eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
💞آغاز زندگی مشترک یکی از فرزندان شهدا با حضور پدر و مادر شهید #محمدحسین_حدادیان در #معراج_شهدا 💐عصر روز پنجشنبه چهارم مرداد سال ۱۳۹۷ #فرزند_شهید والا مقام #ولی_الله_محمدبیگی در معراج شهدا زندگی مشترک خود را آغاز کرد ✅خطبه عقد این زوج جوان توسط حجت الاسلام " سیدحسین مومنی " و با حضور پدر و مادر شهید مدافع امنیت #محمدحسین_حدادیان خوانده شد http://eitaa.com/golestanekhaterat
جلسه ی اول #خواستگاری بود با همان شرم و #حیای همیشگی، اولین سوال را از من پرسید... آیا حوصله ی #فرزند_شهید بزرگ کردن را داری؟ _آیا میتوانی #همسر_شهید شوی؟ #شهید_مسلم_خیزاب🕊❤️ 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/golestanekhaterat
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این مال منه یکی دیگه برات میخرم! گفتم پس #صورتی بخری هـا☺️😊 رهبر هم براش یه کلاه صورتی فرستاد☺️😍 #فرزند_شهید #شهید_مهدی_قاضی_خانی 🌷 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
من بزرگ می شوم و تو همان رعنا می مانی !! چقدر می کنم که تو مثل دیگر نمی شوی یک روز با می آیی و من غرق در مستیِ آمدنت با زینبی ام می شوم برایت ... 🌹 🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
زبان حال کنار سلام‌الله سلام رقیه جانم♥️ سلام دختر حسین ع منم دختر مهدی، کسی که جانانه برای عمه ات ،زینب جنگید👊 پدرم ،نیز چون پدر تو (ع) جنگید تا ... ... و ... راستی بی بی جانم، رقیه جانم، بابای تو هم قول عروسک، داده بود⁉️ ، به من قول عروسک داده بود ...ولی آدمهای بد و ظالم( اسراییل) نگذاشتند بابام با آوردن عروسک، مرا خوشحال کند😔 اما من ناراحت نیستم، چون هستم و عاشقانه💖 به یاد پدرم راهش را ادامه میدهم. و عاشقانه بر سرمیکنم ،تا مشتی به دهن ظالمان بزنم و امام زمانم عج را خوشحال کنم. خانم جان حالا من برات آوردم، تا برای ما دعا کنی تا منم مثل تو امام زمانم باشم و مثل تو در راه امام زمانم بال و پر بگشایم🕊 و پرواز کنم به دیار زیبای عشق و ... اینک مرا و همه ی عزیزانم را و همه ی دوستانت را دریاب. ⇜عشق به تو، عزیزحسین ع ..‌. ⇜عشق به همه ی خوبیهاست مرا دریاب💞 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید« اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟» آرام در گوشش گفتم«ریحانه جان اگر راستش را بگویم من را می‌بخشی؟ این پیکر بابامهدی است.» یکهو دلش ترکید و داد ‌زد «نه، این بابای منه؟ این بابا مهدی منه؟ این بابا مهدی خوب منه؟» برادرم خواست بغلش کند و ببرد. سفت تابوت را چسبیده بود و جدا نمی‌شد. از صدای گریه‌های ریحانه مردم به هق هق افتادند. دوباره در گوشش گفتم«ریحانه جان یک کار برای من می‌کنی؟» با همان حال گریه گفت«چه کار؟» بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.» پرسید «چرا خودت نمی‎بوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان می‎کنند. فیلم می‎گیرند. خجالت می‎کشم.» گفت «من هم نمی‎بوسم.» گفتم «باشه. اگر دوست نداری نکن ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس.» یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت «مامان از طرف تو هم بوسیدم. حالا چرا پاهایش؟» گفتم «چون آن پاها همیشه خسته بود. همیشه درد می‌کرد. چون برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)و حضرت رقیه(س) قدم برمی‌داشت.» یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر بخواهد صورت بابا مهدی را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟ اگر می‌دید طاقت می‎آورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد. همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم که بالا سرمان ایستاده بود و نگاهمان می کرد.
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 بعد از ، زیاد زمین مے خورد . همہ نگران بودند و می گفٺند شاید به خاطر اٺفاقاٺ این مدٺ مشڪلی براش پیش اومده و نگران بودیم و می خواسٺیم او را پیش دڪٺر ببریم ڪہ شبے بہ خواب یڪے از نزدیڪانمان آمــد وگـفـٺ : نگران نباشید وقٺے داره بازے میڪنه مے دود ڪہ بیاد من ولی امڪانش نیسٺ مے خوره زمین... مشڪلے نداره وسالمہ نگران نباشید... راوے : شادی روح راحل و http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم توسط همسر شهید مدافع حرم؛ «علی جوکار» ضبط شده و مربوط به آخرین لحظات حضور شهید در منزل خود در شهرستان کازرون است. شاید زیباترین لحظات این کلیپ : تقاضای دختر کوچولوی شهید است که از بابا می خواهد«آهسته تر از پیش آنها برود» . گریه و التماس عجیب فرزند کوچک شهید هنگام وداع پدر با خانواده است. گِله ای نیست؛ گِله،حوصله هم‌میخواهد من دلم تنگ شده؛ بوسه دلم می‌خواهد 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸