eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
🌸🍃 🍃 #تلنگرانه #دایرکتی‌ها #قسمت‌چهارم کم کم داشت افشین و حرفاش یادم میرفت اما باز طاقت نیاوردم و
🌸🍃 🍃 🔨 کم کم داشتم بهش عادت میکردم مدام برام نحوه استفاده داروهای گیاهی رو میفرستاد..اوایل با اکراه قبول میکردم اما بعدش با شوق و ذوق استقبال میکردم..😍دیر اومدن های کیوان هم تقریبا دائمی شده بود♀ چند باری باهاش بحث کردم.. گفتم خسته شدم از این وضعیت؛ تنهایی کلافه ام میکنه😰اونم مدام میگفت خب چیکار کنم تو این اوضاع بیکاری و اقتصاد خراب..توقع داری کارمو از دست بدم بیام بشینم تو خونه کنار تو؟!😕 صد بار بهت گفتم بچه دار بشیم قبول نکردی گفتم چرا هر چی میشه پای بچه 👦رو میکشی وسط؟!مگه برا فرار از تنهایی باید مادر بشم!!!😶همین بحثای بیخود و بی جهت من با کیوان،جرقه راحت حرف زدن با افشین رو روشن و روشن تر کرد!انگار مجوز درد و دل با افشین برام امضا✍ شد!بحثایی که بین من و کیوان پیش میومد؛همه رو برا افشین تعریف میکردم اونم با حوصله تمام گوش میکرد.و با حرفاش آرومم میکرد!😌 این اولین بار بود با جنس مخالف به غیر از همســ👱♂ـرم صحبت میکردم و انقدر راحت سبک میشدم!نه بحثی در کار بود.. نه تشرینه حرف بچه ای که من بهش آلرژی پیدا کرده بودم! متاسفانه ارتباطمون بیشتر شد😔 ساعت ورود و خروج کیوان رو بهش گفته بودم،تا توی اون زمان پیام نده..!📲 اونم زمانی که سرکار بود و بیرون از خونه بهم پی ام میداد. همه چت ها رو هم قبل اومدن کیوان پاک میکردم. پیام خاصی بینمون نبود،اما خودم خوب میدونستم که کارم اشتباهه! برا همین چندین بار از ترســ😰ـم چک میکردم تا خیالم راحت باشه که پیاما پاک شده..!رفته رفته پیامهای افشین از درد و دل و کمک فراتر رفت🛫 ادامه دارد... http://eitaa.com/golestanekhaterat