شما دیر آمدید . بچه ها نمی دیدند شما چی خورده اید. اشکش جاری شد ، گفت:#خدا_که_میبیند .
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
🔹#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
🏷#زندگینامه_شهيد_چمران ✫⇠بہ روایت همسر(غاده جابر) ✫⇠قسمت : سی و پنجم 🍃خیلی فریاد میزدم؛ این خود
🏷#زندگینامه_شهيد_چمران
✫⇠بہ روایت همسر(غاده جابر)
✫⇠قسمت : سی و ششم
🍃از همه سخت تر روزهای جمعه بود هر کس می خواهد جمعه را با فامیلش باشد و من می رفتم بهشت زهرا که مزاحم کسی نباشم احساس می کردم دل شکسته ام ، دردم زیاد و به مصطفی می گفتم: تو به من#ظلم کردی از لبنان که آمدیم هرچه داشتیم گذاشتیم برای مدرسه در ایران هم که هیچ چیز
🍃بعد یک دفعه مصطفی رفت و من ماندم کجا بروم ؟شش ماه این طور بود ، تا امام این جریان را فهمیدند خدمت امام که رفتیم به من گفتند: مصطفی برای دولت هم کار نکرد هرچه کرد به دستور مستقیم خودم بود و من مسئول شما هستم بعد بنیاد شهید به من خانه داد خانه هیچی نداشت ."جاهد" یکی از دوستان دکتر، از خانه خودش برایم یک تشک ،چند بشقاب و... آورد تا توانستم با پدرم تماس بگیرم و پول برایم فرستادند
🍃به خاطر این چیزها احساس می کردم مصطفی به من ظلم کرد البته نفسانی بود این حرفم بعد که فکر می کردم ، می دیدم مصطفی چیزی از دنیا نداشت ، اما آنچه به من داد#یک_دنیا است ، مصطفی در همه عالم هست در قلب انسان ها
🍃یادم هست یک بار که از ایران می آمدم در فرودگاه بیروت یک افسر مسیحی لبنانی با درجه بالا وقتی پاسپورتم را که به نام"غاده چمران" بود دید ،پرسید: نسبتی با#چمران داری ؟گفتم: خانمش هستم خیلی تحت تاثیر قرار گرفت ، گفت: او دشمن ما بود ، با ما جنگید ولی مرد شریفی بود بعد آمد بیرون دنبالم
🍃گفت: ماشین نیامده برای شما ؟ گفتم: مهم نیست خندید و گفت: درست است ،تو زن چمران هستی !وگاهی فکر می کرد به همین خاطر خدا بیش تر از همه ،از او حساب می کشد ،چون او با مصطفی زندگی کرد ، با نسخه کوچکی از امام علی علیه السلام ، همیشه به مصطفی می گفت: تو حضرت علی نیستی کسی نمی تواند او باشد فقط حضرت امیر آن طور زندگی کرد و تمام شد و مصطفی هم چنان که صورت آفتاب خورده اش باز می شد و چشم هایش نم دار ،می گفت: نه ، درست نیست ! با این حرف دارید راه تکامل در اسلام را می بندید راه باز است .پیامبر (ص) می گوید هر جا که من پا زدم امتم می تواند، هر کس به اندازه سعه اش .
🍃همه جا مصطفی سعی می کرد خودش کم تر از دیگران داشته باشد ، چه لبنان ، چه کردستان ، چه اهواز ، لبنان که بودیم جز وسایل شخصی خودم چیزی نداشتیم در لبنان#رسم نیست کفششان را در بیاورند و بنشیند روی زمین وقتی خارجی ها می آمدند یا فامیل ، رویم نمی شد بگویم کفش در بیاورید به مصطفی می گفتم: من نمی گویم خانه مجلل باشد ،ولی یک مبل داشته باشیم که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمانان چیزی ندارند ، بدبختند.
🍃مصطفی به شدت مخالف بود،می گفت: چرا ما این هم عقده داریم ؟چرا می خواهیم با انجام چیزی که دیگران می خواهند یا می پسندند نشان بدهیم خوبیم ؟این آداب و رسوم ما است ،نگاه کنید این زمین چه قدر تمیز است ، مرتب و قشنگ !این طوری زحمت شما هم کم می شود ،گرد و خاک کفش نمی آید روی فرش از خانه ما در لبنان که خیلی مجلل بود همیشه اکراه داشت ...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
🔹#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸