eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
رفقای شهدایی زایرین عزیز شهدا تاحالا اسم رو شنیدید؟🤔 میخاید بدونید قضیه اش چیه؟ وقتی عراق حمله کرد بار اول با تمام رشادتها و مقاومت نیروهای ما بعد از شهادت همه ی نیروهای مدافع تنگه سقوط میکنه و دشمن شهرهای و دشت آزادگان رو محاصره و اشغال میکنه و بعد از چندماه رزمندگان طرح عملیات میکنن برای باز پس گیری 👇👇
🌷🌴🥀🕊🥀🌴🌷 فرمانده دلاور سپاه سوسنگرد در مورد عملیات گفت : هنگامی که شهر شد، از ترس این که به تبدیل نشود، دست به دامان و مراجع عظام سراسر کشور شدیم و با تلفن متعدد آن ها را وادار کردیم تا فشار بیاورند . به حمدالله در مورد سریع عمل شد و به کمک برادران ارتشی و پاسدار پس از ۳ روز ، شهر را از محاصره خارج ساختیم و در آن نزدیک به ۱۵۰ شهید داشتیم . ایشان گفت : در طول مدتی که سوسنگرد در اشغال دشمن بعثی بود بیش از ۱۵۰ پاسدار، بسیجی، طلبه و دانشجو به رسیدند و هیچ کمکی از طرف مسئولان نشد و حتی ما را جهاد سازندگی با قایق از رودخانه عبور می داد که عده ای از آن ها نیز شدند... مسئله به گوش رسید و ایشان دستور شکسته شدن را دادند. این بار مسئولان به دنبال ما آمدند و با تامین اسلحه و مهمات مورد نیاز فردای آن روز وارد شهر شد و آن را از نیروهای پاک سازی کرد . شادی روح و 🌷🌴🥀🕊🥀🌴🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 ۲6 آبان ماه سالروز قهرمانانه رزمندگان اسلام در و روز گرامی باد . 🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
30.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨فاتح سوسنگرد 🎞پخش به مناسبت سالگرد فتح و آزادسازی ❤️به نیابت http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 بود بود اما همه این کارها را ول کرد و اسلحه به دوش گرفت و به رفت و هم نرفت که پیش بنی صدر در دزفول بنشیند و بخورد و بگوید : من دارم در اینجا می‌جنگم . نه ... در نشان داد که او چگونه در بود ... شادی روح و 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌴🥀🕊🥀🌴🌷 گذری بر عملیات سالروز آزادسازی و یاد و خاطره و گرامی باد . http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 بیست و ششم آبان ماه سالروز قهرمانانه رزمندگان اسلام در و روز گرامی باد . http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌷🌴🥀🕊🥀🌴🌷 فرمانده دلاور سپاه سوسنگرد در مورد عملیات گفت : هنگامی که شهر شد، از ترس این که به تبدیل نشود، دست به دامان و مراجع عظام سراسر کشور شدیم و با تلفن متعدد آن ها را وادار کردیم تا فشار بیاورند . به حمدالله در مورد سریع عمل شد و به کمک برادران ارتشی و پاسدار پس از ۳ روز ، شهر را از محاصره خارج ساختیم و در آن نزدیک به ۱۵۰ داشتیم . ایشان گفت : در طول مدتی که سوسنگرد در اشغال دشمن بعثی بود بیش از ۱۵۰ پاسدار، بسیجی، طلبه و دانشجو به رسیدند و هیچ کمکی از طرف مسئولان نشد و حتی ما را جهاد سازندگی با قایق از رودخانه عبور می داد که عده ای از آن ها نیز شدند... مسئله به گوش رسید و ایشان دستور شکسته شدن را دادند. این بار مسئولان به دنبال ما آمدند و با تامین اسلحه و مهمات مورد نیاز فردای آن روز وارد شهر شد و آن را از نیروهای پاک سازی کرد . شادی روح و http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 در میان کاوش‌ها بی‌شک روایتی از (بابانظر) در رابطه با مقاومت « ۷۲ پاسدار » در پیرامون طلبی به طور عجیبی با حادثه کربلا قرابت دارد . این فرمانده روایت می‌کند : وقایع عملیات و به ‌طور کل چیزهایی که در آن روزگار در این منطقه گذشت ، از این قرار بود که دشمن بعد از محاصره کامل به این فکر افتاد که باید ارتباط ما را از جنوب به شمال قطع کند و راه دیگری جز با قطع کردن جاده نبود ، چون رسیدن به جاده و بعد گرفتن پادگان دشت آزادگان و قطع کردن جاده اهواز دزفول اگر به دست عراقی‌ها انجام‌شده بود ، شاید دیگر غیرممکن بود که ما بتوانیم اهواز و یا منطقه را به ‌طور کل حفظ کنیم . این بود که برادران مسئول به فکر این افتادند که منطقه را به هر نحو هست حفظ کنند . دشمن هم با تمام توان در این منطقه فعالیت داشت . ما آن زمان مسئول گردان بودیم . با یکی از برادران دیگرمان به نام «بزم‌آرا». مأموریت به ما محول شد که در منطقه باشیم و از این منطقه حفاظت کنیم و یک گردان هم از ارتش در منطقه «فولی‌آباد» مستقر بود ، این کل نیرویی بود که ما در این منطقه داشتیم و یک مقدار نیروهای مردمی هم که مربوط به بود . دشمن عواملی در داخل منطقه داشت یعنی در و در جاهای دیگر . در آن روزگار منافقین و نیروهایی که از جمهوری اسلامی ایران ضربه خورده بودند به ‌طور فعال برای عراق گزارش تهیه می‌کردند . ما به این فکر افتادیم که در منطقه چندین عملیات ضربتی داشته باشیم و مسئولین سپاه و بسیج این فکری که برادران رزمنده در منطقه داشتند را تأیید فرمودند و قرار شد که ما در دو طرف جاده ، مستقر باشیم تا زمان مناسب این دشمن را از منطقه بیرون کنیم . عراق هم به فکر این بود که به هر نحوی شده و جاده تا را به تصرف دربیاورد . خوب به خاطر دارم که قبل از محاصره ، دشمن با دو گردان به حمله کرد . در منطقه‌ای است که در سه ‌راهی پادگان دشت آزادگان ، اهواز و قرار می‌گیرد . دشمن حرکت کرد تا با دو گردان زرهی این سه ‌راهی را قطع کند . ما ۷۲ نفر به نام ۷۲ تن آماده شدیم که این منطقه را حفظ کنیم و در مقابل این دو گردان بایستیم . البته این را یادآوری می‌کنم که این نفر کلاً بودند . از بچه‌های خود سپاه بودند که یک مقدار بچه‌های سپاه بودند و یک مقدار هم از بچه‌های خراسان که ما دو نفر هم از بچه‌های مشهد بودیم . حدود ساعت چهار بعدازظهر دشمن به جاده رسید و ما کلاً سلاحی که در اختیار داشتیم، «آر. پی.جی» بود، قرار شد این ۷۲ نفر با «آر. پی.جی» به جان تانک‌ها بیفتیم . نبرد تقریباً تا ساعت ۹ شب به طول انجامید، بعد از حدود تقریباً هفت، هشت ساعت زد و خورد خیلی شدید، ما توانستیم در بعضی نقاط ۳۰ کیلومتر دشمن را به عقب برانیم . ۱۳ تا ۱۴ تانک دشمن در منطقه منهدم شد و بقیه نیروهایشان پا به فرار گذاشتند . بعد که ما از منطقه برگشتیم ، اینجا برای ما خیلی عجیب بود . فرمانده سپاه حمیدیه وقتی چشمش به من افتاد، اشک در چشمانش حلقه زد و گفت خبر داری که از بچه‌های دیگر چند تا برگشتند ؟ گفتم : من فکر می‌کنم که همه برگشته باشند . گفت : نه! یک نفر دیگر برگشته . یکی شمایید و یکی او . ۷۰ نفرشان در این راه شدند . یعنی حفظ منطقه و دشت آزادگان به این شکل بود . شادی روح و http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
☆بسم ربّ الزهرا(س)☆ 🍃دفتر جنگ را هزاران لاله‌ای گلگون کرده‌است که در سرشت‌شان، وجود داشت برای حفاظت از گنجی که ۱۴قرن پیش، خدا آن را به دست آخرین فرستاده‌اش کامل کرد. 🍃آنان بی بهرِگان از بودند که روحشان با شنیدن صدایی که از روح و جان یک برخواسته‌ بود و حقیقت را فریاد می‌زد، حیاتی دوباره یافت؛ نیروی اراده هزاران مرد و زن دیگر بود که میله‌های قفس و بی‌ایمانی را که مدت‌ها بود دورشان کشیده شده‌ بود را از میان برداشت. 🍃علی‌اکبر هم یکی از همین لاله‌ها بود. ۱۷ساله بود که با حرف‌های (ره) مسیر حقیقی زندگی‌اش را یافت. بعد از ، از طریق س.پ.ا.ه به جبهه رفت اما روحش آرام و قرار نداشت. به بازگشت و اینبار به عنوان یک مردمی رفت. می گفت: اکنون احساس میکنم برای آمده‌ام. 🍃فرمانده‌ای بود جدی، و بسیار سرسخت. همه میگفتند او تاکنون نخندیده‌ است. از او شکایت داشتند. نیمه شب خواستند بروند تا با او صحبت کنند آنچه که دیدند، آنان را در بهت و فرو برد. داشت لباس‌های نیروهایش را می‌شست. یک ... 🍃در چهارمین روز از عملیات در کنار * با گروه اندک خود که سلاحشان ایمان و عقیده بود در مقابل دشمنی مجهز به سلاح‌های متفاوت مقاومت می‌کردند. 🍃در میان صداهای گلوله و تانک، صدای او قوت قلبی بود برای نیروهایش تا خستگی و در جانشان رخنه نکند. غروب ۱۲آذر اما نوای گرم او قطع شد. پیدایش که کردند، زیر پل سابله آرام گرفته بود. *پل سابله که مهم‌ترین نقطه ارتباطی به بستان است به طول 30متر و عرض 6متر در جنوب‌شرقی شهر و در محل تلاقی رود سابله و جاده سوسنگرد- بستان قرار دارد. ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۷ 📅تاریخ شهادت : ۱۲ آذر ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای کرمان 🕊محل شهادت : پل سابله 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 بیست و ششم آبان ماه سالروز قهرمانانه رزمندگان اسلام در و روز گرامی باد . 🔹 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❌در نشر لینک حذف نشود❌
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_بیستم_و_سوم 🍁موقع وردی
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁بعد از مدتی که در بودیم ما به رفتیم عمليات آغاز شد . با دستگيري بيست نفر و كشته شدن چند نفر از سران ضد انقلاب هم پاكسازي شد . هم كه از ماجرا خبردار شــده بود به ديدن ما آمد و از رشادت بچه ها بخصوص تجلیل کرد . در طی عملیات مجروح شد و مدتي در تهران بستري بود . 🍁سال 59 بود . با بمبارانهای فرود گاههاي کشور جنگ تحميلي شــروع شــد . در مسجد نشسته بودیم همه مانده بودیم چه بکنیم که يکي از بچه ها از در وارد شد و را صدا کرد . نامهایی را به او داد و گفت : از طرف دفتر ارسال شده از سوي براي تمام نيروهائي که در حضور داشتند . 🍁 به ســراغ تمامي رفقاي قديم وجديد رفت . صبح روز يازدهم مهر با دو دستگاه اتوبوس و حدود هفتاد نفر نيرو راهي جنوب شديم . وقتي وارد اهواز شــديم همه چيز به هم ريخته بود . رزمندگان هم ازشهرهاي مختلف مي آمدند و ... همه به ســراغ استانداري و محل اســتقرار دکتر چمران ميرفتند . 🍁بعد از سه روز به همراه و برای عمليات راهي منطقه شديم . بعــد از اين حمله براي نيروها صحبت كــرد و گفت: اگر مي خواهيد کاري انجام دهيد ، اينجا نمانيد ، برويد . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
❂○° استقامت به شیوه شهید حسین علم الهدی❂○° ▫️ دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در عقب‏ نشینی كنند و به بیایند. حسین می‏گفت: هویزه در دل دشمن است و ما از اینجا می‏توانیم به عراق ضربه بزنیم. شخصاً با بنی ‏صدر هم صحبت كرده بود. وقتی كه دید راه به جایی نمی‏ برد، نامه ‏ای به آیت‏ الله خامنه‌‏ای نوشت و گفت كه تعداد اسلحه ‏های ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی می‏مانیم! چهارم دی 1359 بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با دل استوار از ایمان و توكل، مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی كردند. هیچ كس زنده نماند! عراقی‏‌ها با تانك از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازه ‏ها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی كه در كنارش بود شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیت‏ الله خامنه‏ ای. 🌙 نیمه‏ هاى شب بود كه نهج البلاغه می‏خواند. من نگاه كردم به ایشان، دیدم چهره ‏اش برافروخته شده و دارد اشك می‏ریزد. من با زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه كردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز كردم، دیدم همان خطبه‏ اى است كه حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله می‏كند و می ‏فرماید : أینَ عمار؟ أینَ ذوالشهادتین؟ كجاست عمار؟ كجاست... 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸