🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
زندگینامه_شهید_عبدالله_اسکندری #نویسنده_نجمه_طرماح #قسمت_چهل_و_پنجم #منبع_کتاب_سرّسر به زهرا زنگ زد
زندگینامه_شهید_عبدالله_اسکندری
#نویسنده_نجمه_طرماح
#قسمت_چهل_و_ششم
#منبع_کتاب_سرّسر
تا رسیدیم خانه فاطمه از سرکار برگشته بود. گفت بابا زنگ زده و خداحافظی کرده. اگر این وقت روز هم میخواستم تنها باشم دلتنگی بدجوری آزارم می داد. ناهار کشیدم و دور هم غذایمان را خوردیم. تا دستی به سر و روی خانه کشیدم پیامک برایم رسید. شانزده و بیست دقیقه.
"سلام علیکم با توکل بر خدا من پریدم"
به پرواز لبنان هم رسیده بودند. خدا را شکر که بعد از یک ماه انتظارش به سر رسید. هروقت از سوریه می گفت و انتظارش برای رفتن، با اینکه در نبودنش دلم خیلی می گرفت، اما دوست نداشتم این طور ببینمش. پیامک را که خوندم روی مبل روبه روی تلوزیون نشستم. گوشی را همینطور توی دستم نگه داشتم. تلوزیون را روشن کردم و اگرچه برایم مهم نبود چه پخش می کند، اما خیره به صفحه اش به پیام حاجی فکر می کردم.
حتما آخرین پیام این خطش است. حالا گوشی اش خاموش است و آن جا هم که برسد این خط به دردش نمی خورد. خدا کند آن قدر موقعیت تماس داشته باشد که حداقل یک را وز در میان صدایش را بشنوم صدای زنگ تلفن مرا به خود آورد. کاش می شد سیمش را می کشیدم تا مجبور نباشم این قدر به دوستان و آشنایان جواب سر بالا بدهم. آقای قاسمی بود. گفت:"حاج خانوم! آقای اسکندری حالشون خوبه؟ معلوم هست کجا هستند؟"
"بله خوبن. الان پیامک شون رو خوندم"
"مگه کجان؟ جسارت ها! ولی ما صبح جلسه داشتیم وسط جلسه ایشون اومد بیرون و ما دیگه ندیدمش. از صبح تا حالا شایعه شده که آقای اسکندری مفقود شدند. این جمله دلم را لرزاند. تا نوک پایم مور مور شد. خودم را جمع و جور کردم و جواب دادم :"ببخشید فکر کردم بهتون اطلاع دادند.. یه کاری براشون پیش آمد رفتن تهران. مطمئن باشید به محض این که مستقر بشن باهاتون تماس می گیرند. این دفعه هم استثنا بود که بی برنامه سفر کردند؟"
ایشان که خداحافظی کرد یکی دیگه از همکارانش زنگ زد. او هم گفت قرار بوده فردا پای یک قرارداد را امضا کنند و مشغول به کار شویم. گفتم آن شالله بر می گردند و خدمت شما هستند.
شب آقای قاسمی دوباره زنگ زد. حتما فکر کرده با همین خبرهای هرچند کوچک نگرانی را از من دور می کند درست فکر می کرد. گفت پیام آقای اسکندری امروز بعد از تماسمان به دستش رسیده و بابت بی خبر ترک کردن جلسه عذرخواهی کرده است.
صبح اولین روز نبودنش، بیست سال مرا به عقب برد. تمام دلهره ها، اگر دیگر نبینمش اگر شهید شود، اگر این خداحافظی آخرمان باشد..
دوباره جنگ، بین ما فاصله ای از جنس تکلیف و وظیفه انداخته بود. کارهای تکراری خانه که تمامی نداشت. جواب ذهن آشفته من را هم نمی داد ولی بهتر از یک جا نشستن بود.
در ایتا 👇 🌷 🌷 🌷 🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷 🌷 🌷 🌷🌷در واتس آپ👇
https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀 #یاد_یاران #سردار_دلها #سپهبد_شهید #حاج_قاسم_سلیمانی #قسمت_چهل_و_پنجم 💠 روایتی از ش
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_چهل_و_ششم
💠 شهید سلیمانی و آزاد سازی شهر محاصره شده...؟!
یکی از مطالبی که رهبری در نماز جمعه فرمودند و هیچ رسانه ای هم به آن نپرداخت ذکر یکی از کارهای بسیار شجاعانه و متهورانه شهید سلیمانی بود.رهبری فرمودند: چه کسی هست که بتواند با بالگرد وارد شهری که در محاصره ی ۳۶۰ درجه ی دشمن است بشود(یعنی محاصره کامل و بدون راه
فرار) و با سازماندهی جوانان آن شهر ، محاصره را بشکند؟ این حرف رهبری اشاره به کاری بود که سردار سلیمانی در زمان محاصره شهر"آمرلی" توسط داعش در عراق انجام داد.زمانیکه داعش در اوج قدرت بود و هیچکس درسوریه و عراق حریفشان نبودچه ارتش های سوریه و عراق و چه سایر گروه های تکفیری قدرتمند مثل؛ جبهه النصره یا همان القاعده و یا جیش الفتح و ...( وقتی داعش به عراق حمله کرد و مثل آب خوردن موصل و تمام شمال عراق را گرفت و به نزدیکی بغداد و کربلا و اربیل رسید و کل عراق در آستانه ی اشغال و سقوط به دست داعش قرار گرفت، یک شهر به اسم "آمرلی" که ساکنان آن اقلیت ترکمن شیعه عراق هستند در محاصره کامل داعش قرار گرفت.سردار سلیمانی در حالیکه شهر در محاصره ی کامل داعش بود، شبانه و با بالگرد در یک اقدام بسیار خطرناک از بالای سرنیروهای داعش گذشت و وارد شهر شد و به سازماندهی نیروهای مدافع شهر پرداخت و باعث مقاومت شهر و جلوگیری از سقوط و قتل عام فجیع مردم و شیعیان شهر شد.اقدامی کـه در آن شرایط پر خوف و خطر یک کار عجیب و بسیار متهورانه بود و کمتر کسی جرات انجام این کار را داشت. متاسفانه رسانه های ما در آن زمان نه خطر عظیم داعش را به مردم گوشزد کردند و نه به این اقدام بی باکانه و شگفت آور سردار سلیمانی پرداختند.
📚من#قاسم_سلیمانی هستم
#ناصر_کاوه
#ادامه_دارد ...
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──